کد خبر: 194089

سیدحسام حسینی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

«آقای قاضی» می‌خواست به پرونده‌های کثیرالشاکی بپردازد

سیدحسام‌الدین حسینی، تهیه‌کننده «آقای قاضی» می‌گوید در فصل دون این مجموعه از آن‌ها خواستند به پرونده‌های کثیرالشاکی بپردازنند.

فرهیختگان: زمانی که می‌خواستند «آقای قاضی» را شروع کنند، شاید فکر نمی‌کردند اینقدر ممکن است مخاطب داشته باشد. اما حالا این مجموعه نمایشی در فصل دوم، با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده است. البته مخاطبان‌ فقط پیگیر تلویزیون نیستند و گاهی اطلاع ندارند کجا منتشر می‌شود و در پلتفرم‌ها و یا فضای مجازی دنبالش می‌گردند. این مجموعه فارغ از نمایش و داستان و روایتی که برای مخاطب دارد، آموزش‌ هم می‌دهد؛ همان خط‌مشی رسانه که آموزش و سرگرمی را توامان با هم دارد و همین باعث جذابیتش می‌شود و مورد قبول مخاطب قرار می‌گیرد. 

فصل دوم آقای قاضی مدتی است که از شبکه دوم سیما با تغییراتی نسبت به فصل اول شروع شده است و در لوکیشن جدیدی که در شهرک غزالی برایش تدارک دیده‌اند به‌جز صحنه دادگاه، تصاویر بیرونی هم دارد و به گفته کارگردان و تهیه‌کننده همین تغییرات کوچک مخاطب بیشتری را با آنها همراه کرده است.

سیدحسام‌الدین حسینی، تهیه‌کننده «آقای قاضی» است که از فصل دوم به این مجموعه پیوست، در گفت‌وگویی که با او داشتیم از تغییرات فصل دوم و مدل مواجهه با این مجموعه نمایشی توسط مخاطبان گفت. 

فصل دوم «آقای قاضی» را چطور شروع کردید و توجه شما روی چه مسائلی بود؟
آقای قاضی پروژه‌ای بود که از سال قبل آغاز شده بود. من به‌واسطه دوستی و همکاری نزدیکی که با سجاد مهرگان، کارگردان و طراح اصلی مجموعه آقای قاضی دارم، از ابتدا در جریان ایده و طراحی این پروژه بودم. این کار در مجموعه طرح ‌و برنامه سازمان صداوسیما در دوران مدیریت قبلی شکل گرفته بود و بعدا هم با تهیه‌کنندگی احمد شفیعی، فصل اول آن ساخته شد. در فصل اول، با یک ایده تازه مواجه بودیم. از دوستان در قوه قضائیه گرفته تا خود سازمان صداوسیما و حتی تیم سازنده، همگی با یک پیشنهاد جسورانه روبه‌رو بودند. به‌طور کلی، این نوع کارها در ایران تجربه‌ جدیدی است و از جنبه‌های مختلف به شکل یک آزمایش و آزمون‌وخطا به آن نگاه می‌کردند. بنابراین هزینه‌ها و طراحی‌های حرفه‌ای حداکثری برای آن در نظر گرفته نشد و با یک فرآیند آموزشی این کار جلو رفت. نتیجه آن کار بسیار موفق و تاثیرگذار شد. من چون در فصل اول مسئولیت رسمی‌ای نسبت به این پروژه نداشتم راحت‌تر می‌توانم درباره‌اش صحبت کنم. این موفقیت باعث شد که سازمان، مخاطبان و تیم سازنده به این جمع‌بندی برسند که این تجربه می‌تواند ادامه پیدا کند.
این فرآیند همزمان شد با تغییر و تحولات در سازمان در دوره جدید. همچنین باید گفت که تغییرات ساختاری مرکز مدیریت و راهبری این پروژه چندین بار تغییر کرده بود؛ از «طرح و برنامه» به «کانال دو» و از «کانال دو» به مرکز تازه‌تاسیس «سیمرغ». همین تغییرات باعث شد تولید فصل دوم به تعویق بیفتد. پیش از من، آقای تنکابنی به‌عنوان تهیه‌کننده فصل دوم انتخاب شدند، اما قبل از اینکه پروژه وارد فرآیند پیش‌تولید شود، به‌خاطر مشکلات شخصی از پروژه خداحافظی کردند. بهمن‌ماه ۱۴۰۱ بود که اولین‌بار با من تماس گرفتند و درباره این پروژه صحبت کردند. در واقع من اصلا وقت و فرصت لازم را نداشتم که این مسئولیت را بپذیرم اما پیش از اینکه پروژه به مرکز «سیمرغ» واگذار شود با اصرار دوستان، هم رفقای تیم تولید و هم برخی از دوستانی که با آنها مشورت کردم درنهایت پذیرفتم. همزمان با شروع کار در مرکز سیمرغ من نیز تولید فصل دوم را آغاز کردم. مرکز سیمرغ هم در همان زمان تاسیس شد و بعد از پذیرفتن پروژه توسط من کار به این مرکز منتقل شد. با دست‌اندرکاران مرکز «سیمرغ» وارد گفت‌وگو شدیم و به یک توافق برای تولید 50قسمت رسیدیم. تاکنون 16 یا17 قسمت پخش شده و ان‌شاءالله پخش آن تا پایان امسال ادامه خواهد داشت. 

