جمعی از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران با حضور در روزنامه «فرهیختگان» درباره مشکلات دانشگاه و دغدغههایشان به گفتوگو نشستند. مهمترین مساله مطرحشده بین دانشگاهیان، ارتباط با صنعت است. در این میان دیدگاههای زیادی وجود دارد. از طرفی بیان میشود که صنعت به دنبال سود است و نمیتواند به دانشگاه فرصت آزمون و خطا بدهد و متحمل ضرر شود. از طرف دیگر بعضی اساتید بر این باورند که صنعت ایران برای عواملی چون تحریم عقب مانده است. دانشگاه از نظر پژوهش دارای پیشرفتهای بالای علمی است. بعضی اساتید تقاضای فرصتی دوباره برای ارتباط با صنعت دارند و جبران تجربه بد گذشته و احیانا ضرری که از سوی دانشگاه برای بیتجربگی آن در ارتباط با صنعت وارد میشود. همواره یکی از معضلات و دغدغه دانشجویان، آینده شغلیشان و دوران پسادانشجویی است؛ اینکه شغلی متناسب با رشته تحصیلی خود داشته باشند، از آرزوهای این قشر جوان است. نگرانی رسیدن به این آرزو با مشاهده فارغالتحصیلان بیکار دانشگاههای برتر کشور دوچندان میشود. از همینرو در روزنامه «فرهیختگان» با جمعی از دانشجویان فنی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستیم.
ابتدا درباره ارتباط صنعت با دانشگاه از دانشجویان پرسیدیم که ارتباط دانشگاه و اساتید هر رشته با صنعت چگونه است، آیا این ارتباط وجود دارد؟
علی جعفری، دانشجوی دانشکده شیمی ورودی سال 95 از صحبتهای خود با دیگر دانشجویان گفت و افزود: «عمده مشکل دانشجویان در ارتباط دانشکده با صنعت است. عدموجود شغل است که موجب میشود دانشجویان به سمت کارهایی مثل شرکتهای دانشبنیان بروند و لازمه شرکتهای دانشبنیان نیز برقراری ارتباط دانشگاه با صنعت است. بین صنعت و دانشگاه یکسری مشکلات وجود دارد. بخشی از آن به دانشجوها و بخشی دیگر به سیاست دانشکده و ریاست دانشگاه مربوط میشود.»
این دانشجوی شیمی گفت: «تعدادی از دانشجویان واقعا دغدغه ارتباط با صنعت را دارند. بعضی از اساتید کمکاری میکنند؛ در دانشکده شیمی کم هستند اساتید مرتبط با صنعت. اساتید فقط کار آکادمیک کردند؛ تا دوره دکتری که دانشگاه گذرانده و پس از آن وارد کار آکادمیک شدهاند و این چرخه در دانشگاه مدام تکرار میشود. بخش زیادی از مشکل ارتباط با صنعت همین اساتید هستند، مثلا درسی با دید صنعتی آموزش داده شود و در صنعت با نرمافزار آن کار میشود اما در دانشگاه توسط اساتید به صورت آکادمیک تدریس میشود و از صنعت هیچ حرفی گفته نمیشود.»
علی جعفری در ادامه توضیح میدهد: «سیاست دانشکده و خواست ریاست آن این است که دانشگاه را به سمت دانشکده پژوهشی سوق دهد. مصداق این موضوع، آییننامهای است که برای ارتقای اساتید ابلاغ شده است. در این آییننامه آمده هرچه میزان مقاله و پژوهش یک استاد بیشتر باشد، راحتتر به مقاطع بالاتر ارتقا پیدا میکند. با این سیاستها اساتید به سمت مقالهمحوری سوق پیدا میکنند.»
یکیبودن آئیننامه ارتقای اساتید ادبیات و فنی
محمدحیدر رضایی، دانشجوی دانشکده شیمی ورودی سال 95 با تایید حرفهای علی جعفری گفت: «تا جایی که اطلاع داریم، آییننامه اساتید دانشکده فنی با آییننامه اساتید دانشکده ادبیات یکی هستند.»
