کد خبر: 196454

هومن افاضلی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

تلویزیون به تیم ملی کم‌لطفی می‌کند

هومن افاضلی می‌گوید؛ چرا باید تیم ملی را مدام بزنیم. تیمی که این‌طوری بازی می‌کند و موقعیت درست می‌کند و تلاش می‌کند. همه این بچه‌ها چه کادر فنی و چه بازیکنان همه به دنبال خوشحالی مردمند؛ اینکه مردم در فشارند کاری کنیم تا مردم بعد از بازی ما خوشحال باشند و چند ساعت از حال و هوایی که وجود دارد خارج شوند! بعد در تلویزیون خود ما باید این حرف‌ها را بشنویم؟

تیم ملی فوتبال ایران بعد از مدت‌ها با ارائه یک نمایش جذاب و تماشاگرپسند درحالی‌که در کشور امارات میزبان قطر بود حریفش را با نتیجه پرگلی بدرقه کرده تا درنهایت در جدول گروه A انتخابی جام جهانی 2026 به صدر جدول برسد. درباره این دیدار، اتفاقات و حواشی پیرامون تیم ملی از جمله انتقادهای اخیر با هومن افاضلی که به‌تازگی در جمع کادر فنی از روی نیمکت به سرمربی این تیم کمک می‌کند، به گفت‌وگو پرداختیم که حرف‌های او را از نظرتان می‌گذرانید.

بالاخره به نیمکت تیم ملی رسیدید و در 2 بازی اخیر تیم ملی در کنار سایر اعضای کادر فنی از روی نیمکت، تیم ملی را هدایت کردید. 
دیدار با ازبکستان اولین بازی بود که روی نیمکت نشستم هرچند دوست نداشتم چنین اتفاقی بیفتد؛ چون سمتی که من در تیم ملی دارم جایگاهش بالا روی سکو است. ضمن اینکه من از لحاظ شغلی و کاری این مراحل را سپری کرده‌ام، الان دیگر نه دنبال اینم که روی نیمکت عکس بگیرم یا اینکه بگویم من روی نیمکتم. اینها اهداف 15 سال پیش من بودند و من این کارها را کرده‌ام. جام جهانی، جام ملت‌ها و بقیه مسابقات مهمم را رفته‌ام؛ اما دیگر امیر خان تکلیف کرد که باید بنشینی و ما هم گفتیم، چشم!

پس دیگر در جایگاه مشاور در کنار تیم ملی نیستید؟
چرا! هنوز از لحاظ سمتی مشاور تیم ملی‌ام منتها چون بعد از جدایی آقای مطهری یک جای خالی روی نیمکت بود این امر رقم خورد. تنها کسی که در کادر حضور داشت و با هر عنوانی روی نیمکت نمی‌نشست من بودم که برای همین آقای قلعه‌نویی از من درخواست کردند تا روی نیمکت بنشینم تا نظراتم را به‌جای نیمه در رخت‌کن، در حین بازی و شرایط بازی به لحظه ارائه دهم. 

به نظر می‌رسد انتقال بازی با قطر به کشور ثالث به‌نوعی یک توفیق اجباری را برای تیم ملی به وجود آورد. 
واقعیت این است که هیچ‌کس دوست ندارد در کشور دیگری بازی کند، اما وقتی به‌اجبار برایمان این اتفاق افتاد آقای قلعه‌نویی در جلسه‌ای سرپایی در مشورت با بچه‌های کادر فنی و سپس صحبت با مدیریت فدراسیون به این جمع‌بندی رسیدند که بهترین راه‌حل همین است که در دبی به مصاف قطر برویم. اول قرار بود در ازبکستان اما در شهر دیگری بازی کنیم و چنین پیشنهادی را به ما دادند؛ اما چون یک ساعت پرواز تا آن شهر فاصله داشتیم و از سوی دیگر به‌خاطر کیفیت زمین که شرایط مدنظرمان را برآورده نمی‌کرد درنهایت تصمیم گرفتیم تا به دبی برویم. درهرصورت زمین در کیفیت بازی بچه‌های ما خیلی تأثیر می‌گذارد. ما تیمی هستیم که روی زمین بازی می‌کنیم و می‌خواهیم پاس‌های زیادی بدهیم و این کیفیت تیمی، تفاوت ما با تیم‌های دیگر آسیایی است. به همین دلیل زمین نقش مهمی در پیاده‌شدن اهداف ما دارد. شک نکنید اگر بازی با قرقیزستان هم روی چمنی مثل ورزشگاه راشد بود، طبیعتاً نتیجه بسیار متفاوتی را کسب می‌کردیم. 

