کد خبر: 192629

به ۱۶ تیر هم فکر می‌کنید؟

دیو و دلبرسازی انتخابات و خطرهای اجتماعی

کنشگران سیاسی قبل از اینکه رقبای خود را با القاب ناشایست خطاب قرار دهند باید توجه کنند که صدای بلندگوهای آنها علاوه‌بر رقبا به گوش 10 میلیون هواداری که در کمپین طرف مقابل قرار دارند نیز می‌رسد و این جمعیت میلیونی که از جانب دو کمپین رقیب مورد توهین قرار می‌گیرد بخشی از جامعه‌ای است که آنها باید پس از پیروزی احتمالی برایش حکمرانی کنند.

فرهیختگان: برخلاف تبلیغات در دور اول انتخابات که مناظرات و میزگردهای موضوعی کاندیداها را وادار می‌کرد در چهارچوبی ایجابی در دفاع از ایده‌های اجرایی‌شان وارد میدان شوند، شروع دور دوم انتخابات حداقل چنین شمایلی نداشته است. صحنه تبلیغات تا حد زیادی به نزاع بین هواداران دو کاندیدای باقی‌مانده تبدیل شده است. 

این نزاع البته به سطح هواداری محدود نمانده و چهره‌های اصلی ستادی نیز به آن دامن زده‌اند. محسن منصوری رئیس ستاد سعید جلیلی رقیب انتخاباتی پزشکیان و اعضای ستادش را دورریزها و پسماندهای استکبار خطاب می‌کند و آذری‌جهرمی وزیر ارتباطات دولت روحانی و عضو ستاد تبلیغاتی پزشکیان رقیب خود را با طالبان این‌همانی می‌کند. 

این ادبیات صفر و یکی که رقیب انتخاباتی را دیونمایی کرده و با رویکردهای سلبی تصویری دلبرگونه از کاندیدای جبهه خودی می‌سازد، شاید بتواند بخشی از آرا را به‌نفع کاندیداها جهت‌دهی کند اما حتما آن را به سبد منافع ملی نمی‌ریزد و چه‌بسا آن را قربانی می‌کند. 

کنشگران سیاسی قبل از اینکه رقبای خود را با القاب ناشایست خطاب قرار دهند باید توجه کنند که صدای بلندگوهای آنها علاوه‌بر رقبا به گوش 10 میلیون هواداری که در کمپین طرف مقابل قرار دارند نیز می‌رسد و این جمعیت میلیونی که از جانب دو کمپین رقیب مورد توهین قرار می‌گیرد بخشی از جامعه‌ای است که آنها باید پس از پیروزی احتمالی برایش حکمرانی کنند. 

اما چهره‌های باسابقه اجرایی مفصل که اکنون نقش ستادی گرفته‌اند بدون اینکه اصول حکمرانی را در دوران مسئولیت خود فراگرفته باشند، طوری با طرف مقابل تخاطب می‌کنند که انگار این نقطه پایان آنهاست و بعد از این رو در روی هم قرار نمی‌گیرند.

چنین تقابل‌هایی اگر در میان بدنه هواداری شیوع پیدا کند، در عرض یک‌هفته شکاف‌های اجتماعی را به‌وجود می‌آورد که سال‌ها زمان لازم است تا اثرات منفی آن در ذهن مردم کمرنگ شود. نسخه اصلی نرم‌افزاری که ستادهای انتخاباتی در 1403 برای نصب آن در تلاش است، پیش از این در سال 88 با جزئیات پیاده‌سازی شده است. 

با گذشت 15 سال از آن انتخابات عبرت‌آموز نه‌تنها بسیاری از زخم‌های ایجادشده ترمیم نشده‌اند، بلکه کوران حوادث بر آن نمک نیز پاشیده است. ستادهای فعلی نیز اگر عزمی برای ترمیم این زخم‌ها ندارند، حداقل خود نباید آن را عمیق‌تر کنند. چهره‌هایی که اکنون رقیب انتخاباتی هستند صبح انتخابات دوباره باید در قامت مسئولان سیاسی و اجرایی کشور با یکدیگر تعامل داشته باشند. 

رفتارهای رادیکال و ایجاد کدورت‌های پرهزینه باعث می‌شود بسیاری از پل‌های ارتباطی ضروری بین چهره‌ها از بین برود و کلان‌چالش‌های کشور که حل‌شان نیاز به همدلی و همکاری دارد، به قفل‌های غیرقابل‌گشایش تبدیل شوند. 

تنها یکی از اثرات نزاع پرهزینه 88 تغییر ذائقه سیاسی مردم از رویکردهای ایجابی ایده‌محور به رویکردهای تقابلی بوده است. اثرات منفی رویکردهای تقابلی ایجاب می‌کنند که تا حد امکان باید مانع از آن شد و همین دستورکار باعث شده این ذائقه سیاسی محقق نشود و حامیان چنین رویکردی نسبت به مشارکت بی‌رغبت شوند و از آن اجتناب کنند. 

کاندیداهای انتخابات و اعضای مرکزی ستاد آنها که مدعی‌اند در آینده قصد توسعه و آبادانی کشور را دارند، باید این درک حداقلی را داشته باشند که دامن نزدن به شکاف‌ها نیز اصلی مهم برای تقویت جایگاه دولت مستقر است، لذا اگر مدعی خیرخواهی هستند باید در گام اول صادقانه عمل کنند و با قربانی نکردن منافع ملی به‌خاطر منافع جناحی برای دولت آتی مین‌ریزی نکنند. 

زمانی که مسئولان اجرایی باسابقه علیه یکدیگر از ادبیاتی زننده استفاده می‌کنند، خواسته یا ناخواسته پیامی در مورد وجود یک شکاف بزرگ در ساختار سیاسی و اجرایی ایران به جهان مخابره می‌کنند. چنین پیامی از دو جنبه منافع ملی ایران را تهدید می‌کند؛ اولا آنکه دشمنان را به سوءاستفاده از وجود اختلافات امیدوار می‌کند و آنها را به گروگان گرفتن منافع مردم ایران ترغیب می‌کند. 

متن کامل یادداشت علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

مرتبط ها