در میان آوار جنگها، صدای گوشخراش و زوزه موشکها، آتش طیارههای جنگی و هنگام شلیک فشنگها در جنگهای تحمیلی تمام جهان معمولاً حقوق کودکانی که زمینهای بازیشان به سنگرهای دفاع تبدیل میشوند، پایمال میشود. هیچکس نمیگوید این زمین آوارشده روزی مدرسه با چند کلاس درس بود. تجربه یک سال اخیر غزه نشان داده که سازمانهای همیشه نگران حقوق بشر دیگر نگران نیستند. به جای اینکه صدای خنده و بازی و شادی کودکان از مدارس شنیده شود؛ بیش از یک سال است که صدای گریه و نالههایشان از دل بیمارستانها و کمپها و چادرهای در آتش سوخته غزه برمیخیزد.
دخالتهای گاه و بیگاه بلوندهای آمریکایی و اروپایی در خاورمیانه شرایط منطقه را به سمتی برده است که دیگر اگر کودکی به دلیل جنگ و آوار نتواند تحصیل کند، امر عجیبی نیست. یا اگر نوجوانی برای تأمین معاش خانوادهاش ترک تحصیل کند یا هر چند دقیقه در آسیا یک کودک براثر گرسنگی و قطحی در جنگ کشته شود هم سازمانهای همیشه نگران دیگر اظهار نگرانی نمیکنند. این میان اما جمعی از اعضای اتحادیه بینالمللی امت واحده دقیقاً در میان آشوبها و بلواهای منطقه دغدغهمند تحصیل کودکان یمن، افغانستان، فلسطین و حتی آفریقا شدند و برآن شدند تا برای حل دغدغهشان، دست به کار شوند.
فعالان طرح تبسم در سال 95 تصمیم گرفتند تا از طریق روابطشان در کشورهای یمن، افغانستان، میانمار و غزه برای کودکان جنگزده شرایط تحصیل را فراهم کنند. فاطمه خطیب، دانشآموخته رشته فیزیک هستهای و نجوم مسئول طرح تبسم است. این طرح برگرفته از نام دختری افغانستانی است و برای ماندگار شدن نام این دخترک، طرح آموزشی مؤسسه رنگ زیتون تبسم نام گرفت. او از نگرانیهایش درباره بازماندگی از تحصیل کودکانی میگوید که تنها نقطه اشتراکش با آنها انسانیت است.
طرح تبسم از کجا شروع شد و چه شد که به فکر تحصیل کودکان جنگزده سایر کشورها افتادید؟
حدوداً هشت سال پیش با همراهی عدهای از دوستان طرحی را شروع کردیم با عنوان تبسم. این طرح با هدف حمایت از کودکان جنگ بود و در ابتدا با 17 دانشآموز از فلسطین کار را آغاز کردیم. با گذشت این سالها در حال حاضر هم تعداد دانشآموزان افزایش پیدا کرده است و هم تعداد کشورها. سال 1395 که کار را شروع کردیم منطقه درگیر تنشهای شدیدی بود. جنگ سوریه، یمن، افغانستان و خود فلسطین. در آن زمان مسئلهای که ذهن ما را درگیر کرده بود، بحرانهایی بود که با حضور در جنگ سخت و نبود امکان تحصیل برای کودکان به وجود میآمد؛ برای مثال در سوریه حدود 40 درصد دانشآموزان بهطور کلی امکان تحصیل نداشته و باقی هم امکان تحصیل مناسبی نداشتند که پیامد آن وقوع آینده فاجعهباری برای این مناطق است. همین مسئله باعث شد تا برای حمایت از کودکان جنگ طرحی را آغاز کنیم و در حد توانمان آن را پیش ببریم که امروز در حال حاضر به حدود هزار دانشآموز در 12کشور متفاوت به طرق مختلف خدماترسانی داریم.
سؤالی که اینجا ایجاد میشود این است که ما در ایران خودمان هم بچههای بازمانده از تحصیل داریم. برای مثال در سیستانوبلوچستان حتی بچههایی داریم که شناسنامه و هویت ایرانی ندارند و یا کودکان افغانستانی که مجاز یا غیرمجاز در کشورمان حضور دارند که شرایط تحصیل ندارند. اگر نقدی بر این فعالیت شما وارد بشود که چرا در ایران فعالیت نکردید، پاسخ شما چیست؟
ما در ایران هم فعالیت داشتیم. البته من واقعاً فکر نمیکنم دوستانی که در این زمینه فعالیت کردهاند یا میکنند، وقت بگذارند و اینگونه به این صورت نقد کنند؛ چرا که وضعیت آفریقا یا غزه به هیچ وجه با روستاهای بلوچستان یا جنوب کرمان قابل قیاس نیست. من بهشخصه شاهد سفرههای خالی مردم در کرمان بودهام اما این مسئله بسیار متفاوت است؛ در این موقعیت ما با کودکی مواجهیم که چند روز غذا نخورده است و در یک قدمی مرگ قرار دارد.
دقیقاً در کدام کشورها مدرسه، یتیمخانه و خیریه دارید؟
یک مدرسه در کمپ آوارگان میانمار در بنگلادش به نام «شیشومِلا»، یک مدرسه در چاد در مرکز آفریقا به نام «ابراهیم»، یتیمخانه کلارا در کنیا به نام «فرزندان بهشت» و یتیمخانه بِلال در سنگال به نام «مفاتیح الجنان». در غزه نیز از فروردین امسال توانستیم سه مدرسه در شمال، جنوب و شرق غزه راهاندازی کنیم که در حال حاضر مشغول فعالیتیم.
هزینه تحصیل، تغذیه و... از کجا تأمین میشود؟
کمکهای مردمی.
از ایران یا باقی کشورها؟
از بقیه کشورها هم به مناسبتهای خاص داشتهایم، برای مثال در جنگ 2014 غزه با دوستان حاضر در کشمیر و ایتالیا کمپینی را راهاندازی کرده بودیم، برای جنگ یمن نیز همینطور یا برای سیل 1398 ایران هم این دوستان کمکهایی فرستادند اما اکثر کمکها از ایران جمع میشود و البته مقدار کمی از طریق ایرانیهای حاضر در خارج از کشور کمک میکنند.
در مجموع چه تعداد کودک را در ذیل مدارس و یتیمخانهها تحت پوشش دارید؟
حدود 200 کودک در یتیمخانهها و حدوداً 600 کودک در مدارس داریم. چون در مدارس غزه به این صورت است که بچهها امروز هستند و ممکن است فردا به کمپ دیگری منتقل شوند.
متن کامل گزارش زینب مرزوقی خبرنگار گروه نقد روز در فرهیختگان بخوانید.