داریوش شجاعیان، یکی از نقلوانتقالات پرسروصدای استقلالیها در 2 سال اخیر بود. بازیکنی که خبرنگاران را تا ساعت یک بامداد بیدار نگه داشت تا خبر پیوستنش به جمع آبیپوشان را پوشش دهند. آن اتفاقات و مبلغی که استقلال برای به خدمت گرفتن او پرداخت کرد، باعث شد مدتی برخی بر این باور باشند که او نیز مانند خیلی از بازیکنان باکیفیتی که به استقلال و پرسپولیس آمدهاند، اسیر حواشی تیمهای پایتخت شود و نتواند آنطور که باید خود را نشان دهد. اما او به فضای جدیدی که در آن قرار گرفته بود، عادت کرد و از نظر فنی خود را به اثبات رساند. او برای آبیپوش شدن رویاهای زیادی در سر داشت و میدانست از این طریق میتواند دوباره نظر کیروش را جلب کند. همین اتفاق نیز رخ داد، اما دقیقا پس از بازگشت دوباره به جمع بازیکنان مدنظر کیروش با پارگی رباط صلیبی روبهرو شد و مجبور به خانهنشینی. سراغ این بازیکن رفتیم و درباره روزهای پرفرازونشیبی که همراه با استقلال پشتسر گذاشت، گپ زدیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با شجاعیان را در ادامه میخوانید.
ابتدا درباره فصل عجیب و غریبی که با استقلال پشتسر گذاشتید، صحبت کن.
به اعتقاد من فصل هجدهم برای استقلال خوب شروع نشد، اما رفتهرفته خودمان را پیدا کردیم. توانستیم به بالای جدول هم برسیم و جزء مدعیان باشیم، اما برخی اتفاقات و همچنین بدشانسیها این مهم را از ما گرفت. البته خداراشکر که همه سالم ماندند و کسی مصدوم نشد تا به فکر این باشیم که اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم و هواداران را به چیزی که لایق آن هستند، برسانیم.
از دور به نظر نمیرسید تیم حال و روز خوبی نداشته باشد، اواخر لیگ چه اتفاقاتی رخ داد؟
واقعیت این است که چند هفته پرسپولیس نتیجه نگرفت و ما میتوانستیم نهایت استفاده را از عقبنشینی آنها داشته باشیم، اما حاشیهها باعث شد ضربه بخوریم. برخی مسائل بهتر است بازگو نشود و برخی دیگر دلیلی ندارد به بیرون درز کند، اما امسال بسیار امیدواریم که با حمایت هواداران و به دور از حاشیه پلهپله استقلال را به جایگاه واقعی برسانیم.
از زمانی که به استقلال آمدی اتفاقات خوبی برای تیم و حتی خودت رخ نداد، در گسترش فولاد راحتتر نبودی؟
بحث راحتی نیست، هر بازیکنی دوست دارد روزی پیراهن تیم بزرگی مانند استقلال را بر تن کند و من نیز از تصمیمی که گرفتهام، رضایت دارم. سال اولی که به استقلال آمدم در لیگ برتر دوم شدیم، قهرمانی جامحذفی را به دست آوردیم و در لیگ قهرمانان نیز از گروه خود صعود کردیم، تا اینجا همهچیز خوب بود. بدشانسی ابتدا گریبان خودم را گرفت و مصدوم شدم. کیروش برای جلسات ریکاوری من را نیز فراخوانده بود و دوباره به پیراهن تیم ملی خیلی نزدیک شدم که آن اتفاق رخ داد. با احترام به نظر هواداران فکر میکنم سال اول حضورم در استقلال از نظر بدنی خیلی آماده بودم، اما مصدومیت، حضور در 2 تورنمنت مهم ملی را از من گرفت.
قبول داری در فصلی که سپری شد، برخی را ناامید کردی؟
خیلی طبیعی بود، من 9 ماه از میادین دور بودم و بازگشت به همان سطح قبلی کار خیلی دشواری بود. همه تلاشم را کردم تا به حالت قبل برگردم و قول میدهم امسال، سال داریوش شجاعیان باشد!
