کد خبر: 190459

سیدسعید لواسانی، استاد دانشگاه:

جوانه زدن در غزه، تکثیر در اروپا

ما به لحظه تاریخی آزادی قدس نزدیک شده ایم، اما باید مراقب باشیم که همه اینها به شرط رعایت اصول اسلامی یعنی مقاومت اسلامی است که تاکنون یاری خدا را با خود به همراه داشته و به خواست خداوند سبحان به زودی فتح قریب را نصیب مؤمنان خواهد کرد. آری زمان چنین رخدادی را نمی توانیم پیش بینی کنیم، فقط می دانیم دور نیست، اما چقدر نزدیک است؟

سیدسعید لواسانی، استاد دانشگاه: «مسأله قدس یک مسأله شخصی نیست، و یک مسأله مخصوص به یک کشور و یا یک مسأله مخصوص به مسلمین جهان در عصر حاضر نیست، بلکه حادثه‌ای است برای موحدین جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آینده، از روزی که مسجد‌الاقصی‌ پی‌ریزی شد تا آن‌گاه که این سیاره در نظام هستی در گردش است.»
امام خمینی (ره)
از ابتدای انقلاب اسلامی ما در این فکر بودیم که روزی قدس و سرزمین فلسطین به دامن اسلام بازمی‌گردد و اسرائیل محو خواهد شد. و از همان ابتدا گروهی آن را خیال یا توهمی خطرناک یا بیمارگونه می‌دانستند و در بهترین حالت از دو دولت در سرزمین اسلامی فلسطین سخن می‌گفتند. اما ما می‌گفتیم این امر ـ یعنی بازگشت قدس ـ به آغوش اسلام، دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد. یهود با برداشتی تخیلی از تاریخ و تفسیری دروغین از مظلومیت قوم یهود، موفق شد که سرزمین فلسطین را غصب کند و با انواع جنایات و خباثت‌ها آن را برای خود حفظ و تثبیت کند. اما سخن دقیقا همین است که یهود با قدرت نظامی و رسانه‌ای و خام‌کردن جهان و جهان اسلام و با استفاده از ضعف مسلمانان و خیانت مسئولان کشورهای اسلامی توانست به صورت جعلی دولتی در دل سرزمین اسلامی بنا کند که «جعل» مشخصه اصلی آن است و طبعا «مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‌ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِی نارِ جَهَنَّمَ» است و امکان ندارد که بتواند تداوم یابد و نابودی آن به صورت طبیعی رخ خواهد داد، اما زمانش باید فرارسد و شواهد و قرائن نشان می‌دهد که ـ به‌خواست خدای سبحان ـ این رخداد عظیم در آینده نزدیک رخ خواهد داد.
مسلمانان در یک دوره طولانی به اسارت استعمار غرب درآمدند و این البته از ضعف آنان حکایت می‌کند که اصالت و رسالت خود را فراموش کردند و اسیر و دست‌بسته دنیای غرب شدند. این امر بهبود یافته اما هنوز به صورت کامل و اساسی علاج نشده است. رهبران فاسد کشورهای اسلامی نیز مزید بر علت بودند و هستند. به این دلیل اسلام در انزوای کامل قرار داشت و ملل مسلمان به تحجر کشیده شدند که سوءاستفاده یهود و جهان استعمار و استکبار از این ضعف و غصب سرزمین فلسطین یکی از ثمرات همین بلیه بزرگ بود.
جولیوس هیلل گرینستون (Julius Hillel Greenstone) خاخام آمریکایی در کتاب «انتظار مسیحا در آیین یهود» ـ 40 سال پیش از تأسیس دولت جعلی اسرائیل ـ نگاه یهود به فلسطین و این بلیه را چنین تشریح می‌کند: «صَهْیونیسم با آنکه نزد بسیاری از هواداران خود مقدس است، نمی‌تواند جای «آرمان مسیحایی» [یهود] را بگیرد. هدف صَهْیونیسم تأسیس دولت یهود در فلسطین تحت حمایت قدرت‌های اروپاست. آرمان مسیحایی وعده می‌دهد که یهود یک قدرت جهانی در فلسطین تأسیس خواهد کرد و همه اقوام زمین در