کد خبر: 17815

از سال ۸۹ با آغاز کاهش تعداد ازدواج‌ها تعداد طلاق‌ها همچنان درحال افزایش است

متاسفانه بازار طلاق پر رونق است

تصمیم‌گیری ها و سیاستگذاری ها در عرصه کلان باید با یک برنامه ریزی صحیح و نگاه درست به آمار در جهت ساماندهی وضع موجود و رفع موانع و گره های مختلف بر سر راه جوانان جهت دهی شود تا آمار کاهش ازدواج ها با افزایش میزان طلاق همراه نبوده و جوانان در گرایش و میل به ازدواج دچار تشکیک نشوند.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، همواره در بیان آمار و اطلاعات از موضوعات و مصادیق مختلف همچون سایر موضوعات با دو دسته خوب و بد مواجهیم. یعنی برخی آمار و اطلاعات با رشد یا کاهش‌شان دربردارنده امید و خبر خوش هستند ولی برخی دیگر متاسفانه حامل اخبار خوشایندی نیستند. پدیده‌های اجتماعی هم از این امر مستثنی نیستند. از قضا آمار و اطلاعات موجود در این بخش بسیار حائز اهمیت و راهنمای بسیاری از مصلحان و سیاستگذاران این عرصه است و از سوی آنان مورد توجه قرار می‌گیرد. آمار و اطلاعات در حوزه پدیده‌های اجتماعی بخش‌های مختلفی دارد و به موضوعات گوناگونی مربوط می‌شود؛ بیکاری، طلاق، ازدواج، اعتیاد، بزهکاری و ... . توجه به هر یک از این موارد به صورت یک کل یا تک به تک مورد توجه است. با حفظ جایگاه توجه به تمامی این مصادیق، آماری اخیرا در ارتباط با ازدواج و طلاق منتشر و باعث نگرانی فراوان بین کارشناسان و مصلحان اجتماعی شده است و آنها را بر آن داشته در باب چرایی بروز آن به تفکر و بحث بنشینند.

 افزایش طلاق و کاهش ازدواج

به گواه آماری که اخیرا منتشر شده و با توجه به اینکه سیر نزولی ازدواج از دهه نود آغاز شده است، در سال 96 شاهد رکورد بی‌سابقه‌ای در 51 سال اخیر در کشور بوده‌ایم به طوری که در سال گذشته 11 درصد کاهش ازدواج داشته‌ایم و میزان طلاق‌ها نیز 6/6 درصد افزایش یافته است. این یعنی در 608 هزار ازدواج ثبت شده در سال 96، 174 هزار ازدواج منتهی به طلاق شده که این موضوع قابل‌تامل و اسف‌بار است. با نگاهی به سیر 6 ساله در این خصوص افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج قابل مشاهده و بررسی است.

سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران نیز به ارائه آمار در این بخش پرداخته است و به گفته وی در بازه زمانی سال 90 تا 96 طلاق، 22.2 درصد تغییرات مثبت و از ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ فقره در سال ۹۰ به ۱۷۴ هزار و ۹۹۷ فقره در سال ۹۶ افزایش داشته است. بر مبنای همین آمارها، تقریبا در سال ۹۰ هر ساعت ۱۶ طلاق ثبت شده که این آمار در سال ۹۶ به ازای هر ساعت ۲۰ طلاق ثبت شده است. بر همین مبنا در سال ۹۰ به ازای هر 6.1 ازدواج یک طلاق داشتیم که در حال حاضر به ازای هر 3.4 ازدواج یک طلاق در کشور اتفاق می‌افتد. این آمارها نشان می‌دهد با وجود همه اقدامات انجام شده و همکاری‌های بین بخشی همچنان باید نگران ۱۷۴ هزار طلاق اتفاق‌افتاده در کشور باشیم.

موسوی چلک با بیان اینکه آمارهای طلاق اگرچه به نسبت سال قبل تغییرات محسوسی نداشته است، روند کاهش ۱۳ درصدی ازدواج در سال ۹۶ نسبت به ۹۵ نگران‌کننده است، تصریح کرد: «بی‌دلیل نیست که مقام معظم رهبری نیز یکی از پنج اولویت اصلی کشور را در جلساتی که با سران قوا داشته‌اند، طلاق عنوان کرده‌اند.»