اتفاقاً اگر در ازبکستان می‌ماندید باید در زیر بارش شدید باران به مصاف قطر می‌رفتید. 
درست است؛ اما شرایط میزبانی هم طوری بود که درهرصورت تصمیم بر این شد تا به امارات برویم. وقتی قرار شد یک ساعت پرواز کنیم تصمیم گرفتیم تا با یکی دو ساعت پرواز بیشتر به دبی برویم. البته راه‌حل دیگر این بود که بازی را جابه‌جا کنیم که خود قطر موافق این داستان نبود، چون آنها از مدت‌ها قبل برای بازی‌های خود برنامه‌ریزی کرده و بلیت‌فروشی و حق پخش و هزار داستان دیگر را مدنظر قرار می‌دهند؛ بنابراین به این آسانی هم نبود که بخواهند این بازی را جابه‌جا کنند. 

پس بحث لجبازی قطری‌ها مطرح نبود؟
طبیعتاً اگر باهوش باشند قبول نمی‌کنند. هیچ معلوم نیست که این شرایط مثلاً 8، 9 ماه دیگر هم همین شکل باشد و شاید در آن زمان مجبور شوند، بیایند و تهران بازی کنند. آنها رقیب مایند و در این گروه با ما رقابت می‌کنند. دوست ما که نیستند! بنابراین این پیشنهاد را هم قبول نکردند تا بازی برگشت در دوحه سرجایش بماند. 

برخی انتقاد می‌کنند چرا تیم ملی تا این اندازه پرنوسان در بازی‌های خود ظاهر می‌شود. حتی برخی به دونیمه متفاوت دیدار با قطر در بازی سه‌شنبه‌شب اشاره می‌کردند. 
من فکر نمی‌کنم دونیمه متفاوت را شاهد بودیم. اتفاقاً در برگشت به تهران در هواپیما داشتیم فیلم بازی را می‌دیدیم. ما نیمه اول فوق‌العاده خوبی داشتیم. شاید برخی دوستان بازی دیگری را می‌دیدند یا ناراحتند که باید اینجا باشند اما نیستند. چیزی که روی ذهن مردم تأثیر می‌گذارد نوع گزارشی است که گزارشگر تلویزیون در حین بازی انجام می‌دهد. این در حالی است که من بازی را با صدای گزارشگر خارجی در هواپیما تماشا کردم و فقط هم نیمه اول را دیدم. ما شاید 6 یا 7 موقعیت عالی برای گل‌زدن در نیمه اول داشتیم و تیم قطر در این نیمه توان زیادی را صرف کرد تا بتواند از لحاظ توان جسمانی در این نیمه با ما برابری کند. برای همین در نیمه دوم این تیم از لحاظ فیزیکی افتاد درحالی‌که ما تعویض‌های خود را از دقیقه 75 به بعد انجام دادیم آنها همه تعویض‌های خود را تا دقیقه 60 انجام دادند. این نشان می‌دهد آنها به لحاظ جسمانی در نیمه دوم نتوانستند جلوی ما دوام بیاورند. ما از اول بازی تیم حریف را پرس کردیم و همان ثانیه 12 بازی روی پرس یک موقعیت گل داشتیم. اینها نشان می‌دهد برنامه‌ریزی ما اشتباه نبوده. اولین توپ قطری‌ها هم گل شد؛ چون اینها شرایط بازی‌اند چون ما نمی‌توانیم همه چیز را تغییر دهیم. اما بعد از آن ریتم بازی را نگه داشته و فشار لازم را آوردیم تا در همان نیمه به گل تساوی برسیم. 