مقابل آن کرنش خواهند نمود. صَهْیونیسم حتی در بعد سیاسی خود تنها یک مرحله از آرمان مسیحایی [یهود] را محقق خواهد ساخت و به همین علت در صورت توفیق ممکن است به سوی تحقق کامل آن آرمان گام بردارد. این اقدام در صورت عدم توفیق نیز یهودیان را در مورد اصل آن آرمان، دلسرد نخواهد کرد؛ زیرا آرمان مسیحایی از آزادی یهودیان گسترده‌تر و از تأسیس یک دولت یهودی مستقل فراگیرتر است. آرمان یادشده اهداف بلندی را برای بشریت و تکامل نژاد بشری درنظر می‌گیرد ولی در عین حال، در یک زمینه یهودی و با مفهومی کاملا یهودی باقی خواهد ماند.» بنابراین آنان در اندیشه تصرف فلسطین برای هدف بزرگ‌تری یعنی حکومت جهانی یهود هستند. اما فلسطین سرزمین اسلامی است و قدس، قبله نخست مسلمانان است و جدایی آن از اسلام ـ برای مدت طولانی ـ امکان‌پذیر نیست و دیر یا زود مسلمانان از خواب گران بیدار می‌شدند و این امر با انقلاب اسلامی و ظهور عالم جدید که تقابل کامل با جهان مدرن دارد، رخ داد.
انقلاب اسلامی در ایران، جهان را از نظم نوینی که برای آن ترسیم می‌کنند، به سوی نظمی برد که طبعا غربیان نمی‌پسندیدند، اما راه مقابله با آن را هم نداشتند. تلاش‌های بسیاری کردند و همه تلاش‌های آنان ـ ضمن خسارت‌های زیادی که بر ملت ایران تحمیل کرد ـ موفقیت‌آمیز نبود. آنان خواستند جلوی رشد و تعالی ملت ایران را با عالم جدیدی که با انقلاب اسلامی ظهور یافته بود، با انواع حیله‌های نظامی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و رسانه‌ای بگیرند، اما نه تنها ملت ایران ـ با سرمایه اندیشه اسلامی ـ متوقف نشد، بلکه پیش رفت و بخش‌هایی از جهان اسلام را نیز به این عالم جدید وارد کرد، عالمی که جهان ولایت الهی است و در تقابل با ولایت طاغوت قرار داد. ازجمله آنها ملت فلسلطین بود که از بند ناسیونالیسم منحط عربی همچنین از دیدگاه‌های مادی‌گرایانه مارکسیستی و الحادی رهایی یافت و حقیقت را در دامن اسلام یافت و چه خوش در غزه درخشید. پیش از آن حزب‌الله لبنان بود و مقاومت اسلامی عراق و یمن و سوریه نیز دنباله این حرکت را گرفتند و هنوز راه ادامه دارد.
در این مسیر نقش رهبری و امام انقلاب اسلامی بسیار پررنگ است، حضرت امام خمینی در دوران خود این بنا را نهادند و پس از ایشان، حضرت امام خامنه‌ای به شایستگی امامت امت بپاخاسته را بر عهده گرفتند و ایرانیان نیز در این جهت الگوی ترازی شدند. شهید سلیمانی آشکار کرد که ایرانیان می‌توانند رسالت و اصالت خود در بازگرداندن سرزمین اسلامی فلسطین به آغوش اسلام را ایفا کنند و به این دلیل آمریکا و نظام مسلط بر آن، چاره را در شهادت وی دید، به این خیال که ایران و مقاومت اسلام را فلج و زمین‌گیر خواهد کرد، اما مسأله چنان عمیق بود که با شهادت او برای هرکسی که ناظری بیدار بود، مشخص شد ایران رهبر مقاومت اسلامی است، اما یگانه پرچم‌دار آن نیست، بلکه این امر که با انقلاب اسلامی در ایران ظهور یافت، نورانیتش جهان اسلام را درنوردید و پرچم اسلام ناب در جای‌جای دنیای اسلام به اهتزاز درآمد و امروزه این پرچم در فلسطین هم برافراشته شده است.
