غرب آسیا و جهان اسلام در موقعیتی خاص است و حوادث و رویدادهای این منطقه چنان با سرعت و پشتسرهم اتفاق میافتند که برخی اوقات تحلیل آن مشکل میشود و چهبسا ترس و هراس کسانی را در برمیگیرد و سخنانی میگویند که نتیجۀ آن شکست و خذلان برای جبهۀ حق و اسلام است. حقیقت آن است که دنیای غرب توان تحلیل وضعیت موجود را ندارد و ناتوانتر از آن کسانیاند که بنا دارند با نگاه غربی و غربگرایانه به تحلیل حوادث و رویدادهای جاری بپردازند. اما در اندیشۀ ناب اسلامی که جهان عرصۀ نبرد حق و باطل و فقیر و غنی و عدالت و ستم است، اگر اصحاب حق بر آن پابرجا باشند، هرچه باطل از نظر ظاهری قدرت برتر را داشته باشد، یقیناً حق و عدالت پیروز است.
ما بنا داریم در چند گزاره حقیقت صحنۀ نبرد را تحلیل کنیم و نشان دهیم که رژیمصهیونیستی دارد به دست خود، خودش را نابود میکند و این سنت الهی در اجتماع انسانی است که باطل، خودش را به دست خود نابود میکند، بهشرط اینکه اصحاب حق در مسیر حق استقامت داشته باشند.
1- قرآن کریم دربارۀ یهود و جنگافروزی آن میفرماید: «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ» [مائده: 64] آتشافروزی و جنگطلبی ذات یهود است و الان رژیمصهیونیستی نمایندۀ همین جریان است. و وعدۀ صادق الهی است که هرگاه آنان آتش جنگ را برافروختند، خدای تعالی آن را خاموش میکند. رژیمصهیونیستی روی قدرت تسلیحاتی خود و آمریکا حساب میکند و از این جهت خود را برتر میپندارد و آنان که ظاهر دنیا را مینگرند همینگونه میبینند. اما خدای تعالی وعده داده که من آتش آنان را خاموش میکنم و رژیمصهیونیستی و آمریکا در برابر خدای تعالی هیچ نیستند که بتواند قدرتنمایی کنند. قرآن کریم میفرماید: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً» [بقره: 165] «قدرت بهتمامه تنها برای خداست» پس یک قدرت بیشتر نیست و آن قدرت خدای تعالی است و اگر ما در مسیر جهاد فیسبیلالله استوار باشیم یقینا پیروزی با ماست زیرا خداوند متعال به دست بندگان خود که نسبت به کفار شدیدند، آتش جنگ را خاموش میکند:
«فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا» [اسراء: 5] پس چون زمان تحقق وعدۀ انتقام ما به سزاى نخستینبار از آن دو سرکشى فرارسد، بندگانى از خود را که سخت جنگاورند بهسوی شما بسیج مىکنیم. آنان در میان خانههاى شما درمىآیند و شما را سرکوب مىکنند، و این وعدهاى انجامشدنی است.
آنان مجرای فیض الهیاند. پس اگر صلح و آرام و امنیت میخواهیم راهی جز نبرد نهایی و نابودی رژیمصهیونیستی نداریم. این سِرّ عظمت عملیاتی چون وعدۀ صادق است و راز بزرگی عملیات مقاومت اسلامی است و راز بزرگی حزبالله و حماس و جهاد اسلامی و مقاومت یمن و مقاومت عراق است که همگی در یک کلمه با هم اتفاق دارند و آن اسلام است. آری امروزه مقاومت، ماهیتی اسلامی دارد و در مسیر یاری خدا پیش میرود و پیروزی آن حتمی است و این نویدی است که هیچ تخلفی در آن نیست. خدای متعال میفرماید: «وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ» [یوسف: 21] «و خدا بر کار خود چیره است، ولى بیشتر مردم این حقیقت را نمىدانند» آمریکا و رژیمصهیونیستی و جهان استکبار از این حقیقت هیچ نمیدانند و هرگز به آن آگاه نخواهند شد. اما خداوند متعال اراده کرده که پیروزی را به دست مجاهدان فیسبیلالله محقق کند و مستکبران را توانی برای مقابله نیست.
