حتی اگر این استدلال را بپذیریم که مطابق برجام ایالات متحده صرفا موظف به توقف اجرای تحریمهای قبلی بوده و نسبت به لغو آنها هیچ تعهدی ندارد، باید بگوییم که امروز باید آمریکا به تعهدات مندرج در بند 21 از بخش تحریمهای برجام برگشته و بند «ب» از ضمیمه دوم را به دقت و کامل به اجرا درآورد. در این بخش مروری بر مهمترین تعهدات آمریکا در برجام داریم که عموما بهصورت ناقص اجرا شدهاند.
1. تحریم بانکی
آنچنان که مشخص است در کنار فروش نفت، مهمترین مطالبه ایران از طرف غربی، دست کشیدن از تحریم و فشارهایی است که موجب توقف فعالیتهای بانکی بینالمللی ایران میشود، اعم از نقلوانتقالات پول برای تجارت و... . این دغدغه که امروز در صدر قرار دارد، در ایام انعقاد برجام نیز بهصورت ویژه مورد توجه بود، چنان که اولین بند از تحریمهایی که ایالات متحده موظف به توقف اجرای آنها شده مربوط به معاملات بانکی است. اولین و اساسیترین اقدامی که براساس جزء «الف» و «ب» بند 21 برجام ایالات متحده باید انجام دهد رفع تحریم بانک مرکزی است و بعد از آن بانکهای دیگر ایرانی باید از بند تحریم رها شوند. حدود 50 بانک و موسسه مالی و اعتباری ایران که بهتر است بگوییم همه بانکها و موسسات مالی ایران را شامل میشود امروز تحریم هستند. علاوهبر این افراد و اعضای زیادی از آنها نیز در SDN لیست هستند، از اینرو باید همانطور که در برجام آمده ابتدا تمامی خدمات مربوط به معاملات مالی و بانکی با بانکها و موسسات مالی ایرانی شامل افتتاح و نگهداری حسابهای واسطه نزد موسسات مالی غیرآمریکایی، سرمایهگذاری، خرید و فروش ارز و افتتاح اعتبارات اسنادی انجام شود و سپس تمامی خدمات مربوط به خدمات پیامرسانی مالی ازجمله خدمات سامانه سوئیفت (SWIFT) برای بانک مرکزی و تمامی بانکهای ایرانی برقرار شود. علاوهبر این محدودیتهای ریال ایران و معاملات آن طبق بند باید رفع شود و نهایتا ارائه اسکناس دلار به دولت و اتباع ایرانی بدون محدودیت از سر گرفته شود.
2. تحریمهای نفت، گاز و پتروشیمی
مانند امروز که فشار برای به صفر رساندن فروش نفت ایران محور تلاشهای آمریکاست، پیش از این و در سالهای گذشته هم تلاش برای کاهش فروش نفت ایران در جریان بود و به همین لحاظ این مساله از مهمترین اولویتهای برجامی ایران بهشمار میآمد، چنان که حدود یکچهارم از موارد ذکرشده در بخش اقدامات برای رفع تحریم از سوی آمریکا را به خود اختصاص داده است. علاوهبر توقف تلاش برای کاهش فروش نفت ایران و به عبارت بهتر کنار گذاشتن همه تحریمهای مربوط به فروش نفت؛ در برجام به چند موضوع دیگر هم توجه شده است؛ ازجمله اینکه باید همه محدودیتها برای سرمایهگذاری شامل مشارکت در سرمایهگذاریهای مشترک، کالا، خدمات، اطلاعات، فناوری و دانش و کمک فنی برای بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی برطرف شود. علاوهبر این تاکید شده که خرید، تحصیل، فروش، حملونقل یا بازاریابی نفت، محصولات پتروشیمی یا گاز طبیعی از ایران که در این روزها تحریم است و صرفا برای یکی دو کشور بهصورت مدتی و محدود معافیت صادر میشود، نباید شامل محدودیتی یکجانبه از سوی آمریکا باشد.