جعفری یکی از مصادیق عدمارتباط دانشگاه با صنعت را از زبان یکی از اساتیدی که در صنعت بوده گفت و بیان کرد: «در کارخانهای فنی که مشغول بهکار بودیم هیچ یک مهندس یا تحصیلکرده نبودند و همه به صورت فنی مشغول بودند.» جعفری ادامه داد: «صنعت و دانشگاه باید مکمل هم باشند، مثلا دانشگاه در صنعت نفت صنایع پاییندستی دارد و صنایع بالادستی بهطور کل ندارد. دانشگاه باید شرکتها را ارتقا دهد تا صنایع بالادستی هم تولید شود. این امر یقینا نیاز به دانش دارد. این دانش باید از طریق دانشگاه تامین شود و نیاز به آن هم داخل صنعت وجود دارد. خیلی از چیزها را وارد میکنیم، یعنی مواد خام را میدهیم، در عوض با قیمت خیلی بالا چیزهایی وارد میشود که در کشور توانایی ساخت آن وجود دارد اما صنعت از دانشگاه استفاده نمیکند تا بتواند نیازهای کشور را تولید کند.»
جعفری گفت: «نیازهای داخلی را میتوان با استفاده از دانشگاه برطرف کرد؛ مثلا فارغالتحصیلان دانشکده فنی در شرکتهای دانشبنیان شروع به کار کردهاند و اکنون روی پای خود ایستادهاند. این درحالی است که خیلی از شرکتهای پتروشیمی سالانه چندمیلیارد هزینه برای واردات صرف میکنند. این شرکتهای دانشبنیان تنها توانستند این اقلام را تولید کنند و به شرکتهای پتروشیمی بفروشند.»
این دانشجوی شیمی در ادامه توضیح داد: «در صنعت مشخص است که در چه بخشهایی نیاز وجود دارد اما دانشگاه وارد این محیط نمیشود، حتی مقالههایی که اساتید ارائه میدهند، مقالههای مفیدی برای صنعت نیست و صرفا به این فکر میکنند که درباره این موضوع جای کار است اما آن در صنعت جایگاهی ندارند. صرفا این مقالات دارای موضوعهای انتزاعی است که تنها دانشمند میسازد.»
اساتید، یکی از مشکلات عدمارتباط دانشگاه با صنعت
جعفری ادامه داد: «نیازهای صنعت را میتوان با یک سرچ ساده در اینترنت متوجه شد و حتی اساتید محدودی که در صنعت هستند از نیاز صنعت آگاهی دارند ولی تمایل و علاقهای به این بخش ندارند. از دلایل عدم این علاقه اساتید میتوان آییننامه اساتید را نام برد که اصلا به ارتباط با صنعت و اینکه استاد یک بخشی از مشکل صنعت را برطرف سازد، هیچ اشارهای ندارد. صرف اینکه تعداد مقاله استاد بالا باشد، توجه دارد. از طرفی هم درخواست دانشجویان است که تعداد دانشجویان متقاضی کار در صنعت کم است زیرا نسبت به این موضوع آگاهی ندارند. دانشجویان درگیر دروس و پروژههایی هستند که اساتید به آنها میسپارند. این قضیه در ذهن دانشجویان اینگونه شکل گرفته که به صرف اینکه در دانشگاه تهران درس میخوانند بعد از دانشگاه به راحتی میتوانند وارد بازار کار شوند و تقاضا برای آنها زیاد است، درحالی که اینگونه نیست. دانشجویان از این موضوع بیاطلاع هستند که مثلا آن دانشگاهی که درس خواندهاند در جذب محیط کار تاثیر ندارد بلکه مهارت و دید صنعتی که شخص باید داشته باشند، تاثیرگذار است. بیشتر انتقاد دانشجویان به دروس این است که آکادمیک هستند و مهارتی نیستند و دورههای کارورزی یکی از دیگر انتقادات دانشجویان است.»
