کد خبر: 197640

کارشناسان در گفت‌وگو با «فرهیختگان» پاسخ دادند

نقش ایلان ماسک در دولت آینده آمریکا چیست؟

حضور ایلان ماسک در حلقه نزدیک به ترامپ و انتصابش در رأس یک سازمان مرتبط با دولت، پیام‌های مهمی می‌تواند داشته باشد. پیام‌هایی که هم می‌تواند صورت سیاسی و اقتصادی داشته باشد و هم جنبه‌های تکنولوژیکی و فناوری را شامل شود.

فرهیختگان: «دیدار ایلان ماسک با نماینده ایران در سازمان ملل» خبری بود که نیویورک‌تایمز روز پنجشنبه (24 آبان) منتشر کرد. ماسک که عنوان «ثروتمندترین مرد جهان» را برای خود کافی نمی‌دانست، با کارزار‌های انتخاباتی دونالد ترامپ، پیروز انتخابات آمریکا، همراه شد تا علاوه بر عرصه‌های اقتصادی و پلتفرمی دستی بر زمین سیاست هم بکشد.
به این ترتیب نیویورک‌تایمز ادعا کرده که او به‌عنوان یکی از مشاوران ترامپ که حالا به ریاست یک سازمان در خارج از دولت ایالات متحده رسیده، با امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل و در مکانی نامعلوم، دیداری محرمانه داشته است. خبری که به نقل از دو منبع ایرانی منتشر شده و البته تا لحظه تنظیم این گزارش از طرف هیچ‌یک از طرفین ایرانی یا آمریکایی تأیید نشده است.
با این حال اما حضور ایلان ماسک در حلقه نزدیک به ترامپ و انتصابش در رأس یک سازمان مرتبط با دولت، پیام‌های مهمی می‌تواند داشته باشد. پیام‌هایی که هم می‌تواند صورت سیاسی و اقتصادی داشته باشد و هم جنبه‌های تکنولوژیکی و فناوری را شامل شود. به همین منظور طی‌ گفت‌وگو‌هایی با مجید شاکری، کارشناس مسائل اقتصادی و پوریا آسترکی، کارشناس حوزه فناوری به بررسی این پیامد‌ها پرداختیم. 

   آسترکی: 3 دهه قفل‌گشایی ایلان ماسک از پیشرفت فناوری
پوریا آسترکی، ایلان ماسک را شخصیتی با پیشینه تأثیرگذار و بسیار پررنگ در اقتصاد جهانی و روند تحولات آن دانست و در این‌باره توضیح داد: «یکی از اولین اقدامات قابل توجه او ایجاد «پی‌پل» بود؛ زمانی که پرداخت‌های اینترنتی هنوز به شکل گسترده وجود نداشت. زیرساخت‌هایی که ماسک با پی‌پل فراهم کرد، باعث شد تجارت الکترونیک ابتدا در آمریکا و سپس در سطح جهانی فراگیر شود. این نخستین قدم بزرگ او در مسیر تأثیرگذاری بود. در سال‌های اخیر، ماسک در حوزه اینترنت با پروژه «استارلینک» تحولاتی بنیادین ایجاد کرده است. استارلینک امکان دسترسی بدون مرز، محدودیت و وابستگی به زیرساخت‌های زمینی را به اینترنت فراهم کرده است. او این پروژه را با فعالیت‌های فضایی خود از طریق «اسپیس‌ایکس» ترکیب کرده و یک زنجیره ارزش اقتصادی و فناورانه ایجاد کرده است. این ترکیب اندیشه‌های ماسک را به نمایش می‌گذارد؛ او توانسته برنامه فضایی خود را از طریق اقتصادی‌سازی ایده استارلینک به‌طور قابل‌توجهی پیش ببرد. در حوزه خودرو‌های برقی نیز، ماسک توانست ایده‌ای قدیمی را که قدمت آن به دوران ابتدایی ساخت موتور‌های درون‌سوز بازمی‌گردد، عملیاتی کند. اگرچه خودرو‌های برقی به‌عنوان یک ایده از گذشته وجود داشتند؛ اما ماسک کسی بود که توانست این مفهوم را تجاری‌سازی کند، آن را مقرون‌به‌صرفه سازد و این صنعت را به شکلی گسترده در دنیا رواج دهد. او با ساخت و عرضه خودرو‌های برقی، یکی از موانع بزرگ را پشت سر گذاشت و نوآوری‌هایی ارائه داد که راه را برای این صنعت هموار کرد. طی ۲۵ تا ۳۰ سال گذشته، تمامی اقدامات ماسک بر نقاطی متمرکز بوده که یا قفل شده بودند یا ایده‌هایی رهاشده بودند. ماسک توانست این ایده‌ها را به واقعیت تبدیل کند و این امر یکی از جنبه‌های مهم شناخت شخصیت اوست. یکی دیگر از جنبه‌های مهم شخصیت ماسک که کمتر مورد توجه قرار گرفته، گرایش او به «لیبرتارینیسم» است. لیبرتارینیسم فلسفه‌ای است که بر کاهش مداخله دولت در امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم تأکید دارد. این گرایش با تفکرات امپریالیستی و گلوبالیستی تفاوت‌های جدی دارد. درحالی‌که امپریالیست‌ها و گلوبالیست‌ها به دنبال کنترل جهانی و اعمال نفوذ گسترده‌اند، لیبرتارین‌ها به عدم مداخله و کاهش نفوذ دولت در شئون زندگی باور دارند. ماسک نیز تا حد زیادی به این طرز فکر پایبند است. این دیدگاه سیاسی او، همراه با پیشگامی‌اش در فناوری، اهمیت بسیاری در شناخت جامع‌تر او دارد.» 

