پیش از سپیدهدم روز سهشنبه، ارتش رژیمصهیونیستی یک عملیات زمینی که آن را «محدود» توصیف میکند، علیه حزبالله در جنوب لبنان آغاز کرد. این عملیات با بیسابقهترین صراحت در مواجهات نظامی، پیش از اجرا اعلام شد. معمولا چنین عملیاتهایی باید با مخفیکاری انجام شوند تا عنصر غافلگیری فراهم شده و دشمن را سردرگم کرده، مانع از بازیابی سریع آنها پس از آشفتگی طبیعی شود. صهیونیستها و آمریکاییها با «بیشرمی» درباره این عملیات صحبت کرده و حتی زمان و محدوده آن را مشخص کردهاند گویی جنایت برای آنها همانند رفتن به تفریح است.
هیاهوی رسانهای و جشنگونهای که در تلآویو و واشنگتن به راه افتاد، هم تحقیرآمیز بود و هم توهینآمیز، گویی نتانیاهو در سفرش به آمریکا «گواهی تضمین» پیروزی بدون هیچ هزینه دردناکی را دریافت کرده است. این همان غرور و خودبزرگبینی همیشگی است که صهیونیستها در شرایطی مشابه به نمایش گذاشتهاند؛ زمانی که اعراب به دلایل مختلف شکست خورده بودند. این صحنه فرصتی به نظر میرسد برای بازسازی چهره نتانیاهو که مبارزان غزه از یکسو و ارتش رژیمصهیونیستی که در غزه اعتبار خود را از دست داده، از سوی دیگر به دست گرفته بودند. نتانیاهو همچنان سرمست ترورهای جنایتکارانه خود در لبنان است اما غافلانه درحال به مسلخ فرستادن هزاران سرباز رژیمصهیونیستی است. مبارزان لبنانی همانگونه که شهید سیدحسن نصرالله چندی قبل اعلام کرد، بیصبرانه منتظر این جنایتکارانند.
آغاز حمله زمینی اشغالگران
اشغال سرزمینی هنوز منتفی است
حزبالله ادعاهای ارتش رژیمصهیونیستی مبنیبر نفوذ زمینی به لبنان را رد کرده است. یک مقام حزبالله ورود هرگونه نیروی ارتش رژیمصهیونیستی به لبنان یا وقوع هرگونه درگیری مستقیم بین دو طرف را تکذیب کرده است. این واکنش پس از بیانیه ارتش صهیونیستها بود که اعلام کرد سربازانش در حال نبردهای شدید با نیروهای حزبالله در جنوب لبنانند.
محمد عفیف، مسئول رسانهای حزبالله، تاکید کرد «تمام ادعاهای صهیونیستی مبنیبر ورود نیروهای اشغالگر به لبنان دروغ است» و افزود هنوز هیچ درگیری زمینی مستقیم بین مقاومت و نیروهای اشغالگر اتفاق نیفتاده است. وی گفت «مجاهدان حزبالله آماده رویارویی با نیروهای دشمنند که جرأت کنند یا بخواهند به اراضی لبنان وارد شوند.» او همچنین تاکید کرد حمله به پایگاه اطلاعات نظامی 8200 و مقر موساد که روز گذشته (سهشنبه) صورت گرفت تنها آغاز کار است. عفیف تاکید کرده حزبالله «بزرگترین خسارات را به نیروهای دشمن که تلاش میکنند به اراضی لبنان وارد شوند» وارد خواهد کرد.
شبکه «سیانان» به نقل از یک مقام امنیتی صهیونیستی گزارش داد حجم و نوع نیروها بیشتر برای انجام یک عملیات محدود مناسب است و نه مشابه غزه با نیروهای زیاد. این مقام همچنین تایید کرد هیچ درگیری در زمین بین ارتش رژیم و حزبالله رخ نداده است. واشنگتن پست به نقل از یک مقام صهیونیستی نوشته گزارشی مبنیبر درگیری بین نیروهای ارتش رژیم که به لبنان وارد شده و مبارزان حزبالله دریافت نشده و تاکید کرد نفوذ زمینی وسیع در لبنان در حال حاضر مطرح نیست. او افزود هدف، برخورد با مراکز حزبالله است که بهعنوان منابع احتمالی برای حمله به شمال رژیمصهیونیستی محسوب میشوند.