عدماعتماد صنعت، از مشکلات عدمارتباط دانشگاه با صنعت
محمدحیدر رضایی در بیان یکیدیگر از مشکلات عدمارتباط دانشگاه با صنعت در مورد سلب اعتمادی که در گذشته از دانشگاه شده است، گفت: «در گذشته صنعت به استاد و دانشجو اعتماد کرده است و به علت عدمدید صنعتی در دانشگاه، ضرر کرده است. اساتید به سود و زیان توجهی ندارند و صرفا جنبه علمی را مورد توجه قرار میدهند اما دید صنعت، اقتصادی است.»
علیرضا اکبری، دانشجوی دانشکده مکانیک دانشگاه تهران که ورودی سال 1394 است، درباره پولسازی در دانشگاه گفت: «حداقل بین دانشجویان کارشناسی تاکنون این دید توسط دانشجویان برای برقراری ارتباط با صنعت و درآمدزایی وجود نداشته است.»
علیرضا اکبری، دانشجوی مکانیک در اینباره گفت: «تعداد کمی از اساتید هستند که مایل به برقراری ارتباط با صنعتند، خود موضوع را دنبال میکنند و نیازها را شناسایی کردهاند و از دانشحویان علاقهمند استفاده میکنند. این اساتید که سالهای جدید جذب شدهاند قبلا در صنعت کار میکردند. آنها میگویند فارغالتحصیلان زیادی برای استاد و هیاتعلمی شدن در دانشگاهها وجود دارند. باید به سمت نیازهای صنعت برویم. اما دیگر اساتید این روحیه را ندارند، مقاله ارائه و تعداد محدودی پروژه کوچک را انجام میدهند. بسیاری از این اساتید سنبالا و در تئوری عمیق هستند و خیلی عملی نیستند. در سالهای بعد اساتیدی که با صنعت در ارتباطند شاید تغییررویه دهند و به سمت تدریس آکادمیک بروند.»
محسن کریمی، دانشجوی ورودی سال 1393 دانشکده نفت در ارتباط این دانشکده با صنعت گفت: «ساختمان دانشکده تهران را وزارت نفت ساخته و دو طبقه آن بر یک پروژه خاص کار میکند اما اینکه تا چه میزان دانشجو میتواند از آنها استفاده کند، به جز یک دسته خاص دانشجویان ارشد این مورد سوال است؟»
محسن کریمی، دانشجوی نفت گفت: «فضای بیشتر دانشکده پروژهمحور است اما دانشجویان دوره کارشناسی خیلی کم از این فضا استفاده میکنند و تنها به اندازه دو درس یک واحدی از یک آزمایشگاه استفاده کردهایم و ازیک طبقه دیگر که پروژه آزادگان را مطرح میکند تا حالا نتوانستهایم راه پیدا کنیم.»
کریمی در بیان مشکلی دیگر گفت: «بسیاری از اساتید از صنعت وارد دانشگاه شدهاند، تعداد زیادی از اساتید توانایی ارائه درس را ندارند و دانشجو از درس زده میشود. اساتید بر اینکه صرفا دانشجو نرمافزار بلد باشد و بتواند داده را وارد کند، خروجی بگیرد و کار را انجام دهد پافشاری دارند، یعنی عملا دانشجو درس یاد نگرفته است.»