ماسک برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری هم پایگاه اجتماعی دارد
یکی از احتمالاتی که با توجه به رویکرد سیاسی ماسک وجود دارد ورود او به انتخابات ریاست جمهوری است. آسترکی در این‌باره معتقد است: «اگر ایلان ماسک بخواهد وارد عرصه سیاست شود و برای ریاست‌جمهوری آمریکا نامزد شود، او از یک پایگاه اجتماعی قوی برخوردار است. این پایگاه نه‌تنها به دلیل موفقیت‌های اقتصادی و تجاری اوست، بلکه به دلیل توانایی‌اش در تطبیق خود با رویای آمریکایی است. ماسک با پروژه‌هایی مانند تسلا، اسپیس‌ایکس و حتی استارلینک توانسته است نماد آرزو‌ها و رویا‌های مردم آمریکا شود. برنامه فضایی او با اسپیس‌ایکس، روی دهه‌ها تبلیغات و پروپاگاندا در مورد اهمیت برنامه فضایی آمریکا سوار شد. برای مردم آمریکا، سفر به فضا یا حتی زندگی در مریخ بخشی از آرزو‌های کودکی و ملی است. ماسک نه‌تنها این آرزو‌ها را به شکلی ملموس به تصویر کشیده، بلکه با توسعه فناوری‌های فضایی، گامی عملی برای تحقق آن‌ها برداشته است. ماسک با عرضه خودرو‌های برقی و تأکید بر انرژی‌های نو، تأثیر عمیقی بر اقتصاد و محیط‌زیست گذاشت و خود را به‌عنوان یک اصلاحگر اقتصادی فناورانه معرفی کرد. حمایت او از فناوری‌های نوظهور مانند رمزارز‌ها نیز جایگاه او را به‌عنوان یکی از پیشگامان اقتصاد دیجیتال تثبیت کرده است. این عوامل باعث شده‌اند ماسک نه‌تنها به‌عنوان یک تاجر موفق، بلکه به‌عنوان نماد تحول و پیشرفت شناخته شود.»

نقش فعلی در دولت آمریکا 
یکی از نکات جالب درباره ماسک، نقش او در پروژه‌هایی است که می‌توانند دولت آمریکا را کارآمدتر و بهره‌ورتر کنند. این کارشناس فضای مجازی این نقش را این‌گونه توصیف می‌کند: «او در حال حاضر با عنوان ریاست یک دپارتمان دولتی مرتبط با بهره‌وری، نقشی برجسته ایفا می‌کند. این مأموریت، به خودی خود چالشی عظیم است؛ چراکه دولت آمریکا مانند بسیاری از دولت‌های دیگر، سیستمی پیچیده، بروکراتیک و کم‌بازده دارد. اگر ماسک بتواند با ایده‌ها و مدیریت خود، این نهاد را بازسازی و بهره‌ورتر کند، دستاوردی در سطح «خلق یک قدرت جدید برای آمریکا» خواهد داشت. ماسک در حوزه سیاست خارجی، نگرشی غیرمتعارف دارد. او به‌طور کامل از سیاست‌های سنتی امپریالیستی آمریکا حمایت نمی‌کند، اما در برخی مواقع، با جریان‌های قدرت همسو می‌شود. نمونه‌های بارز این تناقض عبارتند از حمایت از کودتا در بولیوی برای تأمین منابع لیتیوم موردنیاز تسلا و سفر به رژیم صهیونیستی پس از حملات ۷ اکتبر و هم‌زمان، پیشنهاد ارائه اینترنت به غزه از طریق استارلینک؛ که البته موفق به اجرایی کردن آن نشد. این رفتار‌های ماسک، او را به فردی چندوجهی و غیرقابل پیش‌بینی در سیاست تبدیل کرده است.»