خسارتها میزنند، شهادتها داریم و خواهیم داشت، اما افق روشن است. اگر تحت ولایت الهی حرکت کنیم، نگرانی از هیچ امری نیست. شهید سیدحسن نصرالله نشان داد که میتوان مقامات الهی را در میدان نبرد طی کرد و مردم ایران تحت رهبری امام حکیم خود در جمعۀ نصر نشان دادند که آمادۀ حرکت جمعی برای فداکاری به جهت آزادسازی فلسطینند.
آری شهادت بزرگمردی چون سید حسن نصرالله این مرد الهی خسارت سنگینی بر پیکر اسلام است، اما خدای تعالی جبران خواهد کرد و خون شهید به اذن الهی به همراه خون شهدای مقاومت بهزودی رژیم منحط صهیونیستی را در خود غرق میکند و این سنت الهی است که در نبرد میان حق و باطل، اگر مؤمنین بر ایمان و عهد خود استقامت کنند، باطل از بین میرود. امام حکیم ما در جمعۀ نصر همۀ ما را دعوت کردند که برای رضای خدای سبحان در میدان مستحکم باشیم، و از هر راهی که میتوانیم مالی، جانی یا تبیینی از جهاد فیسبیلالله غفلت نکنیم و خسته نشویم که اگر غفلت کنیم، حتماً در پیشگاه الهی مورد مؤاخذه قرار میگیریم. هرگز نباید از ایران پیام ضعف مخابره شود، بلکه باید ایران، چنانچه تاکنون بوده است، استوار و مستقیم و با شور و اشتیاق در صف نخست مقاومت اسلامی باشد. سرنوشت اسلام و منطقۀ آسیا بلکه جهان در این نبرد مشخص میشود و یقیناً نقشۀ جهان و نظم آن به نفع مسلمانان تغییر خواهد کرد. این پایۀ مبنایی بحث ماست.
2- یکسال از حرکت هوشمندانۀ طوفان الاقصی گذشت و رژیمصهیونیستی تصور میکرد که میتواند با اقدامات وحشیانه و غیرانسانی، مسئلۀ فلسطین را برای همیشه تمام کند، اما در باتلاقی گرفتار آمد که امیدی برای نجات ندارد. و امروزه جنایات خود را از غزه به لبنان کشانده است و این نشانۀ حماقت بیحد رژیمصهیونیستی است.
جنگ آخرین راهی است که ما باید به آن سمت برویم؛ اما وقتی رفتیم، دیگر جای هیچ توقفی نیست. یقینی است که رژیمصهیونیستی هیچ تمایلی به صلح و آرامش ندارد نه اینکه مایل به جنگ همهجانبه باشد، بلکه به دلیل ماهیت خود که نامشروع است و چون غدۀ سرطانی در غرب آسیا عمل میکند باید خود را گسترش بدهد. به این دلیل هیچ راهی جز نبرد در مقابل خود نمیگذارد. اگر مردم منطقۀ غرب آسیا بخواهند در صلح و آرامش زندگی کنند، راهی ندارند جز اینکه دست به جراحی سخت و البته دردناک بزنند و این سرطانِ در حال گسترش را از منطقه خود بهطورکلی حذف کنند. به این دلیل ناگزیر از جنگند. نه اینکه جنگ دوستداشتنی است، بلکه به دلیل ضرورت زیست
همراه با امنیت و آرامش مردم دوست و نیاز دارند در کنار خانواده و فرزندان و دوستان خود در محیطی آرام زندگی کنند؛ اما وقتی با بیماری مهلکی روبرویند، هیچ چارهای جز تندادن به معالجات سخت ندارند. در حوزه سیاست نیز چنین است؛ بنابراین اگر علاقهمند به خانه و کاشانه خودند، حتی اگر نسبت به وطن خود عِرقی ندارند، مجبور به دفاعند، وگرنه جنگ آنان را میبرد و این چه عذابی است که معالجه هم ندارد؟
3- گفته میشود رژیمصهیونیستی دست برتر نظامی در منطقه را دارد و این سخن درستی است، زیرا از حمایتهای نظامی و لجستیکی و مالی و در یک کلمه همهجانبۀ آمریکا و غرب و برخی از دولتهای مرتجع منطقه برخوردار است. اما هیچ دلیلی برای ترس از رژیمصهیونیستی بلکه آمریکا نیست. رژیمصهیونیستی کشوری بدون آینده است، چنانچه گذشتهای هم ندارد. به این دلیل دیریازود متوقف خواهد شد و آمریکا و غرب و همچنین صهیونیسم بینالملل و یهودیان هم میفهمند که باید دست از حمایت آنها بردارند و خود را بیش از پیش در منجلاب رژیمصهیونیستی غرق نکنند. آری یهود دامنه تاریخی و فرهنگی زیادی دارد؛ اما رژیمصهیونیستی دامنه چندانی ندارد و یهود هم برای حفظ خود مجبور میشود که این فرقه سیاسی را به کناری نهد.