این مساله درمورد محصولات پتروشیمی هم مصداق دارد و در جزء «ک» آمده است که صادرات، فروش یا عرضه فرآوردههای نفتی تصفیهشده و فرآوردههای پتروشیمی ایران باید از قید محدودیتها خارج شود. نهایتا تاکید شده که همه تحریمهایی که هرگونه معاملات در حوزه انرژی ایران را هدف قرار میدهند باید برداشته شوند.
3. تحریمهای کشتیرانی، کشتیسازی و بنادر ایران
علاوهبر اینکه بخش عمدهای از صادرات و واردات ایران به صورت دریایی انجام میشود و آمریکا تلاش کرد بر آن تاثیر ویژهای بگذارد، یکی دیگر از زنجیرههای اصلی و غیرقابل حذف فرآیند صادرات نفت، مساله کشتیرانی است. اینکه شرکتهای بزرگ و چند ملیتی در کنار کشتیهای متعلق به کشورهای واردکننده نفت و محصولات پالایشگاهی ایران نتوانند در بنادر ایران پهلو بگیرند و نسبت به حملونقل نفت و مواد پالایشگاهی ایران اقدام کنند. در دوران تحریم علاوهبر اینکه ایران تلاش میکرد با استفاده از پرچم کشورهای مختلف نسبت به دور زدن تحریمها اقدام کند، استفاده از کشتیهای داخلی هم مدنظر بود، اما به هر حال ظرفیت این بخش محدود بود و نمیتوانستیم بهصورتیکه نیاز کشور را بهصورت کامل تامین کند در این زمینه فعال باشیم. ناگفته نماند ری اکسپورت که در این ایام یکی از راههای جبران حذف بنادر ایران از مسیرهای کشتیرانی بود، باعث افزایش 5 تا 10 درصد نرخ حملونقل برای ایران و همچنین نیازمندی به بنادری چون دبی یا مسقط میشد. در این زمینه جزء «م» بند 21 برجام به معاملات با بخشهای کشتیرانی و کشتیسازی و عاملان بنادر ایران اشاره دارد و تاکید میکند نباید تحریمی شامل حال آنها باشد. در ضمیمه دوم برجام و در بخش مربوط به تحریمهای آمریکا آمده: «تحریم معامله با بخشهای کشتیسازی و کشتیسازی ایران و عاملان بنادر شامل شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، خطوط کشتیرانی جنوب، و شرکت بازرگانی نفتیران (نیکو) و عاملان بندرعباس که در قوانینی چون TRA یا دستور اجرایی 13645 آمده همگی مرتفع شوند.»
4. تحریم بیمه
برای هرگونه عملیات حملونقل داشتن بیمه آن هم از یک شرکت معتبر بینالمللی شرط اصلی است. به صراحت میتوان گفت امکان بیمه محمولههای نفتی دیگر جزء اصلی و لاینفک زنجیره صادرات نفت است و بدون آن نمیتوان از امکان صادرات بهره برد. در این سالهایی که ایران تحریم بوده، غالبا شرکتهای ایران اقدام به بیمه محمولههایی از مبدا ایران میکردند و خب در این زمینه وقتی ایران بهعنوان مقصد انتخاب میشد چالشهایی بهبار میآمد. از اینرو در برجام و در جزء «ج» بند 21 به رفع تحریمهای مربوط به ارائه خدمات بیمه و بیمه اتکایی اشاره شده است. در این زمینه تحریمهای گستردهای برای ایران وضع شده که لیست آنها در پیوست دوم برجام و در بخش «ب» که به تعهدات آمریکا اشاره دارد، آمده است. قانونهایی چون ISA، NDAA TRA، IFCA و دستور اجرایی 13622 و همچنین دستور اجرایی 13645 در این زمینه صادر شدهاند. با توجه به همین موضوعات در برجام و در بند 7 بخش «ب» پیوست دوم تاکید شده است که اجرای این موارد الزامی است: «ارائه خدمات مربوط به صدور بیمهنامه، بیمه یا بیمه اتکایی در رابطه با فعالیتهای سازگار با این برجام، شامل فعالیتهای مرتبط با افراد و اشخاص حقوقی نام برده شده در الحاقیه شماره 3 این پیوست، شامل خدمات مربوط به صدور بیمهنامه، بیمه یا بیمه اتکایی در رابطه با فعالیتها در بخشهای انرژی، کشتیرانی و کشتیسازی ایران، برای شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفتکش ایران، یا برای کشتیهایی که نفت خام، گاز طبیعی، گاز طبیعی مایع، نفت و فرآوردههای پتروشیمی از یا به ایران.»
