کد خبر: 15834

پیدا و پنهان توافقنامه آب و هوایی اقلیم در گفت‌وگوی «فرهیختگان» با عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس

مرگ تدریجی رویای معاهده پاریس

«یوسف قویدل» در گفت‌وگو با «فرهیختگان» از عدم شناخت و تخصص افرادی که موافقتنامه پاریس را امضا کردند صحبت و تصریح کرد: «در ظاهر هدف موافقتنامه پاریس جلوگیری از گرمایش جهانی و تغییر اقلیم‌هاست، اما مباحث سیاسی و استعماری در آن در ‏حال جریان است

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، یکی از معاهدات پر سرو صدای پس از برجام، معاهده «اقلیم» موسوم به توافقنامه آب و هوایی پاریس بود که در سال گذشته به تصویب مجلس رسید و با اینکه معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط‌زیست، معتقد بود که «موافقتنامه پاریس یک سند بین‌المللی است که نه کنوانسیون است و نه پروتکل؛ بنابراین تعهدآور نیست»، با چراغ قرمز شورای نگهبان به مجلس بازگشت. نکته قابل توجه اینکه چند ماه بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در جمع خبرنگاران با اعلام اینکه موافقت‌نامه پاریس برای مردم آمریکا هزینه‌بر است، خروج آمریکا از این توافقنامه را اعلام کرد. اگرچه چندی پیش ترامپ با تکرار اینکه عضویت در این [پیمان] جریمه های بزرگی را تعیین می کند، خاطرنشان کرد که «تحت شرایط کنونی وی روند خروج از این پیمان را که در ماه ژوئن اعلام کرده بود، متوقف خواهد کرد» و شاید این موضوع اهمیت توجه به ابعاد مختلف توافق پاریس را دو چندان کرد. از این رو برای نگاهی علمی به ابعاد مختلف این معاهده به سراغ عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس رفتیم.

«یوسف قویدل»، در گفت‌وگو با «فرهیختگان» از عدم شناخت و تخصص افرادی که موافقتنامه پاریس را امضا کردند صحبت و تصریح کرد: «در ظاهر هدف موافقتنامه پاریس جلوگیری از گرمایش جهانی و تغییر اقلیم‌هاست، اما مباحث سیاسی و استعماری در آن در ‏حال جریان است، به‌طوری که اکثر دانشمندان بی‌طرف جهان، برخلاف عده‌ای که صحبت از رو به گرما رفتن زمین می‌کنند، به سرمایش جهان اعتقاد ‏دارند. امسال سرمای بی‌سابقه و تاریخی را در آمریکا مشاهده کردیم.»

وی در ادامه خاطرنشان کرد: «گفته می‌شود سال 2024 تا 2030 یک عصر یخبندان در جهان ‏اتفاق خواهد افتاد. هر بشکه (انرژی) که در حال حاضر 64 دلار ارزش دارد، در آن زمان ارزشش دوچندان می‌‏شود و ممکن است انرژی و سوختی که امروزه بشکه‌ای به فروش می‌رسد، در آن بحبوحه لیوانی به فروش ‏برود!»

قویدل با اشاره به اینکه مسائل پشت پرده سیاسی و اقتصادی زیادی وجود دارد، گفت: «یکی از مسائل این است ‏که کشورهای دارنده تکنولوژی نوین، به دلیل هزینه‌های زیادی که برایشان تمام شده است، دنبال مشتری ‏هستند که تولیدات خود را بفروشند، از این جهت موافقتنامه پاریس و موضوع کاهش گازهای گلخانه‌ای ابزاری است که ‏به مقصود خود دست یابند.»

عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به سوالی مبنی‌بر خروج آمریکا و اینکه درنهایت از امضای ‏این توافقنامه چه فایده‌ای نصیب جمهوری اسلامی ایران خواهد شد، گفت:‏ «سیاست آمریکایی‌ها معمولا این‌گونه بوده است که اوباما طرحی را تصویب و قبول و ترامپ پس از آن ‏رد می‌کند، مانند موافقتنامه برجام. در نتیجه ایده‌آلیستی است که فکر کنیم کمک‌های مالی در قبال ‏پذیرش موافقتنامه پاریس به ایران سرازیر خواهند شد.»

‏ وی همچنین در ادامه به بحث عدالت در زمینه کاهش گازهای گلخانه‌ای اشاره و تصریح کرد: «گازهای ‏گلخانه‌ای ناشی از سوخت‌های فسیلی علت گرمای زمین و فرض تغییر اقلیم جهان است، عامل اصلی تولید این گازها ‏کشورهایی مانند انگلستان، آلمان، آمریکا، هند و اخیرا چین هستند که در طول سالیان متمادی این ‏گازهای گلخانه‌ای را وارد جو کرده‌اند، نه کشورهایی مانند ایران که 20 سال است در مسیر پیشرفت ‏صنعتی قرار گرفته است.

ایران در تولید گازهای گلخانه‌ای فاصله بسیاری با کشورهای توسعه‌یافته دارد؛ اگر زمانی به مصرف برابری رسیدیم، همزمان با آنان در این جهانِ برابر می‌توانیم مصرف ‏گازهای گلخانه‌ای را متوقف کنیم! این عدالت نیست که سابقه مصرف 20 ساله ما با کشورهایی که 400 ‏سال از گازهای گلخانه‌ای تولید کرده‌اند در یک کفه ترازو قرار بگیرد و یادمان نرود ‏مزیت نسبی در توسعه و پیشرفت کشور در گروی انرژی‌های فسیلی‌ای است که داریم، اگر اینها را کنار ‏بگذاریم کارمان خیلی سخت و پیچیده خواهد شد.»

یوسف قویدل، در ادامه گفت‌وگو با «فرهیختگان» خاطرنشان کرد: «توافق کرده‌ایم که به دنبال سلاح هسته‌ای نرویم و کشورهای توسعه‌یافته به ما آن تکنولوژی را بدهند اما آنها بدقولی کردند و علاوه‌بر اینکه به ما کمک نکردند جلوی پیشرفت ما را نیز گرفتند، پس این بحث‌ها ایده‌آلیستی است.»

‏ عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به ارتباط موافقتنامه پاریس با دیدگاه‌های فمنیستی اظهار داشت: «نظریه‌ای به نام الهه گایا داریم، ان‌جی‌او‌هایی (NGO) تشکیل می‌دهند، زنان را فعال ‏می‌کنند و از مسائل محیط‌زیستی ورود پیدا می‌کنند و تا به چالش کشیدن سیاست‌های اقتصادی، ‏نظامی، سیاسی و اجتماعی کشور می‌رسند. به عقیده آنان یکی از علل عدم اهمیت به محیط‌زیست و تغییر اقلیم این است که به زنان در جامعه ایرانی اهمیت داده نمی‌شود، بنابراین مادر زمین نیز مانند زنان در جامعه ایرانی بی‌‏ارزش است.» ‏

وی در ادامه تاکید کرد: «موافقتنامه پاریس صددرصد الزام‌آور و ‏تعهدآور است. کسانی که به لحاظ حقوقی موافقتنامه را بررسی کرده‌اند در ترجمه سند یا از روی تعمد یا از روی جهل بعضی موارد را ‏ تغییر داده‌اند. اگر در برجام هدف این بود که از همه صنایع ما بازرسی کنند و نتوانستند، با توافق پاریس می‌توانند این کار را انجام دهند. در موافقتنامه پاریس ذکر نشده است چه صنایعی باشد؛ نظامی، هسته‌ای یا... ، هر صنعتی که تولیدکننده ‏آلودگی باشد می‌تواند بازرسی کند که این خیلی از برجام مشکل‌آورتر است.‏»