میلاد جلیلزاده، خبرنگار گروه فرهنگ: عبارت امام رضای ایرانی که از سر مهر و علاقه به کار برده میشود یا عبارت مشهور سلطان توس، نشان میدهد که نگاه ایرانیها به این شخصیت دینی و ملی، نگاه ویژه و متفاوتی است. امام رضا(ع) نماد غربت مکانی و نزدیکی قلبی است. نمادی از پناه دادن و حمایت از ضعفاست و تمام اجزای حرمش برای ایرانیها منبع جوشش غزل و قصههای پراحساس است. آب سقاخونه امام رضا (ع) شفاست و پرواز کبوترهای حرمش با بال ملائک بهشت، همصدا میشود. روی همین حساب میشود گفت یکی از مهمترین نشانههایی که میتواند هویت ملی سینمای ایران را مشخص کند، اشارههایی است که به خود امام رضا یا حرمش میشود. یکی از اولین اماکنی که سینمای ایران سراغ این عنصر هویتبخش رفت، فیلم «قیصر» بود به کارگردانی مسعود کیمیایی. قیصر مهمترین کارش در دنیا را این میدانست که ننهمشهدی را ببرد پابوس حضرت رضا و بالاخره به این آرزویش رسید. سالها گذشت تا دوباره سینمای ایران سراغ این مضمون برود که این هم به دوره بعد از انقلاب مربوط میشود.
در فیلم «دو چشم بیسو» که سال ۶۲ ساخته شد، مشایمان با بازی محمد کاسبی پسرهایش را به مشهد میبرد تا شفا بگیرند. نورالله، مادرزادی نابیناست و اسدالله هم در جبهه جانباز شده است و پاهایش از کار افتادهاند. در آخر فیلم نورالله با معجزه امام رضا بینا میشود و اسدالله که با سر و صدای مردم از خواب پریده است، برادرش را روی دست مردم میبیند که به پرواز درآمده است. یکی دیگر از فیلمهایی که به این موضوع پرداخته است، فیلم سینمایی «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش است که سال ۱۳۷۳ ساخته شد. قهرمان این فیلم مردی است به نام رضا که خسرو شکیبایی ایفاگر این نقش است. زمان جنگ، همسر رضا شهید میشود و خودش در آبادان به اسارت عراقیها در میآید. دختر آنها که در سالهای جنگ، نوزاد بوده است، حالا در مشهد پیش خانم دکتری به نام شکوه زندگی میکند. رضا بعد از ۹ سال که آزاد میشود، سراغ دخترش میرود اما آخر سر تصمیم میگیرد تنها بماند و زندگی دخترش را به هم نریزد و بعد، این مرد غریب و تنها برای آرامش قلبش به حرم امام رضا پناه میبرد که نمادی از غریب بودن است. بعد نوبت مازیار میری بود که سال ۸۵ دومین فیلمش را به نام «به آهستگی» بسازد. کاری که فیلمنامه آن را پرویز شهبازی نوشته بود و محمدرضا فروتن و نیلوفر خوشخلق در آن ایفای نقش کرده بودند. ماجرا درباره مردی است به نام محمود که کارگر جوشکاری خطوط راهآهن در جنوب است و یک روز همسرش را گم میکند؛ اما نهایتا گمشده پیدا میشود و فیلم با نقل مکان به مشهد و نمایی از حرم امام رضا تمام میشود. فیلمساز دیگری که سراغ این موضوع رفت، رسول صدرعاملی بود که به روش سهگانهسازی با مضمون مشترک، علاقه داشت. صدرعاملی سهگانهای درباره ارتباط آدمها با حرم امام رضا ساخت که خودش به او میگفت «سهگانه زائر» اولین قسمت این سهگانه «هر شب تنهایی» با بازی لیلا حاتمی و حامد بهداد بود. این فیلم سال ۸۷ ساخته شد و داستانش درباره زنی است به نام عطیه که دکترها به او گفتهاند زیاد زنده نمیماند و حالا حس ترس، باعث شده که ایمانش متزلزل شود. همسر عطیه از او میخواهد که با هم به زیارت امام رضا بروند و آنجا اتفاقاتی میافتد که روحیه این زن کاملا عوض میشود. فیلم بعدی صدرعاملی از این سهگانه، «شب» بود که عزتالله انتظامی، خسرو شکیبایی و امین حیایی در آن بازی کرده بودند. ماجرا به گروهبانی برمیگردد که قرار است یک مجرم سابقهدار را به زندان یکی از شهرستانها برساند و مجبور میشود به همراه مجرم دستبند به دست، یک شب در مشهد بماند. فیلم «شب» هم مثل هر شب تنهایی آدمی را نشان میدهد که وقتی در مقابل حرم امام رضا قرار میگیرد جهانش و نگاهش تغییر میکند.
