ابوالقاسم رحمانی، روزنامهنگار: عجب داستانی شد این کرونا برای ما خبرنگارها و روزنامهنویسها! گفتم آخرین پرونده و گزارش سال 99 چیزی غیر از کرونا باشد و بنویسم، منتها این ویروس لعنتی و مواجهه مدیران و مسئولان کشورمان، ولکن مساله نیستند و هر روز دستهگلی آب میدهند و ما مجبور به واکنشیم! اگر یک نفر از همان ابتدای اسفند 98 تا انتهای اسفند 99 فهمید که ستاد عریض و طویل کرونا چه کرد و چرا این مدلی که میبینیم و آن را نقد میکنیم، در ارتباط با این ویروس کشنده سیاستگذاری کرد به ما هم بگوید. هرجای دنیا را بگردیم، نظیر تصمیمگیری و سیاستگذاری مسئولان ایرانی در بحران کرونا یافت نمیشود. الان حدود یکی، دو ماهی هست که یک روز در میان در ارتباط با سفرهای نوروزی مینویسیم و تلاش میکنیم که روی تصمیمات مسئولان اثر بگذاریم که اشتباه نوروز 99 را نکنند و با سهل و ساده انگاشتن مساله و تکیه بر آمارهایی که فلان تعداد از مردم ایران مبتلا شدهاند و... که مبتنیبر سناریوی ایمنی گلهای است با جان مردم بازی نکنند. سر آخر همان اتفاقی میافتد که انتظار نداشتیم و نمیخواستیم. مسئولیت مدیریت کرونا و ارائه راهکار با وزارت بهداشت بود، حالا انگار تنها نهاد و مجموعهای که نظرش خریدار ندارد، همین وزارت بهداشت است. جالبتر اینجاست که ادعای انتقال تجربیات به سایر کشورها را هم داریم! خیلی خوب مدیریت کردیم و خیلی خوب از پس شیوع این بیماری برآمدیم، میخواهیم تمام دنیا را هم با شیوههای نوینمان آشنا کنیم! القصه اینکه عید سفرها برقرار است و خبری از محدودیتهای جدی برای استانهای مسافرپذیر همچون استانهای شمالی کشور نیست. بار و بنه را جمع کنید و یاعلی!
نوروز پیشرو قطعا با بحران همراه خواهد بود
اعداد بالا وضعیت نامطلوب کرونا در ایران است. اینها با صدایی رسا میگویند کرونا در ایران هنوز کنترل نشده و در ایران بیمار میکند، جان میگیرد و جولان میدهد. این اعداد میگویند که باید مراقب بود، باید سختگیری کرد و باید هرکار میتوان انجام داد تا وضعیت بهبود پیدا کند. تازه، فقط همین اعداد نیستند که اظهارات متخصصان و صاحبنظران حوزه بهداشت و درمان هم هست؛ همانهایی که قرار بود برای مدیریت کرونا به نظراتشان رجوع کنیم. علیرضا زالی، فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با بیان اینکه احتمال اینکه بار بیماری با تاخیر دوهفتهای و بعد از پایان تعطیلات نوروزی به تهران برسد وجود دارد، گفت: «بهنظر میرسد استان تهران و خصوصا مراکز بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی بهعنوان بالاترین خدمتدهنده به بیماران کرونایی در سطح کشور، پس از پایان تعطیلات نوروزی روزهای سختی را تجربه کنند. پیشبینی میشود در ۱۰ روز اول تعطیلات لود بیماری افزایش یابد؛ چراکه به دلیل ماهیت ویروس کرونا و دوره نهفتگی آن بهنظر میرسد بیمارستانهای تهران در هفتههای اول سال جدید میزبان شمار بالاتری از مبتلایان باشند. در سال پیشرو و تعطیلات نوروزی که قطعا با بحرانهای کرونا همراه خواهد بود، فعالیتهای بیمارستانها و مراکز درمانی و بهداشتی همانند سنوات گذشته بیشتر خواهد بود؛ چراکه بخش زیادی از ارائه خدمت بر دوش بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی تحمیل میشود.»
سفر عامل مهم شیوع کرونا
علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در آخرین جلسه شورای مدیران معاونت بهداشت وزارت بهداشت در سال 99، گفت: «دید و بازدیدها در نوروز عامل تهدیدکننده و گسترشدهنده ویروس کرونا خصوصا از نوع جهش یافته خواهد بود و همه هموطنان ضمن توجه ویژه به این موضوع برای حفظ جان خود و خانواده بهخصوص کودکان و سالمندان از میهمانیها و دید و بازدید در نوروز جدا خودداری کنند. سفر یکی از عوامل مهم انتقال و شیوع کرونا است. درحالحاضر رنگ بسیاری از شهرهای ما زرد است و بهمعنای آن است که مردم اگر بخواهند میتوانند به آنها سفر کنند و کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد، اما از ابتدای شیوع کرونا بارها گفتهایم که ترددها باعث انتشار ویروس میشود. کشور ما پهناور است و قومیتها و ژنهای مختلفی دارد. گردش ویروس در قومیتهای مختلف میتواند باعث جهش شود. بر این اساس در خود کشورمان نیز میتواند جهش ویروس جدید صورت گیرد که خطرناک است. درحالحاضر سوش غالب کرونا در کشور ویروس ووهان است؛ چراکه کنترل شدیدی در کشور صورت گرفته اما ۶۲ درصد سوش غالب در خوزستان مربوط به ویروس جهشیافته انگلیسی است، بنابراین درهمآمیختگی جمعیت در جریان سفرهای نوروزی میتواند شرایط را غیرقابلکنترل کند.»