5. تحریمهای خودروسازی و هواپیمایی
یکی از پربسامدترین مسائل پسابرجام که اتفاقا چالشهای زیادی را هم ایجاد کرد، مربوط به دو حوزه هواپیماهای مسافری و خودروسازی بود که در اوج توافق برجام، روزی نبود که از این دو حوزه تحریمی که بنا بود با گشایش مواجه شود، خبری مخابره نشود. بند22 برجام بهطور کامل مربوط به مساله فروش هوایپیما به ایران است، اتفاقی که به صورت نصفهونیمه رخ داد و اوفک اجازه فروش بوئینگ به ایران را نداد. از سوی دیگر در جزء «ع» بند 21 برجام به خودروسازی و رفع تحریمهای آن اشاره شده است. در حوزه صنعت خودروسازی، همکاری ایرانخودرو با پژو، بنز، سوزوکی و... سهم عمدهای در بازار خودروی کشور در پساتحریم داشت و تا پیش از اعلام خروج یکجانبه آمریکا از این توافق جهانی، دستکم حدود ٧ قرارداد مهم بینالمللی میان خودروسازان ایرانی و خودروسازان جهانی به امضا رسید. اما اردیبهشت 97 با خروج آمریکا از توافق هستهای در نخستین اقدام، خودروسازی ایران تحریم شد. از همان زمان اعلام خروج آمریکا از برجام، خودروسازان خارجی برای ماندن در ایران مردد شدند و برخی از آنها حتی قبل از تابستان ۹۷، چمدانهایشان را بستند و رفتند. پژو، سیتروئن و رنو از فرانسه، اسکانیا و ولوو از سوئد وهیوندایی و کیا از کره، ازجمله خودروسازان خارجی بودند که ایران را ترک کردند. بنابراین صنعت خودرو که در کنار صنعت نفت، یکی از دو صنعتی است که قرار بود بیشترین میزان سرمایه خارجی را در دوران پسابرجام جذب کند، با چالشهای بسیاری مواجه شد.
6. تحریمهای طلا، فولاد، آلومینیوم و...
جزء «س» و «ن» برجام به ترتیب به خرید و فروش گرافیت، فلزات خام یا نیمهساخته مانند آلومینیوم، فولاد، زغالسنگ و نرمافزار برای یکپارچهسازی فرآیندهای صنعتی و همچنین طلا و فلزات گرانبها اشاره دارد؛ مواردی که با خروج آمریکا از برجام بهشدت تحتتاثیر قرار گرفت. ایران از سال ۲۰۱۵ برنامه توسعه صنعت فولاد ملی خود را پیش برده و دو برابر کردن ظرفیت تولید سالانه از ۳۲ میلیون تن به ۵۵ میلیون تن تا سال ۲۰۲۵ را هدف گرفته بود که طبیعتا با چالشهای سیاسی مربوط به برجام و البته مدیریت نامتوازن داخلی سبب بهوجود آمدن اختلال جدی در این هدفگذاری بلندمدت شد.
یکی از مهمترین مسائلی که میتوان به آن اشاره کرد این است که ایران در سالهای قبل از خروج آمریکا از برجام میزان تولیدش از تقاضای داخلی فراتر رفته و به یک صادرکننده بزرگ فولاد تبدیل شد اما مشکل اصلی هدف گرفتن کارکردهای حیاتی اقتصادی ایران توسط دولت آمریکا بود تا اینچنین امتیازاتی از ایران گرفته شود.