«در انتظار معجزه» سومین فیلم صدرعاملی درباره امام رضا بود. این فیلم داستان زن و مردی است که در اوج اختلافات خانوادگی به همراه دختر چهارسالهشان به یک سفر زیارتی به مشهد میروند و همین سفر شروع یکسری تحولات در زندگی آنهاست. «آسمان هشتم» هم اسم فیلمی است که در سال ۸۹ حسن نجفی درباره زنی باکویی به نام خالده کارگردانی کرد. خالده همراه با پسرش قربان و دختر ناشنوایش به مشهد سفر میکند تا ناراحتی قلبی قربان مداوا شود. اما ماجرا در جوار حرم امام هشتم جور دیگری رقم خورد و نهایتا در داخل بارگاه با یک صحنه احساسی تمام میشود. در تلویزیون هم برای امام رضا آثار مختلفی ساخته شده است که از جمله آنها میشود به تلهفیلم شیرین حمید نعمتالله به اسم «بیا از گذشته حرف بزنیم» اشاره کرد. اما مهمترین و بزرگترین کار تلویزیون در این زمینه سریال «ولایت عشق» بود که مشخصا درباره زندگی حضرت رضا (ع) ساخته شد. این سریال را مهدی فخیمزاده کارگردانی کرده است.
در خیلی از سریالها هم اشارههایی به موضوع زیارت امام رضا شده است؛ از جمله مجموعه پرطرفدار «پایتخت» که در آن شخصیت باباپنجعلی تقریبا حافظهاش را از دست داده اما شوق زیارت امام رضا را هنوز از یاد نبرده است و یکی از فصلهای این سریال هم با زیارت مرقد امام رضا تمام میشود. بهروز شعیبی که قبلا در سریال «پردهنشین» صحنههایی از پناه بردن آدمهای دلشکسته به حریم امام رضا را نشان داده بود، بعدا در سینما هم فیلم «بدون قرار قبلی» را ساخت که هویت ایرانی یک زن را در پیوند با حریم سلطان توس نشان میداد؛ یک فیلم آرام و معنوی و دلنشین. سال ۱۴۰۱ بالاخره پای سینمای انیمیشن هم به روایتهای امام رضایی باز شد و فیلم «بچهزرنگ» که داستانش با مساله طبیعت و محیطزیست سروکار داشت، از ضامن آهو یک نمادسازی لطیف و دوستداشتنی داشت. در جشنواره فجر سال ۱۴۰۲ هم فیلم «آبی روشن» نمایش داده شد که از ابتدا تا انتها به مساله امام رضا و خدمت در حرمش و ضمانت آدمهای بیکس مربوط بود و آخر سر، مثل خیلی از فیلمهای دیگر این فهرست، با نماهایی از داخل حرم امام هشتم تمام شد.
۰۴:۵۱ - ۱۴۰۳/۰۲/۳۱
کد خبر: 191129
تصویر امام رضا(ع) در سینمای ایران؛
سکانس هشتم
این حرم دلگشا و باصفا غیر از اینکه پناهگاه معنوی و دینی است، برای ایرانیها رنگ و بو و معنای دیگری دارد که به مساله هویتشان برمیگردد.
مرتبط ها