دانیال قزوینیان، دانشجوی رشته مهندسی برق، گرایش الکترونیک ورودی سال 92 است. رشته برق دارای 6 گرایش است. دانیال میگوید در ارتباط با صنعت باید مقداری بین این گرایشها تفکیک قائل شد. گرایشی مثل برق- قدرت توانسته بین نیاز صنعت و بازار با مسائل دانشگاه پیوند خوبی بزند. مثلا مسائل و مشکلاتی که در سیستم توزیع و انتقال و نیروگاههای کشور در آزمایشگاهها شبیهسازی کرده و پاسخ داده شدهاند. به نظر قزوینیان در گرایشهای دیگر، ارتباط با صنعت به میزان کمتری وجود دارد. در ادامه این دانشجو توضیح میدهد: «بهطور کلی در دانشکده روحیه مسئولیتپذیری برای حل مشکلات جامعه کمرنگ است، مثلا بحث ریزگردها که مردم با آن مواجهند و نسبت به این مساله متضرر میشوند. در دانشکده فنی این روحیه که تعدادی از اساتید در تحصیلات تکمیلی از رشتههای مختلف به این مساله ورود کرده و این مشکل را حل کنند، وجود ندارد. اینجاست که ضعف جدی بین ارتباط صنعت با دانشگاه خود را نشان میدهد.»
وی گفت: «در دانشگاه برق و کامپیوتر حرکت به سمت دانشگاه نسل سوم و چهارم با سرعت بیشتری نسبت به بقیه دانشکدهها صورت میگیرد و در دانشگاه از دانشکدههای نسل سوم و چهارم و دانشکدههای کارآفرین صحبت میشود، منتها به چند مساله توجه نمیشود؛ اینکه تا چه میزان در دانشگاه نسل اول و دوم در نظام آموزش دانشگاه اجرایی شده است. از این جهت که آیا همان چیزی که دانشگاه نسل اول ادعا میکرد، نیروی انسانی توانمند برای جامعه را پرورش میدهد یا نه؟ خیر، در تربیت نیروی انسانی کارآمد موفق نبوده است!»
این دانشجوی برق گفت: «رفتن دانشگاه به سمت نسل سوم و چهارم نیاز به بررسی عملکرد نسل اول و دوم دانشگاه تا اینجای مسیر را دارد. این بحثی است که از آن غفلت شده است. دانشگاه بهجای اینکه تامین مالی را با نیاز صنعتی جامعه گره بزند و آن را برطرف کند، از طرق دیگر انجام میدهد.»
دغدغه دانشگاه مالی است نه نیاز جامعه
این دانشجوی برق ادامه داد: «در رشته آیتی جذابیت مالی کمی متفاوت است، به این معنا که نحوه ورود به صنعت در این رشته نیازمند بررسیهای خیلی عمیق در مسائل جامعه نیست و تنها با چند کار خدماتی و اپلیکیشن نوشتن به سمت صنعتی شدن دانشگاه حرکت میکند. اینکه دانشگاه وارد بستن قرارداد با شرکتهای اینچنینی میشود، جذابیت در مسائل صنعتی دیگر رشتههای برق و کامپیوتر را کمتر میکند. همچنین این نقد را ایجاد میکند که چرا دانشگاه با آگاهی از مشکلات کشور در حوزههای مختلف، صرفا در خدمات آیتی در دانشگاههای نسل سوم و چهارم با تیپ خاصی از شرکتها پیش میرود.»
قزوینیان افزود: «دانشگاه به نیازهای صنعت توجه لازم را نکرده است زیرا صرفا دغدغه مالی آن را به سمت صنعت سوق داده است. در دانشگاه تمایل به سمت صنایعی است که بتواند نیاز مالی را برطرف کند. خدمات آیتی یکی از مواردی است که زودبازده است و این نیاز را برطرف میکند.» قزوینیان گفت: «در بعضی از حوزهها برای ارتباط و هماهنگی دستاوردهای دانشگاه با صنعت نقش دولت و وزارت علوم پررنگ است. به طور مثال استادی که میخواهد فعالیت پژوهشی انجام دهد را به سمت رفع نیاز صنعت سوق میدهند. در گذشته سیاستگذار نقش خود را بهخوبی ایفا کرده است. مثلا دانشگاههای نسل دوم، دانشگاه را به سمت پژوهش برده است. البته در این میان دانشگاه بیش از حد نیاز در بحث پژوهش باقی مانده و نتوانسته پژوهش را مطابق با نیازها تعریف کند. این مشکل نیاز به بازبینی جدی در سیاستهای نظام آموزشی دارد. مشکل اصلی در عدم وجود این عزم در نظام آموزشی است.»