آینده سیاسی ماسک چه خواهد شد 
مسیر چهار سال آینده ماسک در سیاست و تجارت، احتمالاً تعیین‌کننده جایگاه او در تاریخ آمریکا خواهد بود. آسترکی پرسش‌ها در این‌باره را این‌گونه تشریح می‌کند: «آیا ماسک به سمت ریاست‌جمهوری حرکت خواهد کرد؟ آیا او می‌تواند با رویکرد نوآورانه خود، دولت آمریکا را بهره‌ورتر کند؟ نقش او در حوزه سیاست خارجی و داخلی چگونه تکامل خواهد یافت؟ ایلان ماسک با ترکیب موفقیت‌های تجاری، رهبری فکری در فناوری‌ و تأثیرگذاری بر مسائل اجتماعی، به‌وضوح در حال آماده‌سازی خود برای نقش‌های مهم‌تر در عرصه سیاست آمریکا است. پاسخ به این پرسش‌ها، نیازمند تحلیل عمیق و بررسی روند‌های جهانی است. در تاریخ آمریکا، بسیاری از سرمایه‌داران بزرگ نقش‌های کلیدی در سیاست ایفا کرده‌اند. اما «ایلان ماسک» با مسیر متفاوتی وارد این عرصه شده است. او به‌عنوان یک فرد با نبوغ بالا و اندیشه‌هایی فراتر از حوزه سنتی تجارت، تأثیری فراتر از بسیاری از همتایان خود داشته است. نکته جالب این است که نقش‌آفرینی او لزوماً در چهارچوب نظریه‌های کلان یا پیش‌بینی‌های کلاسیک درباره حکومت‌ها و فناوری نمی‌گنجد.»

  شاکری: ماسک و پمپئو فرقی ندارند؛ باید برنامه‌ریزی ‌داشته باشیم
خبر دیدار ماسک با نماینده ایران در سازمان ملل در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و همچنان مورد تأیید مقامات رسمی واقع نشده است. شاکری با بیان اینکه چون جزئیاتی از این دیدار بیرون نیامده نمی‌توان درباره‌اش صحبت کرد، گفت: «با این حال یک چیز را از نگاه کردن به وقایع 5 سال گذشته یاد گرفته‌ام و آن این است که هیچ راه‌حل آسانی وجود ندارد. یعنی تصور اینکه شما یک سلسله اشتباهاتی انجام دهید و انتخاب‌های اشتباه داشته باشید و یک‌دفعه یک پیشنهاد معامله پذیرفتنی روی میز بیاید و شما آن را انتخاب کنید و تمام شود، معمولاً با واقعیت متناسب نیست. فارغ از اینکه آن کسی که پیشنهاد می‌دهد ایلان ماسک باشد یا پمپئو. اگر ما برای شرایط بد برنامه‌ریزی کنیم، وقتی شرایط خوب پیش بیاید خوشحال می‌شویم. اما اگر برای شرایط خوب برنامه‌ریزی کنیم، شانس غافلگیری‌مان همیشه زیاد است.»

