«راهاندازی مجموعهای از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته» اولین پاسخ ایران به قطعنامه شورای حکام بود. پنجشنبه 21 نوامبر، شورای حکام بالاخره به قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی علیه ایران رأی داد و ایران هم براساس آنچه که اعلام کرده بود، اقدامی متقابل را در واکنش به قطعنامه شورای حکام کلید زد.
اگرچه انتشار قطعنامه منجر به ارسال پرونده ایران به شورای امنیت در مقطع فعلی نخواهد شد، اما در مقایسه با قطعنامهای که شش ماه پیش توسط شورای حکام منتشر شده بود، مفاد قطعنامه تندتر بود البته در آرای اعضا تفاوت قابل توجهی رخ نداده است. نکته مهمتر اینکه قطعنامه بدون در نظرگرفتن گزارش آژانس منتشر شد. با توجه به این موارد اما ایران رفتاری برمبنای چهارچوب قوانین بینالملل اتخاذ کرده و ضمن اعلام پایبندی به تعامل سازنده برمبنای قواعد، واکنش متقابل به این رفتار نشان داده است.
محتوای قطعنامه شورای حکام (21 نوامبر) در مقایسه با قطعنامه (5 ژوئن) چند نکته اساسی دارد ازجمله اینکه متن قطعنامه تندتر شده است، در حالی که قطعنامه 5 ژوئن تنها به گسترش همکاری با آژانس و بازگرداندن بازرسانی که مجوز آنها لغو شده، اشاره دارد. قطعنامه اینبار ادعاها برمبنای گزارش و اسناد رژیمصهیونیستی و ادعاها در مورد فعالیت هستهای در 2 مکان اعلامنشده را تکرار کرده است. این قطعنامه همچنین از ایران خواسته غنیسازی خود را کاهش دهد و به اجرای پروتکل الحاقی بازگردد.
نکته مهمتر اینکه تا اکتبر 2025 به مدیرکل آژانس ماموریت داده گزارشی درخصوص ابهامات مطرحشده در قطعنامه ارائه کند. فارغ از ادبیات تند شورای حکام، در متن قطعنامه به وضوح ردپای سیاسیکاری علیه ایران به چشم میخورد.
استناد به اسناد و گزارشهای جعلی ادعایی صهیونیستها، تأکید بر این گزاره که ایران با آژانس همکاری لازم را ندارد در حالی که پیش از به رأی گذاشتن قطعنامه ابعاد سفر مدیرکل آژانس مشخص بود و محکوم کردن ایران به خاطر ایجاد بحران در توافق برجام در حالی که ایران به خاطر خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپاییها توافقات خود را در برجام کاهش داد، اثبات میکند این گزارش بیش از آنکه برمبنای استنادات دقیق و واقعی باشد، رنگوبوی سیاسیکاری دارد تا همچنان چماق «ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت» و بازگرداندن قطعنامهها علیه ایران را بالای سر ایران نگهدارد.
گزارش مثبت گروسی هم در قطعنامه تأثیرگذار نبود
حضور گروسی در تهران بهجز دیدار با مقامات ایرانی و نشست خبری جنجالی او در تهران با حضور اسلامی، اتفاق قابل توجه دیگری هم داشت و آن هم بازدید گروسی برای اولین بار از سایت هستهای ایران در نطنز و فردو بود، امری که یک پیام مهم برای آژانس داشت و آن هم اینکه ایران مبنای همکاری با آژانس را دارد. مدیرکل آژانس هم بعد از بازگشت از تهران و در نشست خبری که در وین برگزار شد، جدای از اینکه اشاره کرد که گفتوگوها با ایران سازنده بود، به این موضوع هم اشاره کرد که ایران گفته سطح ذخایر را در 60 درصد متوقف میکند و «این اولین باری است که ایران گفته سطح ذخایر را در این سطح متوقف میکند.»
گروسی در ادامه هم به ادعای وجود نیروگاه اتمی در پارچین اشاره کرد و گفت: «اطلاعاتی نداریم که تأیید کند در پارچین تأسیسات هستهای وجود دارد.» با نگاه به صحبتهای مدیرکل آژانس میتوان این گزاره را مورد تأکید قرار داد که سفر گروسی به تهران مثبت بوده و گفتوگوهای مثبتی نیز مطرح شده اما نکته مهم ماجرا اینجاست که نتیجه سفر گروسی به تهران و بازخوردی که سفر به همراه داشته و حتی اشاره مدیرکل آژانس به اینکه ایران پذیرفته ذخایر غنیسازی خود را در 60 درصد متوقف کند، نشان از چراغسبز ایران برای همکاری با آژانس دارد، اما درست برمبنای آنچه نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز به آن اشاره کرد: «قطعنامه بدون توجه به نتایج سفر مدیرکل و نقشه راه مورد توافق با مدیرکل صادر شده است.» موضوعی که نشان میدهد، تصمیم شورای حکام اساساً برای افزایش فشار بر ایران صورت گرفته و در این مسیر گزارش آژانس نیز تغییری در انتشار به همراه نداشت.
گزارش مثبت گروسی برخلاف قطعنامه تند شورای حکام را البته میتوان در این چهارچوب تحلیل کرد که همچنان کانال همکاری آژانس با ایران باز بماند و همکاریها متوقف نشود.
اروپاییها به فکر حل بحران اوکراین و تسهیل اقدامات علیه برنامه هستهای ایران
یکی از علل انتشار قطعنامه علیه ایران، نزدیک شدن به سال دهم برجام و موعد خروج ایران از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل و عادیسازی پرونده هستهای ایران است. بهنظر میرسد تروئیکا به دنبال جمعآوری پرونده و اطلاعات علیه ایران برای ارجاع پرونده به شورای امنیت و بازگرداندن قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران است که البته انتشار قطعنامه شورای حکام در شرایط فعلی نمیتواند منجر به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت شود و این موضوع بسته به گزارش مدیرکل آژانس در خصوص برنامه هستهای علیه ایران است.
بخش زیادی از انتشار قطعنامه را میتوان ناشی از سیاسیکاری اروپاییها دانست. کمتر از دو ماه دیگر، ترامپ به کاخسفید میرود و از آنجا که نگرانی جدی در خصوص عدم حمایت مالی ترامپ از جنگ اوکراین وجود دارد، این احتمال میرود که اروپاییها با افزایش و تشدید فشار به دنبال امتیاز دادن به ترامپ هستند تا همچنان از حمایتهای مالی او برخوردار بمانند. جدای از این افزایش فشار به برنامه هستهای ایران، با هدف تسهیل انجام اقدامات علیه برنامه هستهای نیز گزاره دیگری است که میتواند در صدور قطعنامه علیه ایران مؤثر باشد.
متن کامل گزارش زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.