کد خبر: 194901

همه مصائب یک تصمیم؛

نمایش «ترور» مخاطبانش را وارد چالش قضاوت می‌کند

تئاتر ترور، نوشته فون شیراخ، نویسنده آلمانی است. این نمایش داستان یک خلبان جت جنگی آلمانی را روایت میکند که به خاطر نجات ۷۰ هزار نفر در استادیوم فوتبال به هواپیمای مسافربری که ۱۶۴ سرنشین دارد، شلیک میکند او هواپیما را مورد هدف قرار می دهد، تا تروریست داخل هواپیما به خواسته اش که باعث کشته شدن هزاران نفر است، نرسد. حالا او در جایگاه قضاوت قرار گرفته و با حکم مخاطب نمایش تبرئه یا محکوم می شود.

مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: ابراهیم امینی را به عنوان فیلمنامه نویس در آثاری مثل «مرد بازنده»، «لاتاری» و فیلم های دیگر می شناسیم. علاوه بر این، در تئاتر هم مشغول به کار بوده اید و در سال نود و پنج نمایشی با عنوان «آیدا» داشته اید حالا دوباره با ترور به تئاتر برگشته اید.

علاقه به تئاتر به زمان دانشجویی بر میگردد من ورودی سال ۱۳۷۹ دانشگاه آزاد در رشته تئاتر بودم. بعدا در سال ۱۳۸۳ در دانشگاه تربیت مدرس دانشجوی کارشناسی ارشد شدم. تحصیلات و کارم سالها تئاتر بوده، ولی بیشتر تئاترها دانشجویی بود و فضای خیلی حرفه ای نداشت به همین دلیل شاید فعالیت های من در تئاتر خیلی ثبت نشده باشد. بیشتر من را از دوره فیلم «روزهای زمستان بعد از سال نود به بعد میشناسند که همکاری ام با محمد حسین مهدویان را شروع کردم. به تدریج فعالیتهای تئاتری ام کمتر شد و فاصله افتاد. آخرین کارهایم همین «آیدا» یا متن پدرو پارامو» بود که من نوشته بودم و ارشاد رازانی کارگردانی اش را انجام داد. چند سالی فاصله افتاد و طی دو سه سال اخیر دوباره فرصت مهیا شد که به تئاتر فکر کنم.

برای بازگشت دوباره به تئاتر چرا «ترور» را انتخاب کردید؟

اجرای تئاتر «ترور» به این دلیل بود که من این را پروژه بزرگی برای خودم میدیدم دو سه سال پیش برای تبدیل آن به یک سریال تعاملی و استودیویی برای شبکه نمایش خانگی فکر میکردم. از عمد از کلمه تله تئاتر استفاده نمیکنم چون نمی خواهم تله تئاترهای قدیمی که دوربین یک سمت ایستاده بود به ذهن متبادر شود. یک سریال تعاملی استودیویی با چند دوربین که مانند یک فیلم سینمایی می تواند تدوین شود. چنین ایده ای داشتم و دوست داشتم با پلتفرم های نمایش خانگی کار کنم با دو پایان مختلف بسازیم و متناسب با رای مردم پایان هفته بعدی آپلود شود. ترور به عنوان قصه اول ما باشد و در ادامه ۷ یا ۸ قصه دیگر دادگاهی هم اقتباس و جمع آوری کنیم اما دو سه سال پیش این پروژه در گفت و گویی که با پلتفرم ها داشتیم به نتیجه نرسید. من خودم هم درگیر کارهای دیگر شدم، اما این سوژه را فراموش نکردم برخی از متون با گذشت زمان برای ما نویسنده ها کهنه خواهند شد، به همین دلیل آنها را کنار میگذاریم اما این متن برایم کهنه نشد و جذابیتش را از دست نداد، به همین دلیل به این فکر افتادم که تا زمانی که تبدیل به سریال شود زمان می برد فعلا یک تئاتر از آن اجرا کنیم. این فرصتی ایجاد کرد هم برای سنجش مخاطب و هم احتمالا مذاکره های جدید با جاهای دیگر که نشان دهیم قبلا این مدل امتحان شده است.

به نظرم الان اگر وارد مذاکره شوید نتایج متفاوتی خواهد داشت، چون نمونه های خارجی این نوع اجراها بیشتر شده مثل سریال بلک «میرر» که مخاطبان نقش داشتند. چرا این همه سال از تئاتر فاصله گرفتید؟

دلایل مختلفی داشت. یکی پرکاری ما در زمینه فیلمنامه نویسی و سینما بود که وقت زیادی برای کارهای دیگر نمیگذاشت. دیگری مسائل مالی بود. واقعیت این است که در سینما بهره اقتصادی و مالی بهتری وجود دارد و ساختار حرفه ای تری دارد، در حالی که تئاتر دشوارتر بود حداقل در سالهای قبل این شرایط سخت تر بود. در سالهای اخیر، اوضاع فرق کرده و مخاطب تئاتر بیشتر شده و اجراهای بیشتری به روی صحنه می رود. اجرای تئاتر در تهران زیاد شده و نشان میدهد یک چرخه اقتصادی و فرهنگی پویاتر شکل گرفته است. آمارها نشان می دهد که در تهران هر شب ۱۰۰ اجرا به روی صحنه می رود. در گذشته این شرایط فراهم نبود.

