فرهیختگان: مخالفان دولت ونزوئلا که به مزدوری برای آمریکا شهرهاند، بار دیگر شکستی بزرگ را در انتخابات متحمل شدهاند اما زیربار نمیروند. آنها دستور دارند تا جایی که میتوانند برای بازگشت تسلط کامل واشنگتن بر کشورشان جان و مال خود را در معرض خطر قرار دهند. جبهه مخالفان برای فراهم آوردن شرایط کنونی مدتها پیش از انتخابات با انتشار نظرسنجیهای غلط مدعی پیروزی شده بود 70 درصد آرا را به دست خواهند آورد. این رقم برای پیروزی انتخاباتی عدد بزرگی است و برای این تبلیغ میشد تا شک و تردیدی باقی نگذارد. مخالفان اکنون درحال بارور کردن بذریاند که با اطلاعات غلط نظرسنجیها و ادعای پیروزی پیشاانتخاباتی در اذهان طرفداران خود کاشتهاند.
اهداف ضددموکراتیک غرب
وضعیت کنونی ونزوئلا یک نمونه خوب برای توضیح اهداف و روشهای آمریکا در به آشوب کشیدن کشورهاست.
1. غرب میکوشد با اختلال در جامعه مدنی و دموکراسی در کشورهای مستقل، آنها را به سمت دیکتاتوری و انسداد سیاسی سوق دهد. راهکار آمریکا ناامنسازی جامعه و مسیرهای دموکراتیک انتخاب مسئولان است. آمریکا امیدوار است با ناامنسازی مسیرهای دموکراتیک، موجب شود یک نظام سیاسی از بیم توطئه و سوءاستفاده غرب، در پی مسدودسازی این مسیرها برآید. با خروج یک کشور از مسیر دموکراتیک، تنظیمات مناسب جامعه و نهادها برهم میخورد. در این صورت خواست و نیازهای اصلی مردم که در انتخاب گزینههای مدنظرشان در انتخابات مشخص میشود، قابل کشف نیست. آرای غیرمنتظره مردمی در برخی انتخابات نشان میدهد، کشف خواست و نیازهای اصلی آنان به سادگی امکانپذیر نیست و باید انتخاباتی برگزار شود تا این تشخیص صورت بگیرد. همچنین در فرآیندهای دموکراتیک چرخش نخبگان صورت میگیرد و در فقدان آن یک ساختار دچار ایستایی مدیران و برنامههایشان میشود. راهکار مقابله با این هدف غرب لزوما انسداد مسیرهای دموکراتیک نیست بلکه با تقویت فرآیندها و غنیسازی جامعه میتوان در برابر نفوذ القائات غرب ایستادگی کرد.
2. آشوبهای پساانتخاباتی یکی از روشهای غرب برای مجازات مردمی است که به گزینه غرب رای ندادهاند. شاید بتوان در معنایی بزرگتر آشوبهای پساانتخاباتی را مجازات مردمی دانست که خواهان دموکراسی واقعی هستند. بر همین اساس غرب با ایجاد آشوبهای پساانتخاباتی خواهان بیزار کردن مردم از دموکراسی و انداختن رقبا در چاه انسداد سیاسی است.
3. یک روش مرسوم آمریکا برای تقویت جناحهای وابسته به خود، تحریم است. آمریکا با تحریم اقتصادی کشوری مثل ونزوئلا وضعیت معیشتی مردم را بغرنج کرده و سپس وابستگانش در داخل این کشور درپی تسلط بر دولت به بهانه بهبود وضعیت اقتصادی برمیآیند. این روش مزایایی برای آمریکا دارد. واشنگتن در وهله نخست مردم و ملتهای مقاوم در برابر خود را تنبیه میکند. در وهله دوم آمریکا با به قدرت رساندن وابستگانش از طریق تحریم به مردم یک کشور تاکید میکند موفق به شکست آنها شده است بهگونهای که آنها مجبور شدهاند با دست خود سند شکستشان را امضا کنند.
4. آمریکا به جای درگیر شدن نظامی، جبههای از نادانان را در کشورها تشکیل میدهد تا با هزینه و خون آنها بر این کشورها و منابعشان مسلط شود. امروز ارتش آمریکا هیچ تحرکی در برابر ونزوئلا نداشته و خونی از بینی یک سرباز آمریکایی نیامده است اما نیروهای امنیتی ونزوئلا باید درصدد مقابله با معترضان باشند. معترضان ونزوئلایی امروز بدون آنکه آگاهی کاملی نسبت به اوضاع داشته باشند، در حال مصرف شدن توسط واشنگتن هستند.