دانشجوی دانشکده مکانیک دانشگاه تهران میگوید: «اکنون مقالهمحوری کمرنگ شده است. اساتید برای صنعتی شدن دانشجویان همایش برگزار میکنند. در دانشگاه میل ارتباط با صنعت وجود دارد. این میل از طرف صنعت بیپاسخ مانده زیرا وضعیت اقتصادی، کارخانهها را متعصب کرده، در نتیجه میلی برای برطرف کردن این خلأها وجود ندارد که صنعت آن را به دانشگاه بسپرد.» اکبری، دانشجوی دانشکده مکانیک نیز در اینباره گفت: «در دانشکده مکانیک اکثریت مقالات بیکاربرد هستند.»
کارورزی و میزان بازدهی آن در رشتهها موضوع دیگری بود که مطرح شد.
جعفری در این باره گفت: «دانشجویان از اهمیت ویژه کارورزی بیاطلاع هستند. دانشکده به کارورزی بها نمیدهد و باید برای دوره کارورزی شرکتهایی را معرفی کند. دانشکده جاهایی به دانشجویان معرفی کرده است که کارایی لازم برای کسب تجربه را ندارد. به همین دلایل کارورزی تاکنون طرح ناموفقی بوده است.»
محسن کریمی، دانشجوی دانشکده نفت گفت: «کارورزی در رشته نفت یک هفته در خوزستان است. برگهای که در پایان این دوره به دانشجو داده میشود برای استخدام در وزارتخانه از کارنامه دانشجو و نمرات او مهمتر است. پیشنهاد دانشجویان برای دوره کارورزی این است که برای جایگزین این یک هفته، کارورزی 12 قسمتی برای دانشجو بگذارند تا دانشجو به صورت اجباری یکسال آن را بگذراند. دانشجو باید هر ماه در یک محیط صنعتی دوره کارورزی را بگذراند. دانشجو در این دوران حتی اگر نظارهگر باشد میتواند آینده شغلی خود را ترسیم کند که باعث دلگرمی و انگیزه شود. اگر دوره کارورزی به این شکل باشد، ضعف آموزشی و عدمتوانایی احتمالی استاد در ارائه دروس در رشته نفت را هم جبران میکند.»
جعفری، دانشجوی دانشکده پتروشیمی نیز درباره کاربردی بودن مقالات گفت: «اکثریت موضوعات مقالات کاربرد چندانی ندارند و صرفا جهت اینکه مقالهای از طرف اساتید این موضوعات مطرح میشود، است. تنها دو نفر از اساتید دانشکده دغدغه نیازهای ملی کشور را دارند. اینکه موضوع مقاله دردی از جامعه را درمان کند، بستگی به دغدغهمند بودن دانشجو دارد. در حالی که بیشتر دانشجویان از مقاله صرفا نمره گرفتن را انتظار دارند.»
در ادامه دانشجویان راهکارهای خودرا بیان کردند.
اکبری دانشجوی شیمی گفت: «وقتی استاد و دانشگاه تمایلی به ارتباط با صنعت نداشته باشند، نتیجه جو حاکم در دانشگاهها میشود. اگر جو حاضر تغییر پیدا کند، دانشجو دغدغهمند دارای ایده میداند به کدام استاد مراجعه کند که با وجود سختیها بپذیرد. از این جهت که موضوعات پایاننامهها و مقالات کاربردی میشود؛ در دانشکدههای مکانیک و برق مسیر رو به رشد است.»
رضایی: «جو دانشگاه باید تغییر کند و عزم دانشجویان برای گرفتن نمره نباشد و در مقالات و پژوهشهای بیکاربرد به نیازهای جامعه پرداخته شود.»
معیار و نحوه جذب و ارزیابی اساتید موضوع دیگر این گفتوگو بود.