نبردهای شدید
آویخای ادرعی، سخنگوی ارتش رژیم، در توییتی در شبکه اجتماعی ایکس، روز سهشنبه تاکید کرد نبردهای شدیدی در جنوب لبنان در حال وقوع است و از ساکنان خواست که از حرکت با خودروها از شمال به جنوب رودخانه لیتانی تا اطلاع ثانوی خودداری کنند. ایتمار بن غفیر، وزیر امنیت داخلی رژیمصهیونیستی اعلام کرد ارتش رژیم «در حال حاضر در حال جنگ در شرایطی سخت در جنوب لبنان است» و افزود «این زمان مناسبی برای شکست حزبالله و بازگرداندن ساکنان شمال به خانههایشان است.»
پیشتر ارتش اشغالگر گزارش داده بود نیروهای لشکر98 با دو گردان کماندو و چترباز و گردان7 زرهی در عملیات لبنان شرکت دارند. همچنین خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام امنیتی صهیونیستی گزارش داد نیروهای شرکتکننده در عملیات از نوعیاند که به انجام عملیات محدود میپردازند و تاکید کرد تا به حال گزارشی از درگیری با نیروهای حزبالله در چهارچوب عملیات زمینی دریافت نشده است. حزبالله در بیانیههای جداگانه اعلام کرد عناصر این گروه روز سهشنبه تحرکات و تجمعات سربازان صهیونیست را در موقعیت المطله رژیمصهیونیستی با راکت توپخانه و موشکها هدف قرار دادند و در این حملات به اصابتهای مستقیمی دست یافتند. همچنین آنها سربازان صهیونیست را در نزدیکی دروازه شهرک شتولا با راکتهای توپخانهای هدف قرار دادند. در بیانیهای دیگر حزبالله اعلام کرد مبارزانش تحرکات سربازان دشمن را در باغات مقابل شهرهای العدیسه و کفرکلا با سلاحهای مناسب هدف قرار داده و به اصابتهای تاییدشدهای دست یافتهاند. این حملات بهعنوان حمایتی از مردم مقاوم فلسطین در نوار غزه و دفاع از لبنان و مردم آن انجام میشود.
رژیم، بازنده نبردهای زمینی
به نظر میرسد نخستوزیر رژیمصهیونیستی از تجربیات گذشته در مناطق مرزی پرتنش درس نگرفته است. تجربیاتی در «حلقه آتش و خون» شامل کرانه باختری، نوار غزه و البته لبنان. جینا ابرکرومبی-وینستانلی، پژوهشگر ارشد غیردائم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت، میگوید: «آنچه همه ما میتوانیم روی آن حساب کنیم ـ همانطور که در سالهای ۱۹۸۲، ۱۹۸۷، ۲۰۰۰، ۲۰۰۴، ۲۰۰۶، ۲۰۰۸، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱ ثابت شده و بهزودی دوباره ثابت خواهد شد ـ این است که ارتش رژیم قادر به حفظ امنیت نخواهد بود. واقعیت این است که جوهر این منازعه، امتناع رژیم از پایان دادن به اشغالگری است. جوانان فلسطینی و لبنانی جدیدی ظهور خواهند کرد که مصمم به مقاومت و مسلح به سلاحند.» او اضافه میکند رهبران رژیمصهیونیستی باید برای مردم خود آرزوهای بهتری از توقف خشونت داشته باشند. پیروزی ممکن است اما از طریق دیپلماسی و مصالحه منطقهای به دست میآید.
با این حال، عملیات وحشت و شوکی که صهیونیستها علیه حزبالله آغاز کردهاند، درحالیکه حزبالله در اوج اعتمادبهنفس نسبت به زرادخانه نظامی، سیستم امنیتی و مأموریت اخلاقی خود بهعنوان نیروی پشتیبانی غزه بود، تمامی محذورات، خطوط قرمز، ترسها و محاسباتی را که همیشه در تعامل رژیم با لبنان از سال ۲۰۰۶ وجود داشت، از میان برداشت. وحشیگری رژیم در جنوب لبنان پیشبینیشده بود؛ چیزی که هیچکس در آن تردیدی نداشت.
ترور شهید سیدحسن نصرالله در تاریخ ۲۷ سپتامبر، روندی را که انتظار میرفت طولانی باشد، کوتاه کرد. روندی که قرار بود برای بازگرداندن اعتماد عمومی رژیمصهیونیستی به نتانیاهو طی شود. این اعتماد به دلیل اتفاقات اخیر مسجدالاقصی به شکلی «فضاحتبار» از دست رفته بود. ترور شهید نصرالله بهعنوان یک «پیروزی شخصی» برای بنیامین نتانیاهو تلقی شد، که او خود با شادی از آن خبر داد و آن را مقدمهای برای «تغییر توازن قوا در منطقه برای سالهای آینده» اعلام کرد.