به سیستم چرخشی و بیثبات شفر نیز انتقادهای فراوانی میشد، فکر میکنی این مهم نیز در عملکرد تو تاثیر داشت؟
درباره گذشته صحبت نکنیم، بهتر است. آقای شفر قابل احترام بودند و برای ما زحمت کشیدند.
تو هم جزء آن «باند» معروف استقلالیها بودی؟
اصلا چنین چیزی نیست؛ باند یعنی چه؟ در تیم ما همه همدل بودند و هستند. همه بازیکنان با یکدیگر روابط خوبی داشتند و فقط فضای مجازی این حواشی را ایجاد کرد. یک از خدا بیخبری پست میگذاشت که در استقلال 4 نفر با هم خوب هستند، 10 نفر بد، پس از آن هم حواشی به راه میافتاد و ادامه ماجرا. شایعه باندبازی ساخته و پرداخته عدهای در فضای مجازی بود که مصلحت تیم را نمیخواستند. اگر واقعا آنها دوستداران و هواداران استقلال بودند، باید با ما همدل میشدند تا به موفقیت برسیم. با آن حرف و حدیثها استرس در پاهای ما زیاد شد و نمیتوانستیم همه تواناییهایمان را به اجرا بگذاریم.
به نظر میرسد بودن در تیمی مانند استقلال را حالا بهخوبی یاد گرفتهای و به جز پاسخهای محافظهکارانه، در فضای مجازی هم بهانه دست کسی نمیدهی.
من هیچوقت دنبال حاشیهسازی نبودم و در گسترش فولاد هم یکی از بیحاشیهترین بازیکنان به شمار میرفتم. در ابتدای حضورم نیز برداشتهای اشتباهی نسبت به من داشتند، اما تربیتم بهگونهای نبود که خود را گم کنم. تمام تمرکز من روی تمرینات است و دستورات کادرفنی. نهتنها من بلکه سایر بازیکنان نیز با اتفاقاتی روبهرو شدیم که دوست ندارم بگویم، اما باعث شد کمتر خودمان را نشان دهیم و از حواشی دوری کنیم تا بهانهای به دست برخی سوءاستفادهگرها ندهیم.
امسال پیشنهادی نداشتی یا از بازارگرمی دوری کردی؟
سرم در لاک خودم است و دنبال بازارگرمی نیستم. شاید کسی باور نکند، اگر بگویم پیشنهادهایی هم داشتم و ترجیح دادم آنها را رسانهای نکنم.
از استراماچونی بگو، زیرنظر مربی ایتالیایی کار کردن چگونه است؟
ما کار میکنیم، خیلیخوب و جدی، مطمئن باشید حرفهای زیادی برای گفتن داریم. کادرفنی جدید هم جدیت زیادی دارند و فعلا درحال آمادهسازی هستیم.
او نیز مانند ایتالیاییها به سیستم دفاعی اعتقاد ویژهای دارد؟
با شروع بازیها متوجه همه این اتفاقات خواهید شد و من تصمیم ندارم تاکتیک تیم را لو بدهم!
حالا که 27 ساله شدهای و در تیم ملی نیز تغییراتی به وجود آمده که شاید به نفع بازیکنی در سن تو نباشد، هنوز امیدواری که به تیم ملی دعوت شوی؟
درست است شرایط حالا برای من سختتر از گذشته شده، اما خودم دوست دارم آنقدر در لیگ خوب بازی کنم که موردتوجه کادرفنی جدید تیم ملی هم قرار بگیرم. آرزوی هر بازیکنی پوشیدن پیراهن تیم ملی است و سن و سال تاثیری در این آرزو ندارد.
و سوال آخر درباره ویلموتس، آینده تیم ملی با او چطور خواهد بود؟
در 2 بازی دوستانه خوب کار کردند و کاملا میتوان امیدوار بود که تیم ملی متفاوتی را نسبت به 8 سال گذشته ببینیم.