کد خبر: 195030

‌از فودبلاگر تا روشنفکر

یک روشنفکر چرا باید تبدیل به بلاگر اندیشه شود؟ تعریف روشنفکر البته مدتی است عوض شده، یکی از وجوه روشنفکری زمانی فاصله گرفتن از قدرت بود اما امروز ظاهراً قدرت گرفتن به هر قیمتی است.

محمد زعیم‌زاده سردبیر: یک فودبلاگر در خیابان می‌چرخد و به هر کس صفحه‌اش را فالو داشته باشد پول می‌دهد تا پیجش انفجاری رشد کند؛ یک برنامه‌ساز ورزشی سرمربی خارجی سپاهان را می آورد، جناب مربی لفظ زشتی را به فارسی می‌گوید برنامه‌ساز روی فحش بوق می‌گذارد و عملیات رسانه‌ای و معما طراحی می‌کند تا با فحش و بوق دیده شود؛ یک ژورنالیست-روشنفکر شریعتی را می نوازد، بعد تیمش در مجله‌ی دیگری دکتر را هجو می‌کنند تا دیده شوند.

بلاگر، برنامه‌ساز ورزشی، ژورنالیست، اینها ظاهرا جنس و خاستگاه کنش متفاوتی دارند اما ذات عملشان در یک چارچوب صورت بندی می‌شود، اقتصاد توجه!

اقتصاد توجه، برای شما تولید قدرت می‌کند البته به روش خودش، برای شما گردش مالی می‌آفریند و البته بدنه سایبری که مثل سپر عمل می‌کنند و می‌شوند لشکر کامنت گذار. اقتصاد توجه نیازهای شما را برآورده می‌کند؛ برای آن بلاگر نسبت به همکارانش مزیت اقتصادی ایجاد می‌کند، برای آن برنامه‌ساز حس پیروزی بر کسانی که آنتن را از او گرفته‌اند و برای آن روشنفکر موضوعیت سیاسی در وضعیتی که به تکرار افتاده است.

از بلاگر غذا و بلاگر ورزشی توقعی نیست اما یک روشنفکر چرا باید تبدیل به بلاگر اندیشه شود؟ تعریف روشنفکر البته مدتی است عوض شده، یکی از وجوه روشنفکری زمانی فاصله گرفتن از قدرت بود اما امروز ظاهراً قدرت گرفتن به هر قیمتی است.

مثلا همین جریان هجو کننده‌ی شریعتی روزگاری خود را لیبرال، ضدپوپولیسم و علیه قومیت‌گرایی می‌نامید ولی در ۱۴۰۳ برای ماندن در قدرت، تمام قد پشت ایده‌ای ایستاد که در نقطه‌ی مقابل هر ۳ ضلع گفتمانش بود.

مرتبط ها