از سوی دیگر نیز تحریم طلا یکی از چالشهای اصلی در حوزه تحریمهاست چراکه طلا بهعنوان یک پشتوانه اقتصادی جزء ذخایر استراتژیک در حوزه اقتصادی کشور محسوب میشد که با تحریم آن از سوی آمریکا مواجه شده است. تحریمهایی چون NDAA و IFCA ازجمله تحریمهایی هستند که این بخش را بهصورت مستقیم تحتتاثیر قرار میدهند و باید همه محدودیتهای مربوط به خرید و فروش یا حملونقل طلا و دیگر فلزات گرانبهای ایران مرتفع شود.
7. مشارکت و همکاریهای هستهای
یکی از مواردی که در برجام بهصورت ویژه در کنار فراهم شدن امکان دسترسی ایران به بازارهای جهانی صنعت هستهای مورد تاکید قرار گرفته بود، مشارکت و همکاریهای بینالمللی برای انتقال فناوری به ایران در حوزه فناوریهای هستهای بود. خب درمورد اول که همان دسترسی ایران به بازارهای صنعت هستهای یعنی فراهم بودن امکان خرید و فروش محصولات مرتبط با این صنعت بود، دونالد ترامپ محدودیتهای زیادی ایجاد کرد و عملا تحریمهایی را که باید بهصورت نوبهای تعلیق میکرد، بازگرداند و عملا امکان اجرای برجام را از ایران گرفت. از اینرو اولین گام برای فراهم شدن امکان اجرای تعهدات هستهای ایران کنار گذاشتن این تحریمهاست. علاوهبر این در چند جای برجام تاکید شده که فعالیتهای هستهای ایران باید با مشارکت و همکاریهای بینالمللی پی گرفته شود. فردو یک مثال آن است و مهمتر از آن فرآیند طراحی و ساخت رآکتور مدرن اراک است. در این فرآیند ابتدا آمریکاییها قرار بود وارد شده و اقدام کنند اما نقض عهد بزرگی کردند و کار را زمین گذاشتند. بعد از فرآیند خروج آمریکا از توافق، انگلیسیها جایگزین آن شدند که در این مرحله هم کار با چالشهایی ازجمله خرید تجهیزات با چالش فراهم شد. از اینرو اگر قرار است ایران بیشتر از این جلو نرود و مصوبه مجلس که بازگشت به رآکتور قبلی است را عملیاتی نکند باید آمریکا در این حوزه نیز با تمام توان اقدام و تعهدات خود را پیگیری کند.
8. مساعدتهای جنبی
چند مجموعه اقدام که آمریکاییها متعهد به اجرای آن بودند تا ایران بتواند از فرصت رفع تحریمها استفاده کند، شامل اقدامات جنبی بود، به این معنا که علاوهبر رفع تحریم، ایالات متحده موظف شده بود نسبت مساعد کردن زمینه برای فعالیتهای تجاری و اقتصادی ایران اقدام کند. برای مثال در بند 25 برجام آمده است: «چنانچه قانونی در سطح ایالتی یا محلی در ایالات متحده مانع از اجرای لغو تحریمهای مشخص شده در این برجام شود، ایالات متحده با در نظر گرفتن تمامی اختیارات موجود، گامهای مقتضی را بهمنظور تحقق اجرای مذبور اتخاذ خواهد کرد.» یا در بند 31 نکته مهمی اشاره و تاکید شده که ایالات متحده موظف است فهرست SDN را خالی کند و تحریم افراد و نهادهای ایرانی را به سرعت مرتفع سازد. در یک مورد دیگر یعنی در بند 33 گروه 1+5 تعهد قابل ملاحظهای میدهد و مقرر میشود که «گامهای لازم برای تضمین دسترسی ایران در حوزههای تجارت، فناوری، مالی و انرژی» را بردارد.
مجموعه این بندها همگی تاکید بر این دارد که ایالات متحده و کشورهای طرف توافق ایران باید همه تلاشهای خود را برای توسعه تجارت ایران انجام دهند؛ چیزی که مورد گلایه ایران قبل و بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای بود. از اینرو علاوهبر اینکه باید تحریمها لغو شوند، باید راهکاری هم پیدا شود تا آمریکا به این دست تعهدات مندرج در برجام پایبند بوده و نسبت به اجرای آنها اقدام کند؛ چراکه بدون این اقدامات رفع تحریمها عملا سود زیادی برای ایران نخواهد داشت.