جایی که ماسک مسئول آن شده فراتر از یک اداره ساده است
ترامپ، ایلان ماسک را در یک سمت مهم غیردولتی منصوب کرده که البته ارتباط تنگاتنگی با دولت دارد. شاکری با اشاره به اینکه سیاست داخلی آمریکا طی چهارسال آینده به شدت تحت تأثیر موضوع معافیت‌های مالیاتی و درآمد‌های دولت و موضوع کسر بودجه است. گفت: «این اداره‌ای که ماسک مسئولش می‌شود چیزی بیشتر از اداره ساده کارآمدسازی دولتی یا چیزی شبیه به این است.» او در این باره توضیح داد: «حداقل از دوره کلینتون یک سابقه‌ای وجود داشته که دموکرات‌ها کسری بودجه آمریکا را کاهش می‌دهند و جمهوری‌خواه‌ها آن را زیاد می‌کنند. حوالی وقایعی که رخ داد، اولاً نوع نگاه تیم بایدن با تیم کلینتون تفاوت جدی داشت و خیلی اعتقادی به توسعه صنعتی داشتند. از طرف دیگر بعد از وقوع کرونا و بسته‌های انبساط مالی که انجام شد، باعث شد عملاً سایز کسری بودجه آمریکا به اعداد تجربه نشده‌ای برسد. معنایش این نیست که ما فکر کنیم این کسری بودجه منجر به یک مشکل فوری برای آمریکا می‌شود. از دید آمریکایی‌ها اما فضای سیاستگذاری با این نسبت‌های تجربه‌نشده نسبت به جی‌دی‌پی خیلی تنگ می‌شود. تقریباً کسری بودجه نسبت به جی‌دی‌پی 7 درصد در سال، در آمریکا دارد به یک تورم تبدیل می‌شود. مثلاً این عدد در فرانسه یا ایتالیا یک بحران سیاست داخلی درست می‌کند به‌خصوص با توجه به تعهدات انضباط مالی که اعضای اتحادیه اروپا به صورت کلان دارند. در آمریکا هم به هر حال رشد نسبت بدهی به جی‌دی‌پی در اعدادی است که مسئله کنترل کسری بودجه خیلی حاد و حساس می‌شود. در این معنا اساساً این اداره‌ای که در حوزه کارایی دولتی متولد شده تقریباً عصاره سیاست داخلی ترامپ در چهارسال آینده خواهد بود.»

«D.O.G.E» یک اداره پایه‌ای و مهم است
شاکری معتقد است معضل کسری بودجه آمریکا با سه مسئله دیگر ترکیب شده است. این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: «ترامپ بر دو معافیت مالیاتی دیگر در کمپین‌های انتخاباتی تأکید کرده؛ یکی معافیت ثروتمندان و دیگری معافیت کارگران انعام‌بگیر در نوادا. سایز این اعداد خیلی بزرگ است. مثلاً خود معافیت کارگران انعام‌بگیر می‌تواند طی چهار سال به یک کاهش درآمدی از جنس 170 تا 200 میلیارد دلار بر آمریکا منجر شود. اگرچه ترامپ می‌گوید من این مالیات‌های مستقیم را کسر می‌کنم و تعرفه‌ها را زیاد می‌کنم. اما این کار به راحتی نیست. هم آثارش به لحاظ تجارت بین‌الملل مهم است و هم آثار تورمی قابل توجهی برای آمریکایی‌هایی که اساساً به قول دموکرات‌ها مهم‌ترین علت رأی ‌ندادنشان به هریس آن ارثی است که هریس در تصویر نسبت به تورم به‌خصوص تورم کالای مصرفی و خوار و بار از بایدن برده و در این خصوص تعرفه‌گذاری آثار تورمی جدی دارد و همین از دید دموکرات‌ها باعث پیروزی ترامپ شده است. مسئله دیگر این است که سال 2025 سالی است که یک رده کامل و پکیجی از معافیت‌های مالیاتی قانون‌گذاری شده به پایان می‌رسد و بر سر اینکه شکل این مالیات‌ها در آینده چگونه باشد و نقش مالیات بر ثروت بیشتر می‌شود یا نه و طرح‌هایی که مطرح است مثل اینکه از فرد در زمان مرگش یک مالیات بر ثروت بگیرند و طرح‌هایی دیگری در فضای داخلی آمریکا مطرح می‌شود. در هر صورت این اداره پایه‌ای خیلی مهم در سیاست‌ داخلی آمریکاست. حالا اینکه با توجه به اینکه اولاً ماسک جزء حلقه داخلی ترامپ می‌شود و به‌خاطر کارویژه این اداره باید با تقریباً همه ذی‌نفعان اصلی در بودجه از جمله وزارت دفاع و بهداشت و... درگیر شود، سؤال اینکه آیا می‌ماند و یا به سرنوشت آدم‌های متفاوت‌تری مثل مک مستر در دور اول ترامپ دچار می‌شود یا نه باید نشست و دید.»

متن کامل گزارش علی مزروعی و علی ملکی را در روزنامه فرهیختگان بخوانید

مرتبط ها