نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری 2024، از متهم کردن مکرر بازیگران خارجی به دخالت در انتخابات آمریکا اهدافی دارد که به شرح ذیلند.
1. ترامپ در دوره ریاستجمهوریاش با پرونده ارتباط با روسیه و کمک این کشور به کارزار انتخاباتیاش مواجه شد. گفته میشود هکرهای وابسته به روسیه پس از جمعآوری اطلاعات از کارزار انتخاباتی هیلاری کلینتون، نامزد وقت دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری 2016، در تماس با ستاد انتخاباتی ترامپ این اطلاعات را در اختیار مسئولان این ستاد قرار داده بودند.
این پرونده مدت زمان قابل توجهی از دوره ریاست جمهوری ترامپ را به خود اختصاص داد. رابرت مولر، بازرس ویژه این پرونده در سال ۲۰۱۷ به عنوان دادستان ویژه تحقیقات مداخله روسیه در انتخابات آمریکا منصوب شد و گزارش خود را در سال 2019 نهایی کرد. به این ترتیب ترامپ از نخستین سال ریاست جمهوریاش تا یک سال مانده به اتمام، درگیر پرونده ارتباط با روسیه بود؛ تقریبا سهچهارم این مدت.
به نظر میرسد ترامپ میخواهد این دوران سخت را به هرشکلی که شده برای دموکراتها تلافی کند. متهم کردن دموکراتها به ارتباط با حزب دموکرات انگلیس و یا دریافت کمک از ایران و همچنین علاقه چینیها به این حزب، باعث میشود علاوه بر انتقام از حزب دموکرات، رقبای ترامپ متوجه جسارت و کینهجویی وی شده و در آینده کمتر به پای او بپیچند.
2. اصل و اساس کار ترامپ بر عوامگرایی، ملیگرایی و تئوریهای توطئه سوار است. هرچقدر او بتواند این مسائل را تقویت کند، مخاطبان و آرای بیشتری خواهد داشت.
پررنگ کردن تئوری دخالتهای خارجی در آمریکا و بهویژه تلاش آنها برای کنار زدن ترامپ، میتواند آورده خوبی برای وی داشته باشد. رئیسجمهور سابق آمریکا بارها ادعا کرده تعدادی از دولتها در جهان برای جلوگیری از رأی آوردن وی به هرکاری دست میزنند. ترامپ مدعی است دلیل مخالفت این کشورها با ریاست جمهوریاش، پیگیری منافع مردم آمریکا توسط وی است. این اقدام ضمن تقویت تئوریهای توطئه، احساسات ملیگرایانه را نیز تحریک میکند.
3. وابسته و ضعیف نشان دادن دموکراتها یک هدف عمده است. جمهوریخواهان درصددند تا موفقیتهای حزب دموکرات را نه ناشی از فعالیتهای انتخاباتی و کارنامهشان بلکه ناشی از دریافت کمک و حمایتهای خارجی تصویر کنند.
4. دموکراتها اغلب تلاش کردهاند آرای اقلیتها در آمریکا را جمعآوری کنند. مهاجران، اقلیتهای قومی مانند سیاهپوستان و اسپانیاییتباران، اقلیتهای مذهبی مانند یهودیان و حتی مسلمانان و طیفهای مختلف اجتماعی مانند همجنسبازان از جمله حامیان حزب دموکرات در انتخاباتها هستند.
این مسئله باعث واکنش شدید برخی از بخشهای جامعه آمریکا به دموکراتها شده است. تقویت دیدگاههای نژادپرستانه در میان سفیدپوستان یکی از پیامدهای حمایت حزب دموکرات از اقلیتهاست.
از آنجا که حمایت دموکراتها از مهاجران، اقلیتهای قومی و مذهبی بیشتر ریشه در فضای متفاوت با فضای برتری سفیدپوستان در آمریکا دارد، حزب جمهوریخواه با اتصال حزب دموکرات به دولتهای خارجی درصدد تقویت دیدگاهی است که معتقد است این حزب با فضای آمریکا و مردمش بیگانه شده و تنها پیگیر منافع دیگران است.