جعفری بیان کرد: «نحوه جذب اساتید مشخص نیست براساس چه معیاری است. خیلی از دانشجویان نحوه جذب را به صورت باند و رفاقتی با رئیس دانشکده و دانشگاه بیان میکنند. به این نحو شخص جذب دانشگاه میشود و ارتقا پیدا میکند و امکان اینکه دانشجویان به آن استاد اعتراض کنند، وجود ندارد! نکته دیگر اینکه، ترسی در دانشجویان وجود دارد که بازدارنده از این است که نمره واقعی را برای استاد بگذارند.»
رضایی در ادامه توضیح داد: «در ارزیابی اساتید، امکان ارائه درس و ارتباط با استاد، بهروز بودن استاد، و... معیار است. در این ارزیابی نمره بین 12 تا 20 میتوان داد و سیستم کمتر از نمره 12 را قبول نمیکند. پیش از ارزیابی استاد نمره قبولی خود را گرفته و دانشجویان تنها در معدل ارزیابی اساتید تاثیر میگذارند.»
رضایی از نفوذ در دانشگاه گفت و افزود: «دانشگاه حامیان مالی دارد و با توجه به میزان هزینهای که برای دانشگاه داشتهاند در تصمیمات دانشگاه نفوذ پیدا میکنند. منظور از حامیان، بنیاد حامیان یا بنیاد قلمچی است که کمکهای مالی به دانشگاه میکنند یا تعدادی از شرکتها مثل شرکتهای فومن شیمی که دانشکده فومن دانشگاه تهران را هم تاسیس کرده است. این حامیان به میزانی که خرج دانشگاه میکنند، به همان میزان در نفوذ انتخاب اساتید و باقی ماندن اساتید و... نقش دارند. بهطور مثال در دانشکده حقوق شخصی بود که طی 10 سال استادتمام شد.»
جعفری در ادامه صحبتهای رضایی گفت: «اکثر اساتید برای دانشجویان ارزشی قائل نمیشوند و بسیار درگیر کار و پرمشغله هستند. امکان اینکه دانشجو خارج از فضای کلاس با اساتید ارتباط بگیرد، نیست. همچنین شفافیت در دانشگاه وجود ندارد. در دانشگاههای خارج کشور از تدریس اساتید فیلم گرفته میشود و برای دستیابی بیشتر دانشجویان و ارزیابی در سایت دانشگاه گذاشته میشود. حتی میزان حقوق اساتید نیز در سایت گذاشته میشود. در این دانشگاهها درصد شفافیت بالاست.»
اکبری درباره ارزیابی اساتید گفت: «تنها راه ارزیابی اساتید از سایت دانشگاه نیست. تعداد گزارشهایی که به رئیس دانشگاه و دانشکده و معاون آموزشی داده میشود و ارتباطگیری با دانشجویان هم تاثیر دارد اما هنوز ضعف وجود دارد و این ارزیابی دقیق نیست.»
محسن کریمی با بیان اینکه در دانشکده نفت مقاله محوری یا پژوهشی کار میشود، گفت: «فضای دانشگاه بهگونهای است که دانشجویان تمایل به ارائه مقاله دارند و از طرفی دانشکده نفت پژوهشی است. مثلا در آزمایشگاهی که مربوط به آزادگان است، دومین مخزن گازی کشور طبقه پنجم انستیتو انجام میشود. میزان استفاده دانشجویان در دوره کارشناسی از این فضا را میتوان صفر اعلام کرد. در زمینه مقاله، مقالههایی که به دست دانشجویان انجام میشود غیرکاربردی است.»
غیرکاربردی بودن مقاله تنها برای دانشجو
اکبری دانشجوی نفت گفت: «دانشگاه یا استاد هنگامی که پروژهای میگیرد، آن را به چندین قسمت تقسیم میکند و به هر یک از دانشجویان بخشی را میسپرد تا انجام دهند. آن مقاله در پیشبرد طرح کاربردی است اما برای دانشجو کاربردی نیست. نحوه ارائه دروس دانشگاه ناظر بر مشکلات نیست.»
