فرهیختگان: پیش از آغاز رقابتهای جام جهانی فوتبال 2014، بخش ورزشی یاهو در گزارشی به روند آمادهسازی تیم ملی ایران پرداخته بود و از آنها به عنوان فهرستی یاد کرده بود که یک تیم برای موفقیت در یک رقابت بینالمللی نباید انجام دهد. از این سبک و سیاق کار در کشور ما کم نیست. فهرستهایی نه چندان کوتاه از اقداماتی که نه تنها کمکی به بهبود وضعیت و گرفتن نتیجه نمیکنند، بلکه نتیجه عکس خواهند داشت. نمونه نزدیکش به فضای دانشگاه را میتوان در جشنوارهای جستوجو کرد که روز گذشته اختتامیه آن در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. جشنواره سراسری نشریات دانشجویی، بستری که میتوانست شور تازهای به جریان رسانههای دانشجویی کشور ببخشد، در سادهترین روندهای معمول برگزاری یک جشنواره هم ناتوان ماند. جشنوارهای که میتوانست مسیری برای جدیتر شدن فضای نشریات و چهارچوبی برای هدایت آنها به سمت فعالیت حرفهای باشد در کمتر موردی حرفهای عمل کرد. این در حالی است که شماره 13 کنار عنوان جشنواره حکایت از تجربه 12 دورهای دارد که به نظر میرسد چندان تاثیری در این دوره نداشته است.
یک شروع با تاخیر
مهمترین آوردگاه نشریات دانشجویی در پس بیتوجهیها یکی از آخرین برنامههای معمول فرهنگی متولیان آموزش عالی بود که تعیینتکلیف شد. 17 مرداد سال 1400 پرونده تیتر 12 بسته شد و برگزیدگان آن در شرایطی کرونا معرفی شدند. جشنوارهای که معاونت فرهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میزبان دبیرخانه آن بود. با آغاز به کار دولت جدید و تغییرات مدیریتی وضعیت جشنواره که این بار قرار بود به میزبانی وزارت علوم،تحقیقاتوفناوری اجرا شود در هالهای از ابهام قرار گرفت. پس از حدود 20 ماه انتظارات فعالان دانشجویی، بالاخره از فروردین سال گذشته زمزمههای برگزاری با معرفی دبیر جشنواره جدیتر شد. 7 ماه بعد به شکل رسمی فراخوان جشنواره اعلام شد تا ماجرای جشنواره نشریات به ایستگاه سیزدهم برسد.
یک شیوهنامه پرحاشیه
ارمغان جدید جشنواره برای مدیران مسئول نشریات رویکردهای جدیدی در شیوهنامهای بود که نه در آن ظرافتهای پیشین وجود داشت و نه ایده و نوآوری خاص یا جدیدی نسبت به گذشته. آن هم در زمانی که به واسطه شبکههای اجتماعی و تغییرات مختلفی که در شکل و شمایل کار رسانه صورت گرفته، فعالیتهای رسانهای در بستر دانشگاه محدود به برد و انتشار نشریه نیست. شیوهنامه جشنواره سیزدهم در اقدامی عجیب یک گپ هفتماهه بین دو جشنواره ایجاد و البته مدیران مسئول فارغالتحصیل در بازه دوساله مدنظر جشنواره را از حضور در بزرگترین رقابت نشریاتی محروم کرد. محورهای جشنواره را نسبت به دوره قبل کاهش داد تا به زعم برخی فعالان نشریات ادغام حوزههای مختلف، شکل حرفهای جشنواره را خدشهدار کند.
یک اطلاعرسانی ضعیف
مخاطب ویژه جشنواره تیتر، اهالی رسانههای دانشجویی دانشگاه هستند. دانشجویان اهل خبر دانشگاه که طبیعتا خودشان درگیر کار اطلاعرسانیاند. با این حال برخیشان تا همین اواخر جشنواره از برگزاری آن بیخبر بودند. اینکه چه میزان مسئولیت این اطلاعرسانی کمفروغ برعهده دانشگاههاست و چه میزان برعهده دبیرخانه چندان قابل اندازهگیری نیست. اما از حالوروز سایت جشنواره یا شبکههای اجتماعی آن میتوان میزان دغدغه متولیان آن را دانست. صفحه جشنواره در اینستاگرام تا پیش از آغاز اختتامیه روی هم رفته 6 پست منتشر کرده است و 64 نفر مخاطب داشته! صفحه جشنواره در تلگرام 120 نفر و در ایتا 294 نفر دنبالکننده دارد. اعداد وقتی معنادار میشوند که نگاهی به کانال دوره قبل جشنواره داشته باشیم که با گذشت حدود 3 سال هنوز بیش از هزار و 100 مخاطب دارد! سایت جشنواره هم کلا تا روز گذشته دو خبر منتشر و صرفا به انتشار شیوهنامه و درگاه ثبتنام بسنده کرده است. پوستر جشنواره هم داستان دیگری دارد. پوستر ابتدایی جشنواره در ایام اختتامیه تغییر کرد و تازه حال و هوای یک جشنواره جدی به خود گرفت. اتفاقی که در جریان اطلاعرسانی اخبار اختتامیه هم دیده شد و احتمالا آن را هم باید تاثیر فعالیتهای دانشجویان مشهدی میزبان دانست.