نتانیاهو اکنون معتقد است درهای فرصت برای افزودن «دستاوردهای» نظامی بیش از گذشته باز شدهاند، به جای اینکه همچون گذشته با «شکستهایی» که در کارنامه سیاسی، نظامی و خانوادگیاش انباشته شده، روبهرو شود. او از طریق تجاوز به جنوب لبنان که اکنون بهزعم او ضعیفتر، سردرگمتر و آشفتهتر از گذشته است، یک عملیات زمینی «محتاطانه» را انجام خواهد داد تا درنهایت به توافقنامهای برای آتشبس دست یابد که پس از آن حزبالله نیروهای خود را به مرز بازنگرداند و شلیک موشکها و گلولهها متوقف شود. در این صورت رژیمصهیونیستی ممکن است نیروهای زمینی خود را عقب بکشد، درحالیکه حزبالله همچنان بهعنوان یک نیروی اصلی در سیاست لبنان باقی بماند و «صلح شکننده» مانند پس از جنگ ۲۰۰۶ بین رژیم و حزبالله، دوباره برقرار شود. این احتمالا برنامه احتمالی رژیم برای دوران پس از جنگ است. نتانیاهو روی این موضوع شرطبندی کرده که این مهمترین برگ برندهای است که میتواند انتخاب مجدد او را تضمین کند، آینده سیاسیاش را تأمین نماید و او را از خطر زندان نجات دهد.
جای پای حزبالله در لبنان هنوز محکم است
تهاجم زمینی که دیروز رخ داد شاید از دید کسانی که حزبالله را در ضعیفترین وضعیت خود میبینند، «آسان» به نظر برسد. دلیل این دیدگاه، تخریب شبکه ارتباطات حزبالله در حملهای ناگهانی و بیسابقه در اوایل سپتامبر است که طی آن هشت نفر از بزرگترین فرماندهان نظامی این حزب و نیمی از شورای رهبری آن به شهادت رسیدند. افزون بر این، مهمترین شخصیت سیاسی و نماد معنوی و محوری حزبالله، یعنی سیدحسن نصرالله، نیز به شهادت رسیده است. با وجود موضعگیری علنی آمریکا مبنیبر لزوم ورود به مسیر دیپلماسی بهجای راهحل نظامی، رویکردی که در ذهن استراتژیستهای صهیونیست – و طبیعتا آمریکایی – شکل گرفته، بهوضوح تمایل به تبدیل کنترل هوایی به تصرف زمینی «آسان» از طریق عملیات زمینی دارد. این رویکرد پیشنهاد میکند برای تضمین تداوم آنچه بهعنوان «پیروزی تاکتیکی» تلقی میشود که بدون شک حزبالله را تضعیف کرده، رژیمصهیونیستی باید بهنوعی این روند را دنبال کند. رژیمصهیونیستی باید از «هرج و مرج» در حزبالله که فرصتی طلایی به حساب میآید، استفاده کرده تا هرچه بیشتر این سازمان و زرادخانه عظیم آن شامل ۱۵۰ هزار موشک، خمپاره و پهپاد را نابود کند.
با این حال، این رویکردها هزینه عملیات زمینی را نادیده نمیگیرند. بدون شک حزبالله در صورت ورود نیروهای زمینی ارتش رژیم به جنوب لبنان، قادر خواهد بود خسارات سنگینی به آنها وارد کند. گزارشها نشان میدهد حزبالله دارای شبکهای گسترده از تونلها در مناطق مرزی است. علاوهبر این، حزبالله یک سازمان بزرگ با تعداد زیادی نیرو است. برآوردها حاکی از آن است که تا ۱۰۰ هزار مبارز در اختیار دارد، هرچند اطلاعات آمریکا این تعداد را نزدیکتر به ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر میداند اما حتی این تعداد نیز بسیار قابلتوجه است.
فرصتی برای تقویت مشروعیت حزبالله
علاوهبر این، حزبالله در تلاش است تا جایگاه و اعتبار خود را در میان افکار عمومی لبنان ارتقا داده و موقعیت خود را بهعنوان یک نیروی مقاومت تقویت کند، بدون اینکه مشروعیت سلاح خود را برای دفاع از لبنان در برابر هرگونه تجاوز احتمالی رژیمصهیونیستی به خطر بیندازد. این مسیر ممکن است پرهزینه و چالشبرانگیز باشد، بهویژه در میان حامیان عرب حزبالله اما عبور از آن چندان دشوار نخواهد بود؛ چراکه حزبالله ابزارهای لازم برای بازسازی و تقویت خود را در اختیار دارد. این سازمان یکی از بزرگترین و مهمترین بخشهای صحنه سیاسی لبنان به شمار میرود. ائتلاف تحت رهبری حزبالله بیش از ۶۰ کرسی در پارلمان لبنان دارد؛ اگرچه این تعداد به اکثریت نمیرسد اما همچنان قابل توجه است. نباید فراموش کرد که حزبالله خدمات اجتماعی گستردهای به فقرای جنوب بیروت و جنوب لبنان ارائه میدهد.
