فرهیختگان: انتخابات ریاستجمهوری تیرماه هم نتوانست دومینوی مشارکت 40 درصدی را متوقف کند. بعد از مشارکت 48 درصدی 1400، مشارکت 42 درصدی انتخابات 98 و مشارکت 40 درصدی انتخابات اسفند، مرحله اول انتخابات تیرماه هم با مشارکت 40درصدی برگزار شد تا نگرانی درباره میزان مشارکت تبدیل به چالشی جدی شود که اگر برای جبران آن کنشی صورت نگیرد، ممکن است همین سیر نزولی ادامه پیدا کند و حتی مشارکت به کمتر از 40 درصد هم برسد.
نکته عجیب درباره انتخابات این دوره، آماری است که مراکز نظرسنجی از میزان مشارکت منتشر کردند. در این دوره حتی مراکز نظرسنجی معتبر که تقریبا میزان و نتیجه انتخابات 1400 را درست پیشبینی کرده بودند هم نتوانستند برآورد درستی از میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری داشته باشند و بعضی از آنها خطای 14 درصدی در پیشبینی میزان مشارکت داشتند.
این خطای مشترک درست زمانی اتفاق افتاد که به خاطر زمان کم و ویژه برگزاری انتخابات، تمرکز و توجه بیشتری به آماری که نظرسنجیها منتشر میکردند معطوف شده بود.
مرکز افکارسنجی ایسپا در آخرین افکارسنجی میزان مشارکت را 51 درصد، و میزان رای پزشکیان را 33 درصد، سعید جلیلی را 28 درصد و محمدباقر قالیباف را 19درصد پیشبینی کرده بود. مرکز افکارسنجی شناخت هم در آخرین پیمایش در تاریخ 5و6 تیرماه میزان قطعی مشارکت را 54 درصد اعلام کرده بود.
این مرکز افکارسنجی میزان رای مسعود پزشکیان را 30 درصد، مسعود جلیلی را 21 درصد و محمدباقر قالیباف را 20 درصد تخمین زده بود.
درواقع با نگاه به نتیجه مراکز نظرسنجی به ترتیب مرکز ایسپا خطای 11 درصدی در تخمین میزان مشارکت، مرکز شناخت خطای 14 درصدی، مرکز متا خطای 12 درصد و مرکز پژوهشها خطای 8 درصدی در تخمین میزان مشارکت داشتند.
انتخابات تیرماه به خاطر تعدد حوادث و فاصله زمانی کوتاه وقوع اتفاقها، آنقدر دچار پیچیدگی شده بود که پیشبینی قطعی اینکه چه کسی پیروز این رقابتها خواهد بود را با چالش مواجه کرد. از این جهت شاید بتوان سرعت اتفاقات را بهعنوان عاملی که درصد خطای مراکز افکارسنجی را بالا میبرد مورد توجه قرار داد.
در کنار این موارد، تنها موضوعی که مراکز افکارسنجی درست آن را پیشبینی کرده بودند، دومرحلهای بودن انتخابات و رقابت مسعود پزشکیان و سعید جلیلی در دور دوم بود. علت خطای فاحش این مراکز افکارسنجی را میبایست در چند موضوع جستوجو کرد.
تقریبا تمام مراکز افکارسنجی که نتایج آن در اختیار مخاطب قرار میگیرد به یک سازمان یا نهاد وابستگی داشتند. در این میان اگرچه منطقی نیست که گرایشات آنها در افکارسنجیها منعکس شود اما میشود بخشی از علل انتشار نتایج باب میل برخی نامزدها را در جامعه هدف آنها جستوجو کرد.
یکی از علل فاصله این میزان نظرسنجیها با آمار واقعی را میبایست در متن اتفاقاتی که در یکی دوشب منتهی به انتخابات رخ داد، جستوجو کرد.
برای مثال در جناح اصولگرایی هنوز مشخص نبود که اجماع صورت خواهد گرفت یا خیر، در حالی که تا نزدیکترین زمان برگزاری انتخابات، برداشتها این بود که ائتلاف در جبهه اصولگرایی رخ خواهد داد و تلقی برخی از مردم از اینکه نامزد مورد حمایت آنها رای نخواهد آورد، انگیزه مشارکت را در بخشی که برای حضور مردد بودند، از میان برد.
متن کامل گزارش زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.