اما مسئله تنها این نیست، فلسطین و قدس شریف جزئی از خاک ما مسلمانان است و باید به دامن اسلام برگردد. این امر میتواند دیریازود داشته باشد، اما قطعی است و هر روز که دیرتر شود، چالشهای آن برای مسلمانان بیشتر خواهد شد. روح و جان همه مسلمانان با شوروشعف منتظر بازگشت سرزمینهای اشغالی فلسطین به دامن اسلام است و اگر لازم باشد، از یاریکردن مقاومت اسلامی علیه رژیم کودککش صهیونیستی استنکافی ندارند. نکته مهم آن است که پس از طوفان الاقصی این شوروشوق مضاعف شد و نشان داد که زمان محو رژیمصهیونیستی فرارسیده یا لااقل نزدیک شده ـ نزدیکتر از آنکه تحلیلگران سیاسی آن را درک کنند. این امر واضح است و اگر در آن تأخیر افتد، یک دلیل ساده دارد، ما مسلمانان کمکاری کردهایم و تکلیف خود را درست انجام ندادیم.
4- الان رژیمصهیونیستی علیرغم قدرت نظامی که به لطف آمریکا و غرب به دست آورده است، از حیث سیاسی بسیار ضعیف شده است. هم در داخل سرزمینهای اشغالی مردم آن مستأصلند و هم در جهان به تدریج جایگاهی که به فریب اشغال کرده بود، در حال ازدست دادن است. سی سال پیش چنین نبود، اما هماکنون فضا روشن شده است. در آن زمان آمریکا ابرقدرتی بود که یکهتازی میکرد و رژیمصهیونیستی نیز در منطقه همین روش را داشت. مسلمانان هم دستبسته بودند، برخی وابسته به غرب و آمریکا و دیگران هم منفعل و کنار. تنها ایران که با انقلاب اسلامی، حیاتی دوباره یافته بود، مسئلۀ فلسطین را در دستور کار خود قرار داده بود، زیرا در اندیشۀ اسلامی ایرانیان، دفاع از مظلوم واجب است، همچنین فلسطین پارۀ تن اسلام است که به غصب اشغال شده است و باید به صاحبان آن بازگردد. اما هنوز بیداری اسلامی شکل نگرفته بود، نه در منطقه و نه حتی در فلسطین. به نظر میرسید کشورهای اسلامی در برابر رژیمصهیونیستی و آمریکا فلجند و هیچ قدرتی ندارد. اگرچه هنوز هم بیشتر کشورهای اسلامی افلیجند، اما مقاومت اسلامی شکل گرفته و ایران هم بخوبی در محور و مرکز آن قرار دارد. چنین شد که راه باز شد و طوفان الاقصی راه را روشنتر کرد.
5- گفتیم ایران محور است و رسیدن به هدف بدون ایران اسلامی امکان ندارد. پس ما در لحظۀ تاریخی ایستادهایم. اما تا رسیدن به زمان موعود باید خوندلها خورد و سختیها کشید و شهادتها را شاهد بود و خسارتهای متعدد را تجربه کرد. اگر استقامت داشته باشید، زمان موعود زودتر از آنچه فکرش را میکنیم خواهد رسید و اگر سستی کنیم، دیرتر به آن زمان میرسیم و خسارتهای ما هم بیشتر خواهد بود. دیدیم، آنچه را صبر استراتژیک نامیدند، چقدر رژیمصهیونیستی را جری کرد که در مرکز ایران رهبر حماس شهید هنیه را ترور کرد و بعد جنایت وحشیانه در لبنان را مرتکب شد و اصلیترین رهبر و فرمانده مقاومت اسلامی را به شهادت رساند؟ خسارت شهادت سید حسن نصرالله، شهید والامقام ما چنان بزرگ است که جز با نابودی رژیمصهیونیستی و خروج آمریکا از منطقۀ اسلامی جبران نشود. پس ما نبردی بزرگ و تاریخی درپیش داریم.
