ایمان عظیمی، خبرنگار: شمارش معکوس برای لحظه انتخاب فرارسیده است. هرکدام از نامزدها برای تصاحب صندلی ریاستجمهوری اسب خود را زین کردهاند و درصددند در آخرین ساعات تبلیغات از ظرفیت باقیمانده ستادهایشان برای جذب رای افراد مردد استفاده کنند. فیلمهای انتخاباتی نیز یکی از همین ظرفیتهای موجود است که با برقراری ارتباط با همه مردم میتواند بر رای و نظر آنها اثر بگذارد و هوش کمپینها را اندازه بگیرد.
نقد فیلمهای انتخاباتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری از این منظر مهم است که پرداختن به آنها واقعیت و دروغ حرف و نظر نامزدها را در نگاه منتقدان و اهالی فن هویدا میکند و بهعنوان پیشنیاز دورنمای خوبی از وضعیت آینده این افراد در جایگاه رئیس دولت به دست میدهد.
به دعواهای سیاسی بپرداز، مردم را بیخیال
مستند اول انتخاباتی علیرضا زاکانی کلاژی نامنظم از دوران زندگی این کاندیداست که با پخش تصاویری از دوران دفاع مقدس آغاز میشود و با پخش یک موزیکویدئوی چهاردقیقهای با صدای مانی رهنما به پایان میرسد. پخش این اثر در رسانه ملی، نهتنها کمکی به شهردار فعلی تهران برای کسب نظر مردم نمیکند، بلکه با کاتهای اشتباه و تدوین درهمریخته عملا ذهن مخاطب را بههم میریزد و دچار پرش میکند. فیلم عملا هیچ حرفی برای گفتن ندارد و فقط بر بعد مخالفخوان زاکانی بهعنوان یک آلترناتیو همیشگی که دائم علیه اصلاحطلبان و اعتدالیون حرف میزند، انگشت میگذارد و مخاطبانش هم «مردم» نیستند. ایرادهای ساختاری و تکنیکی فیلم بهقدری زیاد است که ما به جواد موگویی در مقام کارگردان این اثر حق میدهیم مستند موردنظر را گردن نگیرد و صدای قضیه را درنیاورد.
خیلی چپ، خیلی راست
از روزی که حضور مسعود پزشکیان بهعنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری قطعی شد، کمکها به کمپین و ستاد انتخاباتیاش با رشدی عجیبوغریب مواجه شد و شرایط برای این نامزد بهگونهای پیش رفت که در ابتدا انتظارش را نداشت. مستندهای انتخاباتی پزشکیان نیز همسو با برنامههای تبلیغاتی این کاندیدا پیش رفتند و از وی در عین حمایت از اقدامات دولت روحانی و سیدمحمد خاتمی چهرهای صادق، عدالتمحور و شایستهسالار ارائه دادند.
کارگردان مستند اول نامزد مطلوب اصلاحطلبان با قرار دادن پزشکیان در میان جوانان موسوم به نسل Z- که یادآور موقعیت آشنای بازی مافیاست- مخاطبان احتمالی این کاندیدا را مشخص میکند و با واگذار کردن فرمان جلسه به آنها بر حرف پزشکیان مبنیبر سپردن کارها به جوانان متخصص صحه میگذارد. تکلیف مستند اول مشخص است و با مخاطب قرار دادن عدهای از مردم، آنها را در جریان برنامههای کاندیدا احتمالیشان قرار میدهد و با زبان تصویر میگوید وی برای «رقابت» به صحنه آمده است. اما فیلم عقبتر از خواست و تمایل افرادی میایستد که میخواهند تغییر را بهصورت ملموس احساس کنند و تنها به جمع انگشتشمار و دستچینشدهای از جوانان با خواستهای حداقلی و قابلدسترس اهمیت میدهد؛ همانهایی که پیشتر با حضور در ستادهای این طیف سیاسی در انتخاباتهای پیشین به آرزویهایشان دستیافتهاند.
دروغ نمیگوید، حتی به غلط
مستندهای انتخاباتی سعید جلیلی را میتوان در قالب دو بعد دستهبندی کرد. ۱- در قالب چهرهای که طرفدارانش میخواهند از وی ترسیم کنند و ۲-کسانی که دوست دارند با آشناییزدایی از ابعاد شخصیتی جلیلی دیگران را به رای دادن به وی ترغیب کنند.
مستند اول انتخاباتی سعید جلیلی در همان نماهای ابتدایی تکلیفش را با خود و مخاطبش روشن میکند و با دست گذاشتن روی مشکل اساسی مردم، یعنی درد معیشت و اقتصاد وارد مبحث انتخابات میشود. مستند برای اظهار کارآمدی این نامزد نه وارد دوران کاریاش در گذشته میشود و نه با ورود به زندگی شخصی سعید جلیلی از گذشته لقمه میگیرد. فیلمساز سعید جلیلی را در موقعیتهای ناآشنا و نامانوس قرار میدهد و به این واسطه از پرتره شکلگرفته در ذهن افکار عمومی آشناییزدایی میکند. بهعنوان مثال وی را در میانه جمع کافهنشینان طبقه متوسط احضار میکند و مسائل جاری زندگی این طیف را به گوش این کاندیدا میرساند. نخبهباوری جلیلی نیز یکی دیگر از تصاویر نهچندان آشنا برای عوام است که توسط فیلمساز مورد بازسازی قرار میگیرد و او را در قامت یک مدیر غیرجناحی با فکر باز به تصویر درمیآورد.
مردی در وسط میدان
مستند اول محمدباقر قالیباف همانی است که از وی برای انتقال برنامههای تبلیغاتیاش انتظار داریم. یک تدوین تر و تمیز و مکانیکی، بدون اینکه ذرهای بیرون بزند و در مقام بیان حرفی بربیاید که نمیتواند پاسخگویش باشد. فیلم با تصاویری از حضور قالیباف جوان بهعنوان یک فرمانده دفاع مقدس شروع میشود و در یک خط صاف راهش را بهصورت خطی تا انتها ادامه میدهد. فیلمساز در عین اینکه خواسته این نامزد را چهرهای انقلابی معرفی کند که از دوران جنگ دغدغه نظام را داشته، از او کاراکتری تحولخواه و عملگرا نیز به دست میدهد و با دقت فراوان سعی میکند تا از پرداختن به حواشی این سالهای زندگی کاری و شخصی قالیباف دوری گزیند.
متن کامل این گزارش را در روزنامه بخوانید.