چند نکته در حرف‌هایتان بود که درباره آنها پرسش‌هایی دارم. شما به بعد «آموزش به مردم» تاکید کردید؛ در سریال آقای قاضی ما تقریبا می‌بینیم که آموزش همراه با سرگرمی به مردم منتقل می‌شود. آموزش عنصری است که پیش از این در تلویزیون ما بسیار کمیاب بود؛ چیزی که با سرگرمی ترکیب شود و بتواند با زبانی نرم‌تر به مخاطب منتقل شود. اگر کمی هم درباره این صحبت کنید که چه چیزهایی برایتان مهم بود که به مردم در این قالب منتقل شود. 
ابتدا باید این نکته را توضیح بدهم که آقای قاضی یک اثر نمایشی است نه یک اثر آموزشی. طبیعتا مانند هر اثر نمایشی دیگر اولویت اول آن قصه‌گویی است تا بتواند داستان خود را بهتر تعریف کند و درام قوی‌تری را شکل دهد. البته به‌خاطر موضوع و جنس سوژه‌ای که دارد و ماجراهایی که در آن اتفاق می‌افتد یک میزانسن آموزشی نیز در آن به وجود می‌آید و می‌توان گفت پیام‌ها و آموزش‌هایی از طریق آن انتقال پیدا می‌کند. من می‌خواهم توضیح بدهم که هرچقدر داستان بهتری تعریف شود، این آموزش به‌طور موثرتری منتقل می‌شود. در طول تاریخ، قصه‌های کهن ما آموزنده‌ترین فضایل را به ما منتقل کرده‌اند. بنابراین موفقیت این سریال در بخش آموزشی از توانایی آن در قصه‌گویی نشأت می‌گیرد. ما سعی کردیم این ویژگی را در این فصل ارتقا دهیم تا جایی که توانستیم البته قضاوت با اهل فن و مخاطبان است، اما تلاش ما این بوده که قصه‌های بهتری تعریف کنیم و طبیعتا هرچقدر قصه بهتری تعریف کنیم فضایل بیشتری را بیان کرده‌ایم و به یک تعبیر، اثر را آموزشی‌تر کرده‌ایم. 
من از به‌کار بردن تعبیر «آموزشی» پرهیز دارم زیرا این تعبیر نوعی تقسیم‌بندی مکانیکی را به ذهن می‌آورد؛ گویی به یک اثر هنری نگاه مکانیکی داشته باشیم و بگوییم این بخش آموزشی است، این بخش سرگرمی است و این بخش هنری است. به این شکل نمی‌توان یک اثر هنری خلق کرد. یا اگر هم خلق شود نتیجه آن اثری ناموفق خواهد بود که نمونه‌های زیادی از آن وجود دارد. حتما شما هم نمونه‌های زیادی در ذهن دارید. 

