همچنین از آزمایشگاههای علمی این دانشگاه برای ساخت بمب و جلیقههای انتحاری استفاده شد. خوشبختانه، در سال 2017 نیروهای امنیتی عراق موفق به بازپسگیری شهر از دست داعش شدند اما شهر و بهویژه دانشگاه، مثل سه سال قبل نبود. در این بین کتابخانه دانشگاه که یکی از بهترینها در خاورمیانه محسوب میشد از بین رفته بود. برآورد شده است که بیش از 100 هزار جلد کتاب و نسخه خطی در «کتابسوزان» داعش از بین رفته است. بازسازی کتابخانه کار بزرگی است که نیاز به سرمایه بسیاری دارد. در حال حاضر افراد و گروههای مختلف از سراسر جهان برای کمک به بازسازی آن مشغول هستند و فردی که میخواهد به بازسازی این کتابخانه کمک کند «مکرام الخالد»، دانشجوی دکتری منچستر است.
فقط سه ماه از تولد تنها دخترش میگذشت که شهرش را برای گرفتن بورس تحصیلی از دانشگاه منچستر ترک کرد. 9 ماه بعد در ماه ژوئن 2014 و در حالی که او و خانواده کوچکش در انگلیس حضور داشتند تروریستهای داعش شهرشان را تصرف کردند.
سایه وحشتناک و شوم داعشیان سه سال بر سر موصل سنگینی میکرد و در این بین از دانشگاه موصل یعنی جایی که او موفق به گذراندن دوره کارشناسیاش شده بود - پس از اشغال شهر توسط داعش و حملات هواییای که برای بازپسگیری آن صورت گرفته بود- چیزی جز یک خرابه باقی نمانده بود.
حالا او و همسرش که بهعنوان دستیار تدریس در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه موصل کار میکرد در حال برنامهریزی برای بازگشت به شهر ویرانشده خود هستند. «مکرام الخالد» 32 ساله با تولد دختر دومش، حالا نقش پدر یک خانواده چهار نفری را ایفا میکند. دختر بزرگش که حالا چهار ساله است و دختر کوچکترش که بهتازگی قدم در سومین بهار زندگیاش گذاشته قرار است برای نخستینبار عراق را ببینند.
این دانشآموخته دانشگاه منچستر اما قبل از ترک انگلیس و بازگشت به موطن خود میخواهد کاری برای کشورش انجام دهد. «این شهر من است، این دانشگاه من است و شاید دانشگاه کودکان من هم باشد؛ بهعنوان یک شهروند اهل موصل و بهعنوان یکی از فارغالتحصیلان دانشگاه موصل احساس کردم که این وظیفه من است و باید کاری بکنم.» اینها جملات خالد است که در پستی تحت عنوان «باید کاری بکنم» در صفحه فیسبوکش به اشتراک گذاشته است.
او که قرار است هفته آینده حدود سه هزار جلد کتاب را از دانشگاه منچستر به موصل ارسال کند درصدد است که کتابخانه ویرانشده دانشگاه موصل را احیا کند؛ جایی که امیدوار است روزی دخترانش بتوانند در آنجا به مطالعه بپردازند. اما جمعآوری کتاب برای کتابخانه تنها کاری نیست که خالد در تلاش برای احیا کردن دانشگاه موصل انجام داده است. صفحهای که خالد برای جمعآوری کمک مالی دو هزار پوندی راهاندازی کرده بود- مبلغی که او برای ارسال کتابها به موصل نیاز داشت- حالا با سیل کمکهای مردمی مواجه شده است. کتابها از طرف مسئولان کتابخانه دانشگاه منچستر اهدا شدند؛ مسئولانی که در گفتوگو با رسانهها اعلام کردند وقتی دیدند خالد به هدفش رسیده است بسیار خوشحال شدند.
سخنگوی دانشگاه منچستر در این رابطه گفته است با کمال میل به درخواست کمک خالد پاسخ مثبت دادیم و با اهدای کتابهای درسی و غیردرسی- که دیگر مجموعه ما نیازی به آنها نداشت- او را در این مسیر همراهی کردیم.