درست است که هنوز مناسبات سیاسی جهان و موازنه قدرت سیاسی و رسانه‌ای و نظامی و اقتصادی به نفع غرب است، اما مناسبات اصلی تغییر کرده و دیگر اسلام و مرکز آن ایران، امری نیست که به آن بی‌توجه باشند و غرب روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شود و اسلام و ایران قدرت بیشتری می‌گیرند. در این مناسبات جدید، ایران و رهبری آن نشان داد که رهبر شایسته‌ای برای جهان بپاخاسته اسلام است اما هرگز نگاه از بالا به پایین به آنان ندارد و روابط استعماری مرسوم در دنیای معاصر را به‌رسمیت نمی‌شناسد و حامی و پاسدار عزت اسلامی است، نه اینکه به جای آنان تصمیم بگیرد و عمل کند. بدین‌سان آنان را مقید به قیود نکرد، بلکه استقلال و ملیت و شخصیت آنان را به‌رسمیت شناخت و پاس داشت. و همین نگاه است که دل‌های مسلمانان و جریان مقاومت را به ایران و رهبر آن جلب کرده و با آن همراه کرده است. غزه با همین نگاه اسلامی است که مقاومت در شدیدترین سختی‌ها را بر انفعال و تسلیم ترجیح داد و همین نگاه است که ملت فلسطین را برای رسیدن به هدفش یعنی آزادی قدس شریف و سرزمین فلسطین و بیرون‌راندن متجاوزان غاصب از سرزمین‌های اسلامی یاری می‌کند.
بنابراین ما به لحظه تاریخی آزادی قدس نزدیک شده‌ایم، اما باید مراقب باشیم که همه اینها به شرط رعایت اصول اسلامی یعنی مقاومت اسلامی است که تاکنون یاری خدا را با خود به همراه داشته و به خواست خداوند سبحان به‌زودی فتح قریب را نصیب مؤمنان خواهد کرد. آری زمان چنین رخدادی را نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم، فقط می‌دانیم دور نیست، اما چقدر نزدیک است؟ بستگی به حضور مؤمنانه مقاومت اسلامی در صحنه دارد. ما روزهای پرشوری برای فلسطین را در انتظار هستیم که در آن روزها، همه رنج‌ها و محنت‌ها و سختی‌ها و شهادت‌ها و رشادت‌ها به بار خواهد نشست. اما شرطش آن است که شمشیری که از نیام درآمده مجدد با خباثت دشمن و خیانت دشمنان دوست‌نما غلاف نشود که انتظار طولانی خواهد شد.
اما هرچه باشد، اسلام سر برآورده و زمان ظهور اسلام فرا رسیده و تمدن اسلامی از ویرانه‌های غزه جوانه زده است و امروزه غزه مرکز جهان شده است و بیداری به قلب آمریکا و اروپا سرایت کرده و دانشگاه‌ها و مردم آن سامان را به خود جلب کرده و دوران ستم و جور و جولان اسرائیل و یهود در دل سرزمین اسلامی به پایان رسیده است و فلسطین و قدس شریف آزاد خواهد شد؛ چه این زمان زود باشد یا چند صباحی برای آن بگذرد، اسرائیل ماندنی نیست و در مقابل فلسطین باقی خواهد ماند. بگذار آمریکا «وتو» کند و با سلاح و همه امکانات خود به کمک اسرائیل بیاید، بگذار که چرخه جهنمی و جاهلیت مدرن یاور ظالم و مقابل مظلوم باشد. ما هستیم که به وعده الهی ایمان داریم و یقین داریم که روزی استکبار جهانی و یهود بین‌الملل برای حفظ بقای خود، مجبور می‌شوند دست از رژیم جعلی اسرائیل دست بردارند و آن روز فلسطین و قدس به آغوش اسلام بازمی‌گردد و یهودیان در اطراف و اکناف جهان سرگردان و آواره می‌شوند و این البته پسند سران قوم یهود است تا باز با مظلوم‌نمایی، بهانه بیشتری برای تسلط بر بشر بیابند و عامه یهود برای آنان هیچ اهمیتی ندارند مگر به مثابه ابزار قدرت آنان. اما از آن‌سو ایران رهبر ظهور چهره نویافته‌شده اسلام ناب است و خورشید اسلام از غرب آسیا طلوع کرده و تا صبح صادق مهدوی زمانی نمانده است و به خواست خداوند سبحان با ظهور موعود ادیان، حضرت صاحب امر و زمان سلام‌الله علیه همه نقشه‌های یهود و استکبار خنثی خواهد شد.

مرتبط ها