دیدیم وقتی ایران مستقیم وارد نبرد شد چه شور و اشتیاقی در مردم منطقه ایجاد شد و چه ترسی در دل صهیونیستها و غربیان افتاد؟ چرا؟ زیرا ایران امید را در دلهای مستضعفان زنده و مستکبران را منفعل و ناامید کرد. ازاینرو ما ناچاریم شمشیر خود را بالا بگیریم تا اتفاقی که دیریازود میافتد به تأخیر نیفتد، البته شتاب هم نداریم، چنانچه نباید تعلل داشته باشیم.
6- این قطعی است که فلسطین به دامن اسلام باز خواهد گشت و قدس شریف آزاد میشود؛ اما زمان آن دست ما نیست، بلکه به مشیت الهی بستگی دارد که فرمود: «بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً» [رعد: 31] «لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ» [روم: 4] اما ما اگر خواست خود را همراه مشیت الهی کنیم و گرفتار تله و فریب دیپلماسی غربیان نشویم، این امر قطعی تسریع میشود.
نکته مهم آن است که برای این مهم در دستداشتن سلاحهای مدرن ضروری است، موشک، پهپاد و هر سلاحی که لازم است، حتی بیش از آنچه الان داریم و قدرتمندتر از آنها. در کنار آن نیروهای زبده و آموزشدیده از عناصر اصلی نبردند. اما سلاح بخشی از توان ماست. قدرت نظامی ضروری است؛ اما مهمتر از آن قدرت ایمان است که ضامن پیروزی است و قدرت ایمان جز از باور قلبی عمیق به خدای سبحان و نصرت او حاصل نخواهد شد و لازم است این قدرت در جمع مردم باشد. ویژگی برجسته شهید سرافراز سیدحسن نصرالله همین قدرت ایمان بود که به دیگران هم منتقل میکرد او هرگز خود را ندید و به طرح و نقشه خود غره و مغرور نشد؛ بلکه همواره رضای خدای سبحان را جست. این امر از بندگی و عبودیت برمیخیزد. قرب الهی راهی است که ما را در جهان ناآرام کنونی، به پیروزی میرساند. البته باید زمینه آن را در خود و ملت خود ایجاد کنیم.
در مقابل ضعف و پیام ضعف به دشمن، جز خذلان به همراه ندارد. منطقه و جهان با مقاومت اسلامی چهرۀ دیگری پیدا کرده که هرچه جنایات رژیمصهیونیستی بیشتر میشود، نمیتواند زیبایی مقاومت را بپوشاند. این ذات و جوهرۀ اندیشۀ اسلامی است که ما به دنیا میآییم تا حق را در روی زمین تحقق بخشیم. پس باید همۀ سختیها و رنجها را تحمل کنیم و شهید بدهیم، بلکه خود و هرچه داریم فدای راه خدا و خشنودی او کنیم، تا حق و عدالت در جهان تحقق یابد و بدانیم که خدای سبحان با فضل و رحمت گستردۀ خود، راه را چنان باز میکند که کمترین خسارت را تحمل خواهیم کرد.
7- به پرسش نخستین خود بازگردیم، چگونه رژیمصهیونیستی نابود میشود؟ اصل کلی قرآنی بیان کرد که هرگاه یهودیان آتش افروزی کنند، ما آن را خاموش میکنیم. آری رژیمصهیونیستی به دست خودش و با آتشافروزیهای خودش نابود خواهد شد، اما ما نیز باید در راه دین خدا ثابت قدم باشیم و استقامت ورزیم تا نابودی رژیمصهیونیستی منحط و خبیث تسریع شده و میزان خسارتها کمتر شود.