کد خبر: 194468

من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم؛

محمدعلی بهمنی؛ تصویرگر لحظه عشق و غم و شادی

بهمنی از زمانی که به دنیا آمد، زندگی عجیبی داشت. بزرگ شدن او در خانواده‌ای که از کودکی اشعار شاعران بزرگ را شنیده باعث شد در همان سن کودکی اولین شعرش را بگوید. دلسوزی او برای شعر و ادب ایران موضوعی است عیان؛ چراکه او درکنار سمت‌هایی که داشته، همیشه تلاش کرده به رشد موسیقی کمک کند.

فرهیختگان: «باور کنید حال‌وهوایم مساعد است
این شایعات شیوه برخی جراید است
‏یک صبح تیتر می‌شوم: این شخص... [بگذریم]
‏یک عصر: خوانده‌‌اید... و تکرار زاید است
من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم
‏باور نمی‌کنید، همین شعر، شاهد است‏»
 محمدعلی بهمنی این اثر را در سال ۸۸ درست ۳۸ سال بعد از چاپ اولین اثر خود منتشر کرد تا به همه دوستداران غزل دیروز و امروز و فردا بگوید با قوت به حیات و سرودن ادامه می‌دهد. حالا او در بستر بیماری است. رد پایش در ترانه‌های مختلفی دیده می‌شود و در آهنگ‌هایی که با صدای خواننده‌هایی مانند علیرضا قربانی، حبیب، ناصر عبداللهی، همایون شجریان و... شنیده شده‌اند.

ترانه‌هایی مانند «این‌جا برای از تو نوشتن هوا کم است»، «پرنقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست بس که گره زد به گره حوصله‌ها را» و «در این زمانه بی‌های‌وهوی لال‌پرست خوشا به حال کلاغان قیل‌وقال پرست!» و دیگر اشعاری که با صدای شنیدنی خوانندگان مختلف ماندگار شده است. 

بهمنی از زمانی که به دنیا آمد، زندگی عجیبی داشت. بزرگ شدن او در خانواده‌ای که از کودکی اشعار شاعران بزرگ را شنیده باعث شد در همان سن کودکی اولین شعرش را بگوید. دلسوزی او برای شعر و ادب ایران موضوعی است عیان؛ چراکه او درکنار سمت‌هایی که داشته، همیشه تلاش کرده به رشد موسیقی کمک کند.

اگر جسارت بهمنی و هم‌نسلانش همچون منزوی و بهبهانی نبود قطعا نوگرایی در غزل بیش از چند دهه به تاخیر می‌افتاد. بهمنی در غزل‌هایش همواره چشمی به نیما دارد. عشق از‌جمله مضمون‌های غزل‌ اوست. بسیاری از اهالی شعر و ادب، بر این عقیده‌اند که غزل‌های او وام‌دار سبک و سیاق نیما یوشیج است. آنچنانکه بهمنی می‌گوید: «جسمم غزل است اما روحم همه نیمایی است/ در آینه تلفیق این چهره تماشایی است.»

محمدعلی بهمنی در کنار غزل، در قالب‌های مختلف دیگری مانند کلاسیک، نیمایی و سپید به سرودن پرداخته است. اما شیفته غزل گفتن و غزل خواندن است و درباره این شیفتگی می‌گوید: «غزل، نه‌تنها در شعر امروز، بی‌تردید در شعر تمام فرداها جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت. غزل هستی ایرانی است و خواهد بود. آنچه که مهم است، این است که این امانت حساس را به نسل‌های آینده تحویل دهیم.» در دیدگاه محمدعلی بهمنی، غزل به گونه‌ای است که می‌تواند با روزگار و شرایط جدید‌ تغییر کند.

متن کامل گزارش مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

مرتبط ها