فرهیختگان: با انتشار خبر دستگیری پاول دوروف، مالک شبکه تلگرام که به زاکربرگ روسیه مشهور است، به اتهام 12 عنوان جرم در فرانسه، مساله نظارت و حکمرانی شبکههای مجازی بار دیگر مورد بازنگری رسانهها قرار گرفت. همزمان مارک زاکربرگ رئیس شرکت متا که فیسبوک و اینستاگرام نیز جزئی از آن است در گفتاری ادعا کرد که ایالاتمتحده برای سانسور اخبار مربوط به کووید 19 او را تحت فشار قرار میداده است.
مالک تلگرام توسط فرانسه بهعنوان یک دولت غربی دستگیر شده و همزمان آمریکا نیز سوابقی در مقابله با نفوذ چین در فضای مجازی خود دارد؛ با اینحال حمایت تلویحی زاکربرگ و ماسک که اصلیترین صاحبان شبکههای اجتماعی در غرب هستند، از دوروف روستبار، نشان میدهد فراتر از تقسیمبندیهای ملی و جبههبندیهای جهانی، صاحبان شبکههای اجتماعی در قالب یک طبقه خاص در حال حمایت از خود در برابر اقدامات محدودکننده دولتها هستند.
به نظر میرسد با توسعه هوش مصنوعی و فضای متا جهان در آینده شاهد درگیریهای بیشتری میان طبقه قدرتمند و نوظهور مالکان شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی و دولتها باشد. پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و تیکتاک به بخش جداییناپذیر زندگی روزمره میلیاردها نفر در سراسر جهان تبدیل شدهاند.
این پلتفرمها نهتنها ابزارهای ارتباطی هستند، بلکه میدانهای اصلیای هستند که در آنها نظر عمومی شکل میگیرد، جنبشهای اجتماعی متولد میشوند و دادههای شخصی جمعآوری میشوند. یکی از اولین نمونههای بروز قدرت رسانههای اجتماعی برای جهانیان بهار عربی بود، زمانی که تظاهراتکنندگان مصری علیه رژیم مبارک، محل تجمعها را در شبکه اجتماعی فیسبوک هماهنگ میکردند و دولت مبارک تسلطی بر کنترل این شبکه نداشت.
کار تا جایی پیش رفت که به خیزش بهار عربی نام خیزش فیسبوک داده شد. صاحبان این پلتفرمها قدرت بیسابقهای را در اختیار دارند، جریان اطلاعات را کنترل میکنند، تعیین میکنند چه محتوایی دیده یا سانسور شود و از حجم عظیمی از دادههای تولیدشده توسط کاربرانشان درآمد کسب میکنند.
در کشورهای سرمایهداری، این درگیری پیچیدهتر اما به همان اندازه شدید است. دولتها بهطور فزایندهای به بررسی شیوههای شرکتهای رسانههای اجتماعی پرداختهاند، جلسات برگزار کردهاند، تحقیقات انجام دادهاند و قوانین جدیدی را برای محدود کردن قدرت آنها پیشنهاد کردهاند. مسائلی مانند حریم خصوصی دادهها، نظارت بر محتوا و گسترش اطلاعات نادرست به مرکز بحثهای سیاسی تبدیل شدهاند و قانونگذاران به دنبال یافتن تعادلی بین حفاظت از حقوق شهروندان و کنترل قدرت این پلتفرمها هستند.
در عین حال، برخی دولتها ارزش همسویی با این امپراتوریهای دیجیتال را تشخیص میدهند. با همکاری با شرکتهای شبکههای اجتماعی، دولتها میتوانند به دادهها و ابزارهای ارزشمندی برای نظارت و تاثیرگذاری بر افکار عمومی دست یابند. این همکاری اغلب نیازمند توازن ظریفی است؛ زیرا دولتها به دنبال بهرهگیری از قدرت این پلتفرمها هستند بدون اینکه کنترل زیادی به آنها واگذار کنند.
ایالات متحده خاستگاه نخستین پلتفرمهای فضای مجازی است. استارتاپهایی که ایدههای پلتفرمهای فضای مجازی را داشتند، در ایالات متحده پا گرفتند و رشد کردند. میتوان ادعا کرد کلاف سردرگم عصر فناوری اطلاعات را که پی بگیریم به ایالات متحده پس از جنگ سرد میرسد. با بزرگ شدن شبکههای اجتماعی، دولت ایالات متحده در صدد تسلط و استفاده از دادهها و اطلاعات انباشتهشده در این پلتفرمها قرار گرفت.
با توجه به آنکه شبکههای اجتماعی موظف به حفظ حریم خصوصی کاربران هستند، تلاشهای آمریکا برای دریافت دادههای شبکه فیسبوک و دیگر چالشها موجب رسواییهایی در عرصه عمومی شده و نگرانی دیگر کشورها را در حفظ حریم خصوصی کاربرانشان برانگیخته است.
در سالهای اخیر، نگرانیهای فزایندهای درباره حریم خصوصی دادهها و امنیت ملی باعث شده است که چندین کشور به ایجاد پلتفرمهای رسانه اجتماعی داخلی روی آورند. این تلاشها اغلب پاسخی به خطرات ناشی از تسلط پلتفرمهای بینالمللی، بهویژه پلتفرمهای مستقر در ایالاتمتحده است که در چندین رسوایی دادهها نقش داشتهاند.
رویکردها برای مدیریت این خطرات بهطور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و به زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور بستگی دارد. در ادامه نمونههایی موفق از نحوه هدایت کشورهای مختلف در ایجاد تعادل بین تقویت پلتفرمهای داخلی و تنظیم پلتفرمهای بینالمللی آمده است.
متن کامل گزارش حانیه قاسمیان، خبرنگار گروه جهانشهر را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.