 علل سیر صعودی طلاق

در یک جمع چند نفره، قبل از آنکه با جامعه‌شناس یا کارشناس در ارتباط با این موضوع گفت‌و‌گویی کنیم موضوع را مطرح کردم. در این جمع هم افراد متاهل وجود داشتند و هم مجرد. این آمار از نظر آنها اصلا قابل‌درک نبود. آه حسرت از نهاد همه‌شان برخاست. از آنها خواستم به قدر فهم و دانش خود علل این آمار و افزایش طلاق را بگویند.

یکی از افراد متاهل در جمع گفت: «من خودم 20 سال پیش ازدواج کردم و الان یک پسر و دختر دارم. قدیم‌ترها یک‌سری موضوعات وجود داشت که باعث می‌شد مردها و زن‌ها اصلا به طلاق فکر نکنند. یکی از این موضوعات قبح آن بود. من خودم یادم هست که پدرم تعریف می‌کرد تو کل فامیل چنین موضوعی هرگز مطرح نمی‌شد و اون رو همردیف آدم کشتن می‌دونستن. البته این معنی‌اش آن نیست که مشکلی وجود نداشت یا زن و شوهرها هم دیگه‌رو تحمل می‌کردن. می‌گفت اون موقع‌ها اگر مشکلی پیش می‌اومد با بزرگ‌ترها درمیون می‌گذاشتن؛ پدر و مادر، برادر یا خواهر بزرگ‌تر، عمو و دایی و ... که بهش اعتماد داشتن. اونا راه حل می‌دادن، اما الان تا مشکلی پیش میاد، زن و شوهر‌ها از کوره در‌میرن و می‌خوان سریع تلافی کنن و انتقام بگیرن؛ انگار نه انگار که عاشق هم بودن.»

یک نفر دیگر از بین جمع ادامه داد: «یک چیز دیگه‌ای هم که هست اینه که دختر و پسرها شناخت کافی از هم ندارن. می‌گن که خیلی‌هاشون خیلی وقته هم‌رو می‌شناسن اما رو موضوعات اصلی از هم شناخت ندارن. وقتی تو چالش‌های اصلی زندگی مشترک گرفتار می‌شن، کم‌میارن و به طلاق فکر می‌کنن.»

این نگاه و بازخورد عمومی به افزایش آمار طلاق چندان هم از آن چیزی که از نگاه جامعه‌شناسان و مصلحان اجتماعی بیان می‌شود، فاصله ندارد. تغییر سبک زندگی، تغییر در اولویت‌ها و خواسته‌ها، انتظارات از زندگی زناشویی و تغییر در نگرش‌های معطوف به زندگی اجتماعی از جمله عواملی هستند که از آن در توجیه افزایش این آمار نام برده می‌شود.

اخیرا معاون سازمان امور اجتماعی کشور در ارتباط با آمار جالب توجه طلاق‌ها در یکی از مناطق تهران گفته است: «در منطقه شمیرانات تهران به ازای هر ۱۰۰ ازدواج، ۶۷ طلاق به وقوع می‌پیوندد که نشان می‌دهد بیکاری و فقر تنها عامل جدایی نیست بلکه سبک زندگی‌ها فرق کرده است.»

با این تفاسیر سبک جدید زندگی و گرایش و تمایل به نوع خاصی از آموزه‌های زندگی مشترک باعث ایجاد تغییرات جدی در انتظارات و پیش‌زمینه‌های ذهنی زوج‌ها از ازدواج و زندگی زناشویی شده و بخشی از طلاق‌ها نشات گرفته از این موضوع است. بیکاری، فقر، اعتیاد و ... نیز به عنوان مصادیق دیگری که همواره از علل اصلی طلاق‌ها بوده است در کنار این موضوعات وجود دارند و به افزایش این آمار دامن می‌زنند.

