دانشگاه در همه کشورها، بهخصوص کشورهای درحال توسعه و توسعهیافته، محل رشد و بلوغ انفرادی و اجتماعی مردم است و رهبری تربیت مدیران و متخصصان آینده کشورها را بر عهده دارد که موجبات شکوفایی اقتصادی را فراهم میآورند. اما در دو دهه اخیر و با جابهجایی نقطه ثقل تمرکز دانشگاهها از تولید علم بر تولید ثروت و همچنین ایجاد تغییراتی در نگرش جذب نیروی بخش خصوصی، اثرگذاری دانشگاه در اذهان عمومی کاهش یافته، از این رو میل به ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی نیز افزایشی شده است.
بااینحال آنچه در اذهان عمومی وجود دارد با آنچه واقعاً در کف بازار کار رخ میدهد، تفاوت فاحشی دارد. در مقالهای از اکونومیست، با ارائه ادله، چنان بیان میشود که تحصیلات تکمیلی بهرغم باور عمومی، نهتنها در اکثریت موارد، موجبات افزایش درآمد را درپی ندارد، که بعضا اشخاص را با کاهش درآمد و انبوهی بدهی روبهرو میکند. این مقاله با بررسی دو کشور ایالاتمتحده و بریتانیا نشان میدهد بیش از آنکه انتخاب یک دانشگاه معتبر و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر بر حقوق افراد اثر داشته باشد، داشتن تحصیلات باکیفیت با هزینه معقول و ورود سریع به بازار کار پس از گرفتن مدرک کارشناسی، نتیجه بسیار بهتری دارد.
در ایالات متحده، نزدیک به 40 درصد افرادی که دارای مدرک دانشگاهیاند، مدرک کارشناسیارشد خود را بهرخ میکشند. در دهه منتهی به 2021، تعداد دانشجویان ارشد شاهد رشد 9 درصدی بوده، درحالیکه دانشجویان کارشناسی کاهش 15 درصدی داشتهاند. هرچند مدرک دکتری که نیاز دانشگاههاست و دیگر مدارک تحصیلی که گذراندن آنها طولانی است و به کار پزشکان و وکلا میآید، درحال محبوب شدن هستند. اما همچنان دورههای ارشد بیشترین رشد را داشتهاند. این موضوع، تبدیل به تجارت خوبی در بریتانیا شده؛ چراکه دانشگاههای این کشور به ازای هر پنج مدرک کارشناسی، چهار مدرک ارشد صادر میکنند. البته این موضوع ناشی از رشد انفجاری داوطلبان ارشد از کشورهایی نظیر هند و نیجریه نیز هست. البته انگلیسیها هم دست به کار شدهاند و تعداد ثبتنامیهای دورههای ارشد با رشد 60 درصدی در 15 سال اخیر مواجه شده است. یکی از دلایل مهم این واقعه، نیاز روزافزون کارفرمایان (بهویژه در حوزههای علم و فناوری) به کارمندان با سطح تحصیلات بالا است؛ چراکه این حوزه هر روز پیچیدهتر میشود.
دانشجویان با هزینه بالای این مدارک کنار آمدهاند، چون فکر میکنند منجر به افزایش حقوق آنها خواهد شد و ارزشش را دارد. بت اکرز از مؤسسه امریکن انترپرایز (اندیشکدهای راستگرا) در اینباره معتقد است: «گرفتن مدارک تحصیلی بالاتر برای بسیاری از دانشجویان ناشی از باور آنها به افزایش درآمد حاصل از تحصیلات عالی نیست، بلکه ناشی از بلندپروازی آنهاست.» در نگاه اول ممکن است این کار دانشجویان، اقدام درستی باشد. در ایالاتمتحده، کارکنان تماموقت با مدرک دانشگاهی حدود 70 درصد بیشتر از افرادی که صرفاً دبیرستان را گذراندهاند، پول دریافت میکنند و درصورتیکه مدرک ارشد داشته باشند، 18 درصد دیگر بر آن افزوده میشود.»
بازده پایین تحصیل در مقطع ارشد باید بسیاری از داوطلبان را نگران کند، اما باید منجر به شکل گرفتن سؤالات مهمی برای دولتمردان شود. در اروپا و آمریکا، سیاستمداران متهم به افزایش سهوی هزینهها شدهاند. در سال 2016، دانشجویان کارشناسی ارشد، واجد شرایط دریافت وام با حمایت دولتی شدند که البته شرایط بازپرداخت بسیار خوبی داشت. دولت فدرال ایالاتمتحده میزان وامی را که به دانشجویان مقاطع کاردانی و کارشناسی تعلق میگیرد، محدود میکند، اما از سال 2006، به دانشجویان تحصیلات تکمیلی اجازه داده که به هر میزان دانشگاه آنها شهریه دریافت میکند، میتوانند وام بگیرند. در هر دو مورد، پرداخت وام آسان به دانشجویان منجر به تولید تورم شدهاند.
بحثی مرتبط وجود دارد مبنیبر اینکه آیا دولت باید در تخصیص وام به رشتههای تحصیلات تکمیلی مشکلپسند باشد یا خیر؟ دکتر اکرز میگوید در آمریکا، پرداخت وام به دانشجویان رشته «آبیاری گیاهان دریایی» به همان میزان آسان است که به دانشجویان حقوق وام پرداخت میشود. در سال 2026، میتوان دانشگاههای سودده را از پذیرش دانشجویانی که وام فدرال برای تحصیل در رشته مدنظر خود دریافت میکنند منع کرد تا آنها را از ایجاد بدهی سرسامآور برای خود یا تحصیل در رشتههایی باز دارد که آیندهای برایشان ندارند، اما قوانین جدید شامل دانشگاههای دولتی یا غیرانتفاعی نمیشود که غالب داوطلبان را ثبتنام میکنند. در این دانشگاهها، صرفاً میتوان به داوطلبان هشدار داد که تحصیل در رشته مدنظر آنها، فاقد بازده کافی است.
شایرمن میگوید آمریکاییها از هر جناح سیاسی، تصدیق میکنند که تحصیلات تکمیلی «از کنترل خارج شده است.» این بدان معنی است که میتوان تغییرات را آسانتر در موضوعات مختلف مانند سازوکار پرداخت وام دانشجویی، اعمال کرد. اما بنابر نظر دکتر اکرز، باید دید که آیا دولت آینده ایالاتمتحده نیز به این معضلات اهمیت میدهد یا خیر؟ به گفته وی، نگرانی آنجاست که دولت ترامپ ممکن است «تمرکز خود را بیشتر بر شرمسار کردن عمومی دانشگاههایی بگذارد که سنگر توسعه و پیشرفتند و نه پیادهسازی اصلاحات واقعی.»
متن کامل گزارش علی محمولی مترجم گروه دانشگاه را در فرهیختگان بخوانید.