یکی از عواملی که گمانهزنیها در مورد عملیات زمینی را تقویت کرد، تفسیر مواضع «حکیمانه» و «محتاطانه» حزبالله بود. این گروه با اتخاذ سیاست «صبر استراتژیک» و خودداری از واکنشهای هیجانی، تلاش کرده تا از درگیری گستردهتر با رژیم در این مرحله جلوگیری کند. بهویژه که حزبالله هنوز اقدام به شلیک روزانه هزاران موشک و پهپاد به سمت اراضی اشغالی نکرده است، درحالیکه بسیاری معتقدند این توانایی را دارد. همزمان، نگرانیهایی درباره «پیروزی شگفتانگیز» رژیمصهیونیستی مطرح شده است. گزارشهای آمریکایی نشان میدهد نصرالله بهعنوان یک بازیگر ژئوپلیتیکی عقلگرا عمل کرده است. با وجود سخنان آتشین درباره انتقام از حملات به غیرنظامیان در غزه، او از انجام حمله بزرگ به رژیم خودداری کرده و از موشکهای پیشرفتهتر در زرادخانهاش که شامل دهها هزار موشک میانبرد و دوربرد است، استفاده نکرد.
این نگرانیها ناشی از این است که رهبری پیشین حزبالله در میان شوک و آشفتگی ناشی از حمله رژیم به لبنان در سال ۱۹۸۲ شکل گرفت. پس از ترور شهید عباس موسوی، همسر و پسرش توسط رژیمصهیونیستی، این ترور تنها تعهد حزبالله به مأموریتش را تقویت کرد. نصرالله راه موسوی را ادامه داد و تحت رهبری او، حزبالله از نظر جذب نیرو، تسلیحات و نفوذ داخلی و خارجی گسترش یافت.
به گفته محمود علوش، تحلیلگر اردنی، رویکردهای پیشبینیکننده درباره آینده حزبالله پس از نصرالله بر این فرض استوار است که مشروعیت این گروه براساس درگیری با رژیم بنا شده است. تا زمانی که این درگیری ادامه یابد ـ بهویژه با توجه به تلفات سنگینی که غیرنظامیان در غزه و جنوب لبنان متحمل شدهاند ـ زمینه برای ظهور نسخهای جهادیتر از حزبالله نسبت به دوره حسن نصرالله فراهم خواهد بود. عدم شفافیت و ابهام در تلآویو درباره پیامدهای ترور نصرالله، بهویژه در کنار لفاظیهای مربوط به عملیات نظامی زمینی، میتواند ایالات متحده را که درگیر انتخابات نوامبر آینده است، به بحرانهای بیشتری در خاورمیانه بکشاند؛ بحرانهایی که تمایلی به آن ندارد.
این مساله باعث شد جو بایدن و مقامات آمریکایی توصیههایی را به رژیمصهیونیستی ارائه دهند که رسانههای آمریکایی آنها را «عالی» توصیف کردهاند: «هیچ راهحل نظامی بلندمدتی برای این درگیری وجود ندارد و باید به آیندهای قابل اعتماد فکر کرد.» درست است که نتانیاهو با هر حمله به حزبالله موقعیت خود را در نظرسنجیها بهبود بخشیده و جایگاهش تقویت خواهد شد اما دهها هزار صهیونیستی که از شمال رژیمصهیونیستی آواره شدهاند، احتمالا به این زودیها به خانههای خود بازنخواهند گشت. زرادخانه حزبالله همچنان قوی است و واکنش بازیگران جدید در یمن و عراق به نفع رژیمصهیونیستی نخواهد بود. شاید استراتژی رژیم در ترورهای هدفمند و حمله زمینی به جنوب لبنان تیترهای جذابی ایجاد کند اما تاکنون نتایج ملموسی به همراه نداشته است.