 چرا ازدواج کاهش یافته است

تفکیک بین این دو مولفه، یعنی افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج به ما کمک می‌کند این دو را در عین همبستگی، به صورت منفک و جدا از هم با دقت مورد بررسی قرار دهیم. در این زمینه نکته قابل‌تامل آن است که ما هر سال با افزایش تعداد جوانان در هرم جمعیتی کشور مواجهیم اما آمار، کاهش ازدواج را نشان می‌دهد. این یعنی جوانان ما علی‌رغم اینکه به سن ازدواج رسیده‌اند، تمایلی به زندگی مشترک ندارند. تمامی عللی که در بحث افزایش آمار طلاق مطرح شد در مورد این موضوع نیز صادق است. تفاوت نگرش‌ها و تغییر انتظارات از زندگی زناشویی موضوعی است که باعث می‌شود پسران و دختران به ازدواج به چشم یک اولویت دارای تراز قابل‌توجه نگاه نکنند. این نوع نگاه وقتی در کنار سایر شاخص‌ها از جمله بیکاری، عدم تامین اقتصادی و معیشتی، فاصله طبقاتی و تنگناهای اجتماعی قرار می‌گیرد منجر به ایجاد انگیزه‌ کافی در ذهن جوان برای عدم‌پذیرش بار مسئولیت در زندگی مشترک می‌شود. همین موضوع باعث کاهش آمار ازدواج و کاهش میل فکری و عقیدتی به داشتن زندگی مشترک می‌شود.

 فضای مجازی؛ مولفه جدید موثر در آمارهای این حوزه

آنچه تا اینجا به آن پرداخته شده واقعیاتی است که بخش بزرگی از آن، مثل بیکاری، فقر، فاصله طبقاتی و ... از گذشته تا به حال وجود داشته است. بخشی از مباحث مربوط به تغییر سبک زندگی هم از طریق ارتباطات بین فرهنگی و رسانه‌ها ایجاد شده است و قدمت دارد. البته فضای مجازی و تاثیرات گسترده‌اش به مثابه ابزار ارتباطی قدرتمند و همیشه در دسترس نیز به عنوان یک عامل جدید و جدی به سایر علل اضافه شده است.

چند وقت پیش وقتی با یکی از دوستان دوران دبیرستانم که حالا درس و دانشگاهش را هم به اتمام رسانده صحبت می‌کردم می‌گفت چندماهی است که تاریخ خواستگاری‌اش را با دختر مورد علاقه‌اش جابه جا می‌کند. گمان می‌کردم به خاطر وضع معیشتی باشد اما با شناختی که از او داشتم می‌دانستم مشکل مادی ندارد. کمی که صحبت کردیم علت اصلی را گفت. می‌گفت نمی‌تواند همسرش را همیشه دوست داشته باشد. این برای من خیلی عجیب بود اما او واقعا دچار چندگانگی شده بود. همسرش را فقط بر اساس زیبایی‌های ظاهری انتخاب کرده بود و حالا بعد از مدتی چشم‌هایش دختران زیباتری را هم دیده بود و نمی‌توانست چشمانش را کنترل کند. می‌گفت تنوع‌طلب شده است و نمی‌تواند ثبات داشته باشد. اقرار ترسناکی بود اما وقتی کمی کنکاش کردم متوجه شدم این موضوع، درگیری ذهنی بسیاری از پسران و دختران است. از جمله دلایل آن هم می‌توان به تصاویر و جذابیت‌هایی اشاره کرد که در فضای مجازی می‌بینند، تابو‌هایی که شکسته شده‌اند و مکالماتی که نخست خیلی ابتدایی با جنس مخالف آغاز می‌کنند و در نهایت افسار آن گسیخته می‌شود و کار به جاهایی می‌کشد که نباید کشیده ‌شود. این روابط هرز، چه کوتاه و مقطعی و چه طولانی و دائمی، فرد را در گزینش شخص مورد علاقه دچار تشکیک می‌کند و در نهایت این امر سبب می‌شود ارتباطات به ازدواج ختم نشود و آمار آن کاهش ‌یابد.

تصمیم‌گیری ها و سیاستگذاری ها در عرصه کلان باید با یک برنامه ریزی صحیح و نگاه درست به آمار در جهت ساماندهی وضع موجود و رفع موانع و گره های مختلف بر سر راه جوانان جهت دهی شود تا آمار کاهش ازدواج ها با افزایش میزان طلاق همراه نبوده و جوانان در گرایش و میل به ازدواج دچار تشکیک نشوند.

 

* نویسنده : ابوالقاسم رحمانی روزنامه‌نگار