لطفا کمی درباره پرونده‌های جدیدی که در فصل دوم به آنها پرداختید صحبت کنید. اگر ممکن است مصداق‌هایی بیاورید که به چه پرونده‌هایی ورود کرده‌اید و سختی‌های این کار را نیز توضیح دهید. مثلا ممانعت از ورود به یک پرونده خاص یا هر سختی دیگری که برای شما اعمال شد؟
ابتدا می‌خواهم بگویم که اتفاقا دوستان قوه قضائیه از ما خواستند به پرونده‌های کثیرالشاکی و پرونده‌هایی که مردم به آنها مبتلا هستند، بپردازیم؛ پرونده‌هایی که یا خود مردم درگیر آنها هستند یا به‌خاطر فضای رسانه‌ای با آنها آشنا شده‌اند و سوالات و ابهاماتی دارند. از این جهت واقعا مشکل خاصی نداشتیم. مساله اصلی این است که هرکدام از پرونده‌هایی که درباره آنها صحبت می‌کنیم به یکی از اقشار یا چند قشر مختلف اجتماعی اشاره دارد و شاید این مساله کمی مشکل ایجاد کند. 

خودتان دلیل موفقیت آقای قاضی را چه می‌دانید؟ چون معمولا در فضای نمایشی ما، چه در تلویزیون، چه در سینما و چه در شبکه نمایش خانگی وقتی یک اثر موفق می‌شود بسیاری سعی می‌کنند مشابه آن را بسازند. به‌عنوان کسی که تهیه‌کنندگی این کار را برعهده داشته‌اید، به نظر شما کلید موفقیت آقای قاضی کجاست؟
اول از همه حس هنری قوی و تیزبینی هنرمند را عامل اصلی موفقیت می‌دانم. اطمینان مدیر به این حس هنرمند که شاید تازه و ناشناخته بوده، نیز نقشی کلیدی دارد. این موفقیت حاصل جسارت و خروج از مناطق امن است. اثر هنری زمانی خلق می‌شود که هنرمند از الگوهای قدیمی عبور کند و به ناحیه‌های خطر نزدیک شود. شاید مهم‌ترین اتفاقی که در سریال آقای قاضی افتاد همین جسارت و اعتماد مدیران فرهنگی و رسانه‌ای به تیم سازنده بوده است. اما اگر بخواهم به‌طور جزئی‌تر بگویم برای هر قسمت از آقای قاضی، یک جلسه ایده‌پردازی داریم. سپس طرح نوشته می‌شود، طرح خوانده و فیلمنامه نوشته و پس از اصلاحات چندمرحله‌ای به کیومرث مرادی (مسئول انتخاب بازیگر و بازیگردان) تحویل داده می‌شود که یکی از عوامل حرفه‌ای سینمای ایران هستند.
انتخاب بازیگران، عمدتا از میان هنرجویان و بازیگران تئاتر صورت می‌گیرد. برای هر نقش ممکن است 10 تا 15بازیگر پیشنهاد شود. پس از انتخاب بازیگران تمرین‌ها با بازیگردان آغاز می‌شود و کارگردان بر آنها نظارت دارد. ضبط هر قسمت بسیار طاقت‌فرسا و طولانی بود؛ معمولا از ظهر تا بامداد ادامه داشت و گاهی حتی تا صبح به طول می‌انجامید. وسواس جدی کارگردان نیز نقش مهمی در دستیابی به نتیجه مطلوب داشت. برای مثال، در برخی پروژه‌ها ممکن است کارگردان حضور نداشته باشد و دستیارش کارگردانی را برعهده بگیرد، یا در بعضی از آثار نمایشی دیده‌ایم که فیلمنامه جلوی بازیگر است و از روی آن می‌خواند، که این موارد به‌وضوح در نتیجه نهایی اثر تاثیر منفی دارد. همچنین عوامل سریال واقعا متعهدانه کار کردند. سجاد مهرگان (کارگردان) در زمان فیلمبرداری صاحب فرزند شدند یک‌بار به فرزندشان سر زدند و با وجود این شرایط به کارشان ادامه دادند و در طول فیلمبرداری (حدود هفت ماه) روزانه کمتر از سه ساعت خوابیدند. نه‌فقط سجاد مهرگان بلکه تمام تیم تولید چنین تعهدی را به کار داشتند. 

متن کامل گفت‌وگوی عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ با سیدحسام‌الدین حسینی، تهیه‌کننده «آقای قاضی» را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

 

مرتبط ها