5. هنگامی که ترامپ دولتهای قدرتمند جهان از چین گرفته تا انگلیس را به حمایت از دموکراتها متهم میکند، به خودی خود درگیری رئیسجمهور سابق آمریکا با طیف عظیمی از رقبا و دشمنانش به تصویر کشیده میشود که محصول جانبی و البته قدرتمند آن در ذهن افکار عمومی، شجاعت ترامپ است. ترامپ با چنین بازیهایی درصدد است باشکوه، سرسخت و نترس به تصویر کشیده شود.
6. همکاری احزاب مختلف با همتایان خود در جهان عادی است. همانگونه که استیو بنن، مشاور سابق ترامپ تلاش داشت با ایجاد دفاتری در اروپا و به ویژه در مجارستان، به تقویت راستهای افراطی در این قاره بپردازد. ترامپ با یورش بیمهابا به دولتها و احزاب خارجی تلاش دارد مانع هرگونه کمکرسانی به دموکراتها شود.
در محیط داخلی کشورهای دموکراتیک، علاوه بر مردم که دارای حق رایاند، نهادهای دولتی و شرکتهای خصوصی نیز به دنبال اثرگذاری بر نتایج انتخابات برای کسب منفعتند. همانگونه که این نهادها و شرکتها که فاقد حق رای هستند، تنها با استناد به منافع خود در انتخابات دخالت میکنند در محیط خارجی نیز بازیگران ذینفع به دنبال اثرگذاری بر انتخابات در محیطهای منفعتی خود هستند. طبیعی است که آمریکا به دلیل قدرت خود، مورد توجه بسیاری از دولتهاست. وجود لابیهای فراوان و رسمی این نفوذ را در شکل آشکار پیش میبرند.
چین و روسیه به دلیل منافع گسترده و مواجهه و درگیری با آمریکا در صحنه جهانی، انگیزه بالایی برای اثرگذاری بر انتخاباتهای این کشور دارند. از سوی دیگر پکن و مسکو از طریق روابط قدیمی و مهاجران دارای عوامل مستقیم در داخل خاک آمریکا بوده و به دلیل قدرت اقتصادی و اطلاعاتی توانمندیهای مناسبی برای پیگیری اهداف و اجرای طرحهای خود در این کشور دارند.
ابزارهای جدید چین و روسیه به فضای مجازی و سایبری مرتبطند. این دو کشور با هک اطلاعات کارزارهای انتخاباتی احزاب اطلاعات خوبی از آنها به دست آورده و تلاش میکنند با جابهجایی اطلاعات، دست به بازآرایی صحنههای رقابتی بزنند. تسلط این دو کشور بر امور مرتبط با فضای مجازی نیز باعث میشود قادر باشند برای افکار عمومی به نفع یا علیه یک نامزد نظرسازی کنند.
روابط اقتصادی کلان به این کشورها اجازه میدهد با اتکا به طرفهای تجاری خود قادر به اعمال فشار به دولتهای آمریکایی و نفوذ در انتخابات باشند. به عنوان نمونه اگر یک دولت بر علیه چین تصمیماتی اتخاذ کند، برخی از شرکای تجاری پکن در آمریکا خود به خود فعال شده و سعی در لابی برای لغو این تصمیمات خواهند داشت. اگر این لابیها در مرحله اول متوجه کنگره باشند، در وهله دوم درصدد اثرگذاری در انتخابات خواهند بود.
با تمام تفاسیر، مداخلههای انتخاباتی در آمریکا به میزانی که نگرانکننده باشند، اهمیت ندارند. این صحنه بیش از هرچیز عرصه بازیگری نهادهای دولت عمیق آمریکا و ذینفعان داخلی این کشور است. به نظر میرسد اتهامزنی احزاب و نهادهای داخلی آمریکا علیه بازیگران خارجی بیشتر از آنکه به اصل دخالت آنها در انتخاباتها مرتبط باشد، به اهداف خاص خود این احزاب و نهادها مرتبط است. به عبارتی دیگر نهادهای دولت عمیق آمریکا درصدد استفاده از اندک دخالت بازیگران خارجی برای پیشبرد منافع و طرحهای خود هستند.
متن کامل گزارش سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بینالملل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.