برگ برنده حزبالله در برابر عملیات اشغالگری زمینی
ژنرال بازنشسته فایز دویری، کارشناس نظامی و استراتژیک در گفتوگویی با الجزیره عربی اظهار داشت حزبالله لبنان چهار کارت قدرت اصلی در مواجهه با عملیات زمینی رژیم که در جنوب لبنان اعلام شده، در اختیار دارد. روز سهشنبه، ارتش رژیم آغاز عملیات نظامی زمینی در لبنان را اعلام کرد و سخنگوی نظامی این کشور گفت نیروهای ارتش عملیات متمرکزی را در جنوب لبنان آغاز کردهاند. دویری در تحلیلی از وضعیت نظامی تاکید کرد این ورقها که حزبالله در اختیار دارد، چالشی جدی برای نیروهای صهیونیستی محسوب میشوند. وی تصریح کرد زمان و نحوه استفاده حزبالله از این ورقها عامل تعیینکنندهای در روند نبرد خواهد بود. دویری ورقهای قدرت چهارگانه حزبالله را به شرح زیر توضیح داد:
۱. نبرد صفر: دویری توضیح داد این کارت با سناریوی نوار غزه متفاوت است، زیرا از نقطه صفر تا عمق ۸ کیلومتری امتداد دارد و شامل استفاده از موشکهای کوتاهبرد مانند کورنت بهعلاوه مواجهه زمینی مستقیم میشود.
۲. تواناییهای موشکی: این کارشناس نظامی اشاره کرد حزبالله دارای یک زرادخانه موشکی متنوع است که شامل موشکهای میانبرد و دوربرد میشود و میتواند در تقویت نبرد زمینی به کار رود. وی تاکید کرد حزبالله هنوز تمام تواناییهای موشکی خود را به کار نگرفته است.
۳. نیروهای نخبه: دویری بر اهمیت نیروهای رضوان وابسته به حزبالله تاکید کرد و پیشبینی کرد این نیروها در نبرد آینده نقش مهمی خواهند داشت که در روزهای آینده نمایان خواهد شد.
۴. تواناییهای دریایی: دویری به حادثه تخریب کشتی صهیونیستی «ساعر۵» در جنگ ۲۰۰۶ اشاره کرد و گفت حزبالله ممکن است توانایی هدف قرار دادن ناوهای دریایی رژیم را که در عملیات شرکت دارند، داشته باشد و تعداد این ناوها را ۱۹ فروند تخمین زد.
زمین به نفع کسی است که مالک آن است
دویری در ادامه تحلیل خود تاکید کرد عملیات صهیونیستی ممکن است وسیعتر و عمیقتر از آنچه اعلام شده باشد و این را به عقیده نبرد صهیونیستی که بر پایه استفاده از هر پیشرفتی برای گسترش دامنه عملیات است، مرتبط دانست. وی همچنین به مشارکت لشکر۹۸ رژیم در این عملیات اشاره کرد و در مورد جغرافیا و استحکامات گفت حزبالله در ۱۸ سال گذشته زمین را برای انجام عملیات نظامی آماده کرده است. وی افزود ویدئوهایی که درباره تونلها منتشر شده، نشانهای از آمادگی حزبالله است و احتمالا این تونلها بزرگتر و محکمتر از آنهایی است که در غزه وجود دارند و میتوانند بهطور مؤثر در مدیریت نبرد به کار گرفته شوند.
دویری همچنین به اهمیت آنچه که بهعنوان «خانههای سبز» در طول خط آبی شناخته میشود، اشاره کرد. رژیم این خانهها را آغازگر تونلهای عبوری به سمت خاک خود میداند و ارتباطی بین این خانهها و نقش احتمالی نیروهای رضوان وابسته به حزبالله در آینده برقرار کرده است.
دویری در ارزیابی خود از تواناییهای هوایی، تاکید کرد نیروی هوایی رژیمصهیونیستی همچنان کارت قدرتی برای طرف صهیونیست باقی خواهد ماند اما بر این نکته تاکید کرد این سلاح نمیتواند نتیجه نبرد را تعیین کند.
وی همچنین اشاره کرد حزبالله حدود ۲۰۰۰ پهپاد دارد اما این سلاحها به او تعادل هوایی با رژیمصهیونیستی را نمیدهد. این کارشناس نظامی همچنین بیان کرد زمین به نفع کسی است که مالک آن است و در این مورد، زمین به نفع حزبالله خواهد بود. وی مردم را به انتظار روزهای آینده برای ارزیابی ماهیت برنامه دفاعی حزبالله و نحوه بهکارگیری کارتهای قدرتی که در برابر عملیات رژیم دارد، دعوت کرد.