یک فراخوان کماستقبال
جشنواره تیتر سیزدهم تا چشم کار میکند حاشیه دارد اما خبری از شفافیت نیست. از قرار معلوم و شنیدهها تعداد آثار جشنواره نسبت به دوره قبل افت جدی داشته است. سیماسادات لاری، معاون وقت فرهنگی وزارت بهداشت در نشست خبری پیش از اختتامیه دوره دوازدهم آمار جزئی و مرحله به مرحله آن را تشریح کرده بود؛ ۲۸ هزار اثر با مشارکت ۱۵۳ دانشگاه کشور به جشنواره دوازدهم رسیده بوده که پس از غربالگری اولیه تعداد آثار به ۲۳ هزار و ۷۸۹ اثر رسید؛ در حالی که هیچ عدد رسمی از تعداد آثار دریافتی دبیرخانه تاکنون منتشر نشده، برخی دانشجویان براساس شنیدهها تعداد آثار را کمتر از نصف آثار غربالشده دوره قبلی عنوان کردند. مسئولیت این کاهش استقبال و حضور هم گردن کرونا افتاد.
یک داوری عجیب
تیتر 13 اگرچه دیر شروع شد اما برای پایان عجله داشت. از همان ابتدای اعلام فراخوان، بهمن ماه زمان اختتامیه تعیین شد که کمی بعد به خاطر پیک برنامههای وزارت بهداشت به اردیبهشت ماه منتقل شد. فراخوان ارسال تا 5 دی ماه تمدید شد؛ این یعنی فرصت داوری اولیه و نهایی تا برگزاری اختتامیه کمتر از 6 هفته و به صورت کاملا فشرده انجام میشود. اتفاقی که حتی در فرمهای سامانه داوری و کیفیت عملکرد سامانه هم تاثیر داشت. اتفاقی دیگر داوری جمعی مرحله نهایی است. در حالی که در دوره اخیر فارغ از نگاههای سیاسی و ارزشگذاری تخصصی، گروهها و حوزههای تخصصی توسط گروهی از افراد فعال حوزه داوری شده بود، این دوره براساس اخبار منتشرشده ترکیبی 12 نفره به داوری آثار پرداختند که در بین آنها صرفا یک عضو هیات علمی دانشگاه دیده میشود.
یک اختتامیه ازسربازکن
اختتامیه جشنواره امسال بیش از آنکه بازگشتی به حال و هوای پرهیاهوی دهه 90 باشد، چهره بدون ماسک اختتامیه دوره دوازدهم بود. در آغاز آن حتی نه خبری از معاون فرهنگی وزارت علوم بود نه مدیرکل؛ و نه مدیران وزارت بهداشت که زمان آیین پایانی به خاطر درخواست آنها تغییر کرده بود. حتی رئیس دانشگاه میزبان هم در مراسم حاضر نشد تا شروع آیین پایانی تیتر 13 هم به اندازه فراخوانش کمفروغ باشد. تیتر بزرگترین آوردگاه فعالان دانشجویی در حوزه رسانه که میتوانست چه در دوره برگزاری و چه در ایام برگزاری اختتامیه یک دوره بزرگ آموزشی برای تقویت جریان آگاهیبخشی در فضای دانشگاه باشد به یک نمایشگاه ساده و بدون مهمان، چند بازدید و یکی دو کلاس آموزشی تقلیل یافت. آن هم در فضایی که رسانههای جهان اخبار جریانسازی دانشجویان خارجی در اعتراض صهیونیستهاست؛ هیچ ابتکاری در این رویداد دیده نمیشود. گویا در نگاه برگزارکنندگان، آنقدر که پایان تیتر13 اولویت داشت، کیفیت آن مهم نبود. در سالن مراسم پایانی تعداد صندلیهای خالی بیشتر به چشم آمد. وزیر علوم هم ترجیح داد به خوابگاه دانشگاه شریف برود و صرفا به صدور پیامی بسنده کند. در جشنوارهای که برخلاف گذشته اسامی نامزدهای بخشهای مختلف هم منتشر نشد، خبر منتشرشده از برگزیدگان هم جزئیات روشنی ندارد. نه نام دانشگاهها مشخص شده و نه حتی حوزهای که افراد منتخب شدند.
یک تغییر عاجل
روند جشنواره تیتر در دورهای که روز گذشته به پایان رسید نشان از رویکردی در بدنه مدیران آموزش عالی نسبت به فعالان دانشجویی به ویژه در حوزه رسانه دارد. اگر بناست نشریات محل تقویت فکر و بستر رسمی بیان دیدگاهها و نشانهای از بالندگی اندیشه دانشجویان باشد، باید برای تقویت آنها برنامهریزی کرد و از هر فرصتی برای رشد آنها بهره گرفت. آینده رسانههای کشور بیگمان میراثی است که به فعالان دانشجویی امروز خواهد رسید؛ افرادی که میتوانند با اندوختهای از تجربیات دوران دانشگاه روزهای بهتری برای فضای پرچالش رسانهای کشور بسازند. ماجرای نشریات بیش از آنکه نیازمند انعکاس چند یادداشت و مطلب در رسانههای رسمی کشور باشند -که در عمل هم نشانهای از آن نیست- نیازمند تغییر رویکردی جدی در تصمیمگیران دانشگاه برای رفع دغدغهها و تقویت عملکردشان هستند.