خالد و دوستانش برایمان از دانشگاه موصل گفتند؛ جایی که او طی سالهای 2003 تا 2007 در آنجا در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل کرده بود.
«قلب شهر» لقبی است که خالد و دوستانش به مکانی داده بودند که سالهای جوانیشان را در آن به تحصیل پرداخته و از با هم بودن لذت برده بودند.
خالد در یک مصاحبه تلفنی درباره دوران تحصیلش در دانشگاه موصل و حضور در کتابخانه این دانشگاه شرح کوتاهی میدهد و کتابخانه را بهترین مکان برای حضور در شهری میداند که بهواسطه حضور تروریستهای داعش نسبت به دیگر اماکن شهر امنتر بود.
او توضیح میدهد چگونه به دلیل اینکه خارج از محیط دانشگاه آشفته بود مجبور بودهاند در دوران امتحانات در کتابخانه به مطالعه بپردازند.
خالد میگوید: «اما بعد از سقوط شهر و تحت سلطه داعش همه چیز تغییر کرد؛ دانشجویان زن و مرد از هم جدا شدند و به زنان گفته شد رشته مهندسی رشته مناسبی برای آنان نیست.
تروریستهای داعش، از ساختمان اصلی دانشگاه، بهعنوان پایگاهی برای عملیات و آزمایشگاههایی برای توسعه سلاحهایشان استفاده میکردند؛ از خوابگاه دانشجویی برای خانوادههای جنگجویان استفاده میشد. صادقانه بگویم واقعا غمگین بودم. در مورد آنچه در حال رخ دادن بود نگران بودم و میترسیدم، چراکه هیچجا و هیچکس امنیت نداشت. در شرایطی قرار داشتیم که نمیدانستیم چه اتفاقی قرار است بیفتد و چقدر این اتفاقات به طول خواهد انجامید.
در صورتی که تروریستها به شما مشکوک میشدند که کاری علیه آنها یا تفکر و ایدئولوژیشان انجام میدهید بهراحتی شما را مجازات میکردند؛ مجازاتی که مرگ هم میتواند بخشی از آن باشد. وحشتناک بود؛ ارتباط با خانواده به دلیل قطع تلفن و افزایش کنترلها روی شبکه اینترنت، برخی مواقع به یک بار در ماه کاهش یافته بود. خانواده سعی میکردند کسی نداند که من خارج از موصل یا در انگلیس زندگی میکنم چون این نگرانی وجود داشت که داعشیها پرونده و اطلاعات مربوط به من را از بین ببرند. طولی نکشید که «کتابسوزان داعش» در دانشگاههای شهر آغاز شد؛ کتابهایی با موضوعهای علمی، رمان، نقشههای تاریخی و نسخ خطی باستانی و هر آنچه با ایدئولوژی ستیزهجویی در تضاد بود به آتش کشیده شد.»
درنهایت حملات هوایی به دانشگاه نقطه پایانی بود که در پروسه ویرانی دانشگاه موصل گذاشته شد؛ دانشگاهی که نه تنها اکثر مردم موصل بلکه بسیاری از مردم عراق خاطرات بسیار خوبی از آن داشتند.
تلاش بسیاری برای تبدیل شدن این دانشگاه به یکی از بهترین دانشگاههای منطقه صورت گرفته بود، بنابراین مشاهده اینکه چه بر سر این دانشگاه میآید احساس بدی دارد. با این حال خالد امیدوار است کتابها در ماه آوریل -زمانی که او قصد بازگشت به موصل را دارد- به آنجا برسد.
او که به دلیل خودداری از کار برای داعش تحصیلات مرتبط خود را ترک کرده بود، حال قرار است بهعنوان یک مهندس مخابرات در وزارت ارتباطات عراق مشغول به کار شود.
خالد بسیار هیجانزده است؛ چهار سال و اندی از آخرین باری که خانوادهاش را دیده میگذرد و همه منتظر دیدن او و دخترانش هستند که خانواده خالد حتی فرصت دیدنشان را هم پیدا نکرده بودند.
* نویسنده : سیداحمد موسوی روزنامهنگار