5. گام اصلی برای زمینهسازی آشوبهای انتخاباتی، القای پیروزی مخالفان پیش از انتخابات با تولیدات رسانهای و مجازی است. مخالفان بهطور همزمان از آرای بالای خود و پیروزی قطعیشان خبر داده و همزمان نسبت به احتمال دزدیده شدن و تغییر نتایج انتخابات هشدار میدهند. آنها اگر واقعا پیروز شوند ادعا میکنند با فشارها دولت را مجبور به پذیرش خواست مردم کردهاند و اگر شکست خوردند، بر طبل تقلب میکوبند.
طراحی علیه ونزوئلا
طرحی که درحال حاضر علیه ونزوئلا به اجرا درآمده است، بر خط شیوههای مرسوم آمریکا صورت میگیرد. با اینحال نکات خاص دیگری نیز در این خصوص وجود دارند.
1. ونزوئلا در مجاورت آمریکا جبهه بزرگ و پایداری علیه این کشور ایجاد کرده و به همین دلیل سرنگونیاش هدف بزرگ واشنگتن است. ونزوئلا الگوی مقاومت موفق در برابر آمریکاست و نباید باقی بماند.
2. آمریکا برای سرنگونی دولت ونزوئلا و بازگرداندن مجدد این کشور بهعنوان جغرافیایی وابسته، تمام ظرفیتهای خود را به کار گرفته است. دولت دموکرات، کنگره و ایلان ماسک به همراه مزدوران منطقهای آمریکا در محیط خارجی صف کشیدهاند. در داخل نیز بازماندگان دولتهای وابسته قبل به همراه گروههای شبهنظامی مزدور شورش کردهاند. واشنگتن هرآنچه را در چنته داشته برای تغییر در کاراکاس رو کرده است.
3. در فضایی فرضی اگر مخالفان با زور موفق به تصرف ساختمانهای دولتی شوند، قادر به حفظ قدرت نخواهند بود. قدرت مردمی دولت و نیروهای مسلح به سرعت وضعیت را تغییر خواهد داد. این اتفاق نمونههایی دارد. 22 سال قبل، کودتا علیه هوگو چاوز، رئیسجمهور سابق ونزوئلا شکست خورد و در سالهای اخیر نیز این شکست در بولیوی علیه چپگرایان ضدامپریالیستی تکرار شده است.
4. هدف فوری آمریکا از اغتشاشات پساانتخاباتی ساقط کردن دولت است اما در صورت ناکامی، هدف ثانویه نابود کردن دستاوردهای اصطلاحات اقتصادی برای کنترل ابرتورم است.
5. آمریکا درصدد ریختن خون انسانها در ونزوئلاست تا بتواند از رهگذر آن زخمی بزرگ بر تن این کشور ایجاد کند. بر همین اساس مخالفان با فراخوان برای یورش به کاخ ریاستجمهوری به دنبال کشته شدن معترضان هستند. تاکنون اما تعداد کشتهها به دو نفر محدود مانده است. یک نفر در شمارش آرا و یک نفر در روز اعلام نتایج کشته شدهاند.
6. نامزد مخالفان در برابر مادورو، یک دیپلمات مسن به نام ادموندو گونزالس است. او آنقدر از ماجرا پرت است که پس از انتخابات، ماچادو رئیس جبهه مخالفان به رهبر اصلی اعتراضات تبدیل شده و خبر چندانی از نامزد انتخاباتی آنها نیست. مخالفان با تفرقه، چهرههای مسن، ناشناخته و کمتجربه در امور حکومتداری و در فقدان چهرههای کاریزماتیک، قادر به شکست مادورو نیستند. در گذشته آنها تلاش کرده بودند با خوان گوایدو به چهرهای کاریزماتیک همانند اوباما دست یابند اما ناتوانیهای ذاتی و بیتجربگی او باعث شد از صحنه محو شود.
7. علیرغم توطئه بزرگ، دولت ونزوئلا و متحدانش تجربه و توان مناسبی برای مقابله با وضعیت دارند.
8. آرژانتین تحت حکومت خاویر میلی، رئیسجمهور جدید این کشور درحال تبدیل شدن به عامل و ضربهگیر منابع آمریکا و رژیمصهیونیستی است. این اقدام تبعات سنگینی برای این کشور خواهد داشت. دخالت میلی باعث به آشوب کشیدن وضعیت آرژانتین خواهد شد.