علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: در چند روز اخیر یک اظهارنظر توییتری از رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی در فضای مجازی محل انتقاد کاربران قرار گرفته است. مهدی غضنفری، طی یک رشته توییت مطالباتی را از رئیسجمهور مطرح میکند که در صدر آن از سرگیری روابط کنسولی در سفارتخانه سابق آمریکا در ایران که در حال حاضر لانه جاسوسی نامیده میشود قرار دارد.
غضنفری در توجیه این مطالبه تسخیر لانه جاسوسی که امام خمینی (ره) آن را انقلاب دوم نامیده بود را یک کار بیهوده تلقی کرده و آن را حاصل توطئه حزب توده میداند. غضنفری در ادامه توضیحات عجیب خود جاسوسی و جمع کردن اطلاعات توسط سفارتخانهها را امری عادل تلقی کرده و اقدام به تسخیر سفارت آمریکا را ناشی از خامی حکمرانی میداند.
این اظهارات علاوهبر خدشههایی که با استدلالهای تاریخی به آن وارد است با توجه به جایگاهی که غضنفری دارد میتواند برای ایران در بعد اقتصادی و سیاسی نیز هزینهتراشی کند.
از تجربهای که در جنگ اقتصادی دارید درس بگیرید
کاخ سفید برای اعمال تحریم علیه ایران هیچ محدودیتی قائل نبوده و حتی صندوق توسعه ملی که غضنفری ریاست آن را برعهده دارد نیز قربانی همین تحریمهاست. آمریکا برای تنگتر کردن حلقه تحریم و نیز غارت منابع ایران تاکنون تلاش داشته از هر بهانهای حداکثر استفاده را ببرد تا جایی که به بهانه 11 سپتامبر اموال ایران در آمریکا به نفع قربانیان این ماجرا مصادره میشود بدون اینکه هیچگونه سندی درمورد نقش ایران ارائه شده باشد.
این بهانهجویی درمورد ماجرای تسخیر لانه جاسوسی نیز تکرار شده است. آمریکا از این مقدار نیز فراتر رفته و حتی تلاش دارد نقطه آغاز نزاع با انقلاب ایران را ماجرا سفارت معرفی کرده و وجه متخاصم و ضدایرانی خود را تلطیف کند. در راستای این سیاست گاهی برخی رسانههای داخلی دانسته یا نادانسته پروژه سیاسی آمریکا را تکمیل کردهاند بدون اینکه در نظر بگیرند آمریکا پیش از تسخیر سفارت چندین بار تلاش داشت تا ماجرای کودتا 28 مرداد را تکرار کرده و انقلاب را در همان نخستین روزهای تولدش به شکست بکشاند. با وجود چنین اقداماتی علیه منافع ملی همچنان برخی روایت مجعول واشنگتن را تکرار میکنند اما اینکه رئیس صندوق توسعه ملی بدون توجه به سناریوی تحریمی که آمریکا علیه ایران دنبال میکند همین روایت برساخته را تکرار کند فهم او از حکمرانی و اهمیت جایگاهی که در آن قرار دارد را محل تردید قرار میدهد. غضنفری که در توییت خودش تسخیر سفارت را سنگی توصیف میکند که در چاه انداختهاند و کسی نتوانسته آن را بیرون بیاورد باید خود حواسش باشد با اظهاراتی که رویکردهای تحریمی را تقویت میکند خود به مصداقی برای ضربالمثلی که نقل کرده تبدیل نشده و سنگ بیهوده در چاه نیندازد.
وجهه تخصصیتان را خراب نکنید
مرور مواضع رسانهای غضنفری نشان میدهد او در چند وقت اخیر تاکید بیشتری بر مواضعی داشته که کمتر ارتباطی به حوزه مدیریتیاش دارند. این مواضع کاملا برخلاف چهره موفقی است که او از خود در حوزه مدیریت اقتصادی ساخته است. مواضع اقتصادی که رئیس صندوق توسعه ملی داشته و نیز نتایج حضور او در این جایگاه تصویر بدی از دوران مدیریت و توانمندیهای اقتصادی غضنفری نمیسازد. تمرکز این مدیر اقتصادی بر حوزه تخصصی خودش باعث میشود تا جایگاه ویژهای در عرصه مدیریتی کشور ایفا کند. اظهارات رسانهای غیرمرتبط اما پاشنه آشیلی محسوب میشود که میتواند وجه مدیریتی و اقتصادی او ذبح و تصویر سیاسی و رسانهای که او از خودش ساخته را در اذهان عمومی پررنگ کند. مقامات اجرایی بهواسطه جایگاهی که دارند مواضعشان در فضای رسانهای بازتاب پیدا میکند.
این امر اگرچه ممکن است جذاب بوده و آنها را به بروز رسانهای بیشتر ترغیب کند اما نباید مسئولان اجرایی را شبکه اجتماعی زده کرده و آنها را از جایگاهی که دارند و اثراتی که اظهاراتشان در پی دارد غافل کند. غضنفری نیز که در رشته توییت اخیر خود مدعی شده اظهاراتش صرفا از جایگاه یک شهروند ایرانی طرح شده از این قاعده مستثنی نیست و باید توجه داشته باشد که مواضعش بهعنوان مواضع رئیس صندوق توسعه ملی بازتاب پیدا میکند نه یک شهروند عادی یا فعال توییتری.
جاسوسی را ندید بگیریم، طراحی کودتا را چه؟
مهدی غضنفری درحالی اقدامات سفارت آمریکا را به جاسوسی تقلیل داده و در مجازات آن نیز تخفیف قائل شد که این سفارتخانه صرفا به آنچه رئیس صندوق توسعه ملی «جمعآوری اطلاعات» خوانده اکتفا نکرده و با طراحی کودتاهای نوژه و 21 بهمن سعی در براندازی انقلاب ایران و تکرار غائله 28 مرداد داشته است. غضنفری همچنین تسخیر سفارت را به حزب توده ارتباط داده حال آنکه در ماجرای 13 آبان دانشجویان تصمیم گرفتند تا بدون هماهنگی با مقامات بالادستی اقدام به تسخیر سفارت کنند تا در صورت شکست عملیات مسئولیت آن صرفا برعهده دانشجویان باشد اما این به معنی عدم ارتباط آنها با مقامات تلقی نمیشد.
دانشجویان پیرو خط امام مواضع خود را به موسویخوئینیها بهعنوان رابط امام اطلاع داده و او نیز قول داده بود که پس از اقدام به تسخیر سفارت حمایت سایر مقامات را جلب کند. پس از تسخیر لانه جاسوسی نیز مراتب از طریق او طی به امام اطلاع داده شد. امام نیز با تعبیر انقلاب دوم از آن حمایت کردند. تعبیر انقلاب دوم اثبات میکند برخلاف نظر غضنفری از دیدگاه امام خمینی تعبیر «سنگ در چاه» برای تسخیر لانه جاسوسی صدق نمیکند.