کد خبر: 195022

زنگ خطر جدی تازه در حوزه بهداشت و درمان

وقتی بلاگرها نسخه‌نویس شدند

این روزها، تبلیغات بلاگرها در حوزه سلامت به شدت افزایش یافته و جایگزین اطلاعات علمی معتبر شده است. این موضوع نه تنها موجب گمراهی مردم می‌شود، بلکه می‌تواند عواقب جدی برای سلامت عمومی به دنبال داشته باشد.

پویا گلچین، داروساز: شب خسته به خانه برگشته‌اید و منتظر آماده شدن شام هستید. گوشی را برمی‌دارید و وارد فضای مجازی می‌شوید تا وقت بگذرانید و خستگی یک روز کاری را از تن به‌در کنید. در میان تبلیغات و کلیپ‌های عجیب‌وغریب مشاهده می‌کنید شخصی با لحنی قاطع می‌گوید با فلان داروی ارزان می‌توانید بیماری یا مشکلی را که سال‌هاست همه پزشکان گفته‌اند درمانی ندارد، سریع و بی‌دردسر درمان کنید. بی‌توجه به این حرف‌ها به گشت‌وگذار خود ادامه می‌دهید. دوباره و چندباره تبلیغاتی شبیه به آن تبلیغ را می‌بینید اما این بار با شک از کنارش رد می‌شوید و ته دل‌تان لرزیده است. ناگهان چشم‌تان به یک بلاگر با روپوش سفید می‌افتد که همان حرف‌ها را تکرار می‌کند. کنجکاو می‌شوید و صفحه فرد موردنظر را چک می‌کنید و می‌بینید از کادر درمان به‌نظر می‌رسد. با خود فکر می‌کنید مگر می‌شود این فرد هم اشتباه بگوید؟ با عزمی جزم اما با فکری مشغول سراغ شام می‌روید و آماده می‌شوید فردا به اولین داروخانه سر راه‌تان مراجعه و آن دارو را تهیه کنید. فردا پس از مراجعه به چندین داروخانه ناامید از یکی به بعدی می‌روید که واژه‌های «نداریم»، «تمام ‌شده» و «کسری شرکت است» را بشنوید تا بخت به شما روی کند و داروخانه آخری آن دارو را داشته باشد. خوشحال می‌گویید: «پس دوتا ازش بده.» اگر دوباره شانس با شما همراه باشد و دکتر داروساز باوجدانی به تورتان بخورد، می‌پرسد: «دارو را برای چه مشکلی میخوای؟» و شما با سینه‌ای سپر پاسخش را می‌دهید و ناگاه با چشمان از حدقه درآمده دکتر روبه‌رو می‌شوید. از او انکار و از شما اصرار که این دارو مورد مصرف دیگری دارد و برای مشکل شما نیست. الان وقت آن است که برگ برنده خود را به مانند «نشان مخصوص حاکم بزرگ» بیرون آورده و اسکرین‌شات خود را نشان ‌دهید. دکتر بخت برگشته باتاسف به شما نگاه می‌کند و ناامید دارو را به شما تحویل می‌دهد.
از این ‌دست صحنه‌ها این ایام روزانه چندین و چندبار در داروخانه‌ها مشاهده می‌شود و زنگ خطری است برای سلامت مردم. متاسفانه تبلیغات جهت‌دار و افسارگسیخته بلاگر‌ها این روزها جای مقالات علمی و تخصص متخصصان مربوطه را گرفته و با مقبولیت مردم مواجه شده است. بسیاری از افراد اعتماد روزافزونی به این دست تبلیغات پیدا کرده‌اند و در این میان عدم نظارت دستگاه‌های مرتبط به‌خصوص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیش‌ازپیش احساس می‌شود. این تبلیغات گاه محصولات بی‌اثری را معرفی می‌کنند که فقط هزینه خرید مازاد را به سبد درمان خانوار تحمیل می‌کند. گاه قبل از مراجعه به پزشک این تبلیغات با ایجاد امیدی واهی در درمان کوتاه‌مدت بیماری‌ها و توامان عدم درمان توسط این محصولات این حس را القا می‌کنند که آن مشکل درمان‌شدنی نیست و باعث می‌شود شخص از درمان اصولی و درست منصرف شود. این موضوع آنجا فاجعه‌آمیز می‌شود که شخص درگیر بیماری با پیشرفت سریع (مثل سرطان) باشد و عدم‌تشخیص و درمان به‌موقع می‌تواند آثار فاجعه‌باری به‌بار آورد. گاه این اقلام که بعضا دارو هستند و گاهی مکمل دارویی، اثرات سوئی در گروه‌های خاص مانند افراد با بیماری زمینه‌ای (فشارخون و دیابت) یا با شرایط خاص مثل سالمندان دارند که هنگام توصیه به‌هیچ‌عنوان مطرح نمی‌شود. روی بدتر سکه زمانی است که عوارض این محصولات در طولانی‌مدت ظاهر شود و مصرف طولانی‌مدت آنها به صدمات جبران‌ناپذیر بدل خواهد شد.
مصرف هیدروکینون از دیرباز به‌عنوان یک ضدلک موردتوجه بوده اما پزشکان در تجویز این دارو حتما به جنسیت و سن بیمار توجه ویژه دارند، زیرا این دارو برای جنین یک‌خانم باردار بسیار خطرناک خواهد بود و ممنوعیت مطلق مصرف در بارداری و اقدام به بارداری دارد، حال آنکه در تبلیغات بلاگری این روزها به‌عنوان به ضدلک و گاه ضدچروک برای همه افراد معرفی می‌شود. از طرف دیگر مصرف این دارو نیازمند مراقبت‌های خاصی ازجمله افزایش تدریجی مقدار مصرف، استفاده توامان ضدآفتاب و پرهیز از مواجهه با آفتاب در ساعت‌های اوج تابش است. در مثال دیگر مصرف داروی متفورمین را به‌عنوان داروی لاغری تبلیغ می‌کنند، درصورتی‌که این دارو برای درمان دیابت به کار می‌رود و درصورت مصرف خودسرانه می‌تواند عوارض جدی را نشان دهد و تنظیم دوز مصرفی آن برعهده پزشک یا داروساز است.
علی‌ای‌حال می‌توان نتیجه گرفت که نبود نظارت صحیح بر بلاگرها و تبلیغات اقلام سلامت‌محور در فضای مجازی می‌تواند فضا را برای سوءاستفاده برخی شرکت‌ها و افراد سودجو بیش‌ازپیش هموار کرده و از دیگر سو هزینه‌های پیدا و پنهان زیادی را بر خانوار و سیستم درمانی کشور تحمیل کند. زیرمجموعه‌های وزارت بهداشت که برای تبلیغ مطب یا مرکز درمانی مجوز صادر می‌کنند و قوانینی سختگیرانه و گاه غیرعرف دارند و برای یک تبلیغ ساده هزینه چندمیلیونی می‌گیرند، چرا در مقابل این‌گونه تبلیغات سکوت کرده‌اند؟ آیا کادر درمان سوادشان در زمینه سلامت از یک بلاگر کمتر است یا دیوار کوتاه‌تری دارند؟ به‌راستی چه کسی پاسخگوی اعتماد، هزینه و سلامت ازدست‌رفته مردم این سرزمین خواهد بود.

مرتبط ها