اما آقای گزارشگر صحبت‌های دیگری را مطرح می‌کرد!
نمی‌دانم! گاهی وقت‌ها کم‌لطفی هم هست! خیلی سال است که در تیم‌های ملی بودم و سن و سالم هم طوری است که بازی‌های زیادی را جلوی قطر هم به‌عنوان مربی و هم به‌عنوان هوادار یا بازیکن آن بازی‌ها را هم به یاد دارم. مثلاً در جام ملت‌ها آسیا 1988 بازی با قطر را ببینید. یا مقدماتی 98 فرانسه ما 2 بر صفر به قطر باختیم. منظورم این است که اختلافی که الان با قطر درست کردیم و برای دومین بار 4 گل زدیم و اختلاف سطحمان هم مشخص است؛ این الان کیفیت تیم ملی ماست. چرا باید تیم ملی را مدام بزنیم. تیمی که این‌طوری بازی می‌کند و موقعیت درست می‌کند و تلاش می‌کند. همه این بچه‌ها چه کادر فنی و چه بازیکنان همه به دنبال خوشحالی مردمند؛ اینکه مردم در فشارند کاری کنیم تا مردم بعد از بازی ما خوشحال باشند و چند ساعت از حال و هوایی که وجود دارد خارج شوند! بعد در تلویزیون خود ما باید این حرف‌ها را بشنویم؟ آدم گزارش خارجی را می‌شنود و گزارش تلویزیون خودمان را هم می‌شنود. به فرد خاصی هم اشاره نمی‌کنم. این بار آقای سیانکی بود؛ اما بار دیگر یکی دیگر گزارش می‌کند. البته راضی‌کردن مردم ما سخت است، چون مردمان باهوشی داریم که همیشه نیمه خالی را می‌بینند. 

پس به‌طورکلی این انتقادهایی که می‌شود را قبول ندارید؟
سال‌های قبل جلوی قطر یا این تیم را خفیف شکست می‌دادیم یا از آنها می‌باختیم؛ اما الان تیمی داریم که در یک سال گذشته دو بار به قهرمان دو دوره اخیر آسیا 4 گل زده‌ایم. این تیم هم همان نفرات‌اند. دیگر تیم ملی بیشتر از این چه‌کار کند؟ تیمی که در 10 روز دو مسابقه انجام می‌دهد و همیشه در پروسه ریکاوری است. بازیکنان از باشگاه له و خسته می‌آیند و باید آنها را سرحال کنید تا دوباره به زمین بروند. با این شرایط بازی می‌کنند و 4 روز بعد دوباره بازی دارند. به نظرم مقداری نسبت به تیم ملی دارد کم‌لطفی می‌شود. تیمی که این‌طوری بازی می‌کند و تیم‌های رقیب را به این شکل شکست می‌دهد که ما در تاریخ فوتبالمان زیاد چنین شرایطی را نداشته‌ایم و الان هم که چنین شرایطی داریم شاید مداوم نباشد. 

با همه این احوالات به نظر می‌رسد حسرت شکست از قطر در جام ملت‌ها برای اعضای تیم ملی با نتیجه‌ای که به دست آمد بیشتر هم شده باشد. 
درست است و متأسفانه میان دو دیداری که حریف را پرگل شکست دادیم، آن اتفاق افتاد. 

به‌عنوان سؤال آخر به نظر می‌رسد بعد از انتقادهای اخیر طارمی از هواداران تیم ملی، ملی‌پوشان متحدتر شده باشند. 
واقعیت این است که بچه‌های تیم ملی دوست دارند مردم را به هر نحوی خوشحال کنند و دوست دارند مردم هم این احساس را متوجه شده و پا به پای‌شان تیم ملی را همراهی کنند. بعد می‌بینیم یک مجموعه افراد مدام ایراد الکی می‌گیرند. عشق یک‌طرفه که نمی‌شود! ما با کشورهایی بازی می‌کنیم که حسرت زمین چمن و رخت‌کن و زمین تمرین آنها را می‌خوریم و این برای تیم ملی ما بد است که بااین‌حال و هوا به زمین می‌آید. 

مرتبط ها