قزوینیان دانشجوی رشته برق با بیان اینکه تغییر رشته خواهم داد، گفت: «احساس میکنم در دانشگاه شناخت بیشتری درباره مشکلات جامعه پیدا کردهام و مسیر دیگری را ناظر بر مشکلات جدی کشور انتخاب کردهام.»
تغییررویه موجود، راهکار دانشجویان برای ادامه مسیر
رضایی دانشجوی شیمی گفت: «قبل از ورود به دانشگاه این قضیه مطرح میشود که مهندسی شیمی همان مهندسی مکانیک است که چند واحد شیمی دارد اما در دانشگاه بعد از گذشت دو سال دانشجو متوجه میشود مهندسی شیمی دنیای متفاوتی از رشته مکانیک دارد. تازه سال سوم دانشگاه دانشجو مقداری با مهندسی شیمی و چیستی آن، آشنا میشود. مهندسی شیمی مرتبط با نیازهای کشور است و جا برای کار و فعالیت دارد، مخصوصا با وجود تحریمها این رشته کاربرد بیشتری دارد. مثلا در پایگاههای نفت و گازی. از این لحاظ مهندسی شیمی را مناسب برای تحصیل میدانم.» وی در ادامه بیان کرد: «از نظر دانشجویان آن چیزی که از دانشگاه تصور میشد، نبود زیرا همه به دنبال صنعتی شدن بودیم اما در دانشگاه این اتفاق را شاهد نیستیم. راضیکننده نبود. با این وجود دانشگاه جا برای صنعتی شدن و صنعت نیز فضا برای پیشرفت دارد.»
علیرضا اکبری، دانشجوی دانشکده مکانیک گفت: «بستگی به شخص دارد، اگر کسی علاقهمند به پژوهش باشد فضای موجود باب میل اوست. از نظر آکادمیک مشکلی نداریم و اساتید زیادی داریم که میتوانند مسائل آکادمیک را حل کنند اما اگر از نظر نیاز بخواهیم پیش برویم در صنعت مشکل داریم. این قضیه در دانشگاه برای آنهایی که علاقه دارند صنعتی حرکت کنند، محقق نمیشود. این مشکل دلایل مختلفی دارد، ازجمله اینکه چهار سال دوره کارشناسی برای صنعتی شدن و حجم درسها بهمنظور انجام پروژه و صنعتی شدن کافی نیست، در بحث سیاستگذاری سنوات تحصیلی را چهار سال کردهاند. در گذشته دانشجو میتوانست تا ترم 9 و 10 ادامه دهد اما اکنون این اتفاق نمیافتد. این خود یک سنگاندازی بزرگ محسوب میشود. دیگر اینکه نوع درسها مناسب نیست و انتظارات کسی که میخواهد وارد صنعت شود را برآورده نمیکند، زیرا تعداد واحدهای عملی بیشتری را باید بگذرانند.»
محسن کریمی، دانشجوی ورودی 1393 دانشکده نفت گفت: «مشکل عمدهای که در انتخاب رشتهها وجود دارد عدمشناخت و آشنایی افراد است. فرد یا شناخت ندارد یا شناختش از رشته کم است؛ طبیعی است با ورود فرد به دانشگاه، زمانی صرف شناخت رشته تحصیلی شود. بیش از نیمی از 20 درصد دانشجویانی که میتوانند تحصیلات تکمیلی خود را بدون کنکور در مقاطع بالاتر در رشته نفت ادامه دهند، تغییررشته میدهند و دیگر تمایلی به ادامه این مسیر ندارند. مابقی دانشجویان هم که این رشته را ادامه میدهند، راه دیگری ندارند و مسیری که به نیمه رساندهاند را به پایان میرسانند.»
* نویسنده : محدثه حسینی/ یزدان محمدی روزنامهنگار