تئاتر ترور تا الان در ۳۰ کشور اجرا شده است. برای به نمایش درآوردن در ایران چگونه از تجربه های آن اجراها استفاده کردید؟

واقعیت این است که ما ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با تئاتر روز جهان نداریم. نمی توانم بگویم همه اجراها را دیده ام اما سابقه پژوهشی دارم و کار سینمایی ای که کرده ام به اینجا منجر شد. از این نظر تجربه های جهانی را جست وجو و بررسی کردم. برخی از اجراها را دیده ام و برخی را مطالعه کرده ام. بعضی از نسخه های تلویزیونی را مخصوصا در آلمان ساخته.اند این تجربه خیلی کمک کرده است. بیشتر تاثیر روی ناخودآگاهم داشته اند تا تاثیر مستقیم

در تئاتر ترور مخاطب در جایگاه هیات منصفه قرار میگیرید و حواسش باید تا آخر تئاتر به آن باشد تا بتواند رای عادلانه بدهد درباره این مدل مشارکتی تعاملی با مخاطب و طراحی آن بگویید و اینکه از کجا این ایده آمده است؟

بخشی از این شیوه مشارکتی از متن می آید که پایان بندی متناسب با رای مخاطب انتخاب می شود. این نوع از پایان بندی که بر اساس رای هست در تمام نسخه ها وجود داشت. ما این را در نمایش خودمان توسعه داده ایم و از لحظه ورود بازیگران به نحوی طراحی کردیم که تعاملات بین آنها ادامه یابد. با این کار، از همان ابتدا قراردادی با مخاطب در طول نمایش میبندیم و او را مشارکت می دهیم که رای دادن، برایشان شوک آور نباشد. خود من هم به عنوان یک مخاطب همیشه از تئاترهای مشارکتی لذت می برم. در واقع از تئاترهایی خوشم می آید که تجربه ای که ما در سالن تئاتر از سر می گذرانیم سخت تر به دست می آید. تلاش کردم تا این تجربه و لذت را که قبل تر به عنوان مخاطب چشیده بودم برای مخاطبان مان ایجاد کنم.

نمایشنامه ترور نوشته فردیناند فون شیراخ سال ۲۰۱۵ منتشر شده و سوم اکتبر همان سال دو نمایش براساس این متن روی صحنه می رود و خیلی از آن استقبال می شود. شما در نوشتن نمایشنامه چقدر به متن اصلی وفادار بوده اید؟

نمایش ما مبتنی بر متن اصلی است اما کاری که انجام دادم، دراماتورژی مجدد و بومی سازی برای ایران بود برخی بخشها کوتاه شدند تا زمان اجرا کمتر شود. اگر متن کامل را اجرا میکردیم زمان اجرا بسیار طولانی تر می شد. بخشهای زیادی حذف شده و جاهایی هم جابه جا شده اند. یعنی ما با نمایشی طرف هستیم که مدت زمان آن با رای گیری ۹۰ دقیقه است؛ ۷۵ دقیقه اجرا و ۱۵ دقیقه رای گیری اگر ما متن اصلی را می خواستیم به اجرا بگذاریم حدود دو ساعت یا بیشتر زمان می برد به جز موجز کردن کمی جابه جایی در اجرا و افزایش مشارکت و اضافه کردن کمی دیالوگ تغییر دیگری ندادیم.

انتخاب بازیگران چگونه بوده است؟

تمام بازیگران نمایش انتخابهای اول من بودند که شکر خدا تمام شان برای نمایش محقق شده.اند برخی قبلا با ما همکاری کرده بودند. مثلا علی محمد حسام فر را سال ها می شناسم و با او همکاری داشته ام. علی باقری در فیلم «بلند من که چندماه پیش روی آن کار کرده ام بازی کرده بود. با مهدی پاکدل در «ماجرای نیمروز» همکاری داشته ام و همچنین با مینو شریفی در «درخت گردو و پیش از این نمایش قرار بود با الهام نامی در پروژه سریالی که به نتیجه نرسید همکاری داشته باشم وحید رهبانی تنها کسی بود که قبلا با ما کار نکرده بود ولی دوستان مشترکی داشتیم در فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم و از تجربه های قبلی او خبر داشتم.

موضوع نمایش برای ایرانی ها میتواند تداعی گری ماجرای تلخ هواپیمای اوکراینی باشد. چقدر به این سوژه در نمایش ترور نزدیک شدید؟

خیلی مستقیم به این مساله نپرداختم، چون از لحاظی حساس است و حساسیت هایی هم وجود دارد. من قصد داشتم به اصل متن وفادار بمانم و تاریخ و فضای آلمانی را تغییر ندادم اما ارجاع ذهنی مخاطبان ایرانی را نمی توانم انکار کنم. فقط امیدوارم بحث خوبی بین مخاطبان ایجاد کند و این به احترامی که برای مخاطبان قائل هستیم منجر شود؛ چراکه مخاطبان در این اجرا صاحب حق و رای هستند. یک بخش از لذتی که بینندگان از این اجرا می برند به خاطر صداقت، احترام و شفافیتی است که ما در اجرا رای گیری و اعلام رای داریم.

بابت این برداشت هایی که از این نمایش میتوان داشت، روال طولانی تری را طی کردید؟

بله حساسیت هایی در رابطه با این نمایش وجود داشت. به همین دلیل برای رسیدن به اجرای این متن مراحل بیشتری را از حالت عادی طی کردیم.

اگر قرار باشد بین سینما و تئاتر انتخاب کنید کدام برای شما در اولویت است؟

هر دو را به دلیلهای مختلف دوست دارم و هرکدام جذابیتهای خود را دارد؛ پس هر دو را انتخاب میکنم.

متن کامل مصاحبه مریم فضائلی با ابراهیم امینی را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

مطالب مرتبط دیگر:

قضاوت می‌کنم، پس هستم

تقابل واقعی

 

مرتبط ها