توصیه این است که سفر نروید
سیماسادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت ضمن اعلام اسامی شهرستانهای دارای وضعیت قرمز و نارنجی کرونایی، گفت: «توصیه ما به مردم این است که نوروز امسال هم مانند سال گذشته از اقدام به سفر پرهیز کنند. کماکان توصیه ما و همکارانمان در وزارت بهداشت به مردم این است که نوروز امسال نیز مثل سال پیش از اقدام به سفر پرهیز کنید تا با همراهی و کمک شما شاهد گذران روزهای آرام و به دور از خطر در ایام آغازین سال جدید باشیم.»
وزارت قسم و خواهش بهداشت و درمان
سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در همایش تبیین برنامه نوروزی و تشدید گام چهارم بسیج ملی طرح شهیدسلیمانی گفت: «اولا من بهعنوان وزیر بهداشت تقاضا کرده بودم همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، بحث سفر را منتفی کرده و از مردم تقاضا کنیم که کمک و همراهی کنند. گرچه این روزها سخت بر مردم گذشته و خسته شدهاند، گرچه یک قوم بسیار عاطفی دید و بازدید، دیدن بزرگترها و... را کنار گذاشته و همه این موارد مردم را بهگونهای برای سفر و آرامش خاطر مشتاقتر کرده است، اما مطمئنم که وقتی مردم میبینند هر آمد و شد، یعنی افزایش خطر ابتلا و مرگومیر و نفسهای تنگ، حتما به ماندن در محل زندگیشان راضی میشوند. وزیر بهداشت در جمهوری اسلامی ایران همیشه باید خواهش کند، تمنا کند، دست ببوسد و پا ببوسد، بلکه بتواند یک قدم بردارد. درحالی که در جاهای دیگر دنیا وقتی وزیر بهداشت بنویسد که فلان چیز آره یا خیر، دیگر تمام است. بههرحال ما با حمایتهای مقاممعظمرهبری و تعیینتکلیفی که ایشان فرمودند و با داشتن یک ستاد ملی از خیلی از جاهای دنیا جلو هستیم، اما انتظارمان این است که به برخی عرایضی که وزیر بهداشت بهعنوان دلسوزی و آیندهنگری بیماری میگوید، توجه بیشتری معطوف شود. اولین تقاضای ما این است که باز هم التماس و خواهش کنیم که سفر نروید و در خانه و محل خودتان بمانید، زیرا اگر بروید ضرر میکنید و خدا نکند که در آن واحد چند خوزستان خلق کنیم. اگر خدایی نکرده چند خوزستان دیگر شکل گرفت، آن زمان دیگر نمیتوانم روی تابآوری نظام سلامت قسم بخورم.»
بحران حکمرانی در مدیریت کرونا
میبینید؟ تقریبا همه آنهایی که در حوزه بهداشت و درمان صاحبنظر و کارشناس هستند از انجام سفرهای نوروزی منع کردهاند و آن را باعث شیوع بیشتر کرونا در کشور دانستهاند. وزیر بهداشت که همچون همیشه پا را فراتر هم گذاشته و به خواهش و قسم و تمنا متوسل شده، چرا؟ چون در بین مسئولان، دولت، ستاد ملی مقابله با کرونا و آنهایی که باید مسئولیت اجرا و ایجاد محدودیتها را تقبل کنند، برای وزارت بهداشت و نظر کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا تره هم خرد نمیکنند! منتها نتیجه چه شد؟ نتیجه این سفر نرویدها، این تلاشهایی که هم برخی متخصصان کردند و فریادهایی که رسانهها زدند تا برای سفرها ممنوعیت و حدودیت ایجاد شود، چه شد؟
سیماسادات لاری اعلام کرد: «شهرستان گچساران از استان کهگیلویهوبویراحمد، شهرستان آبادان، اهواز، بندرماهشهر، دزفول، رامهرمز، شوش، شوشتر و کارون از استان خوزستان ازجمله شهرستانهای دارای وضعیت قرمز بیماری هستند. همچنین شهرستانهای سراب و عجبشیر از استان آذربایجان شرقی، ارومیه، چایپاره، ماکو و نقده از آذربایجان غربی، شهرستان گلپایگان از استان اصفهان، شهرستان دهلران از استان ایلام، شهرستانهای دیلم، کنگان و گناوه از استان بوشهر، شهرستان سامان از چهارمحالوبختیاری، شهرستانهای امیدیه، ایذه، اندیمشک، باغملک، باوی، بهبهان، خرمشهر، دشت آزادگان، شادگان و مسجدسلیمان از استان خوزستان، شهرستانهای ارسنجان و زریندشت از استان فارس، شهرستان دیواندره از کردستان، شهرستانهای پلدختر و دورود از لرستان، شهرستان خمین از استان مرکزی، شهرستان بندر خمیر از استان هرمزگان، شهرستان نهاوند از استان همدان و شهرستان خاتم از استان یزد ازجمله شهرستانهای دارای وضعیت نارنجی بیماری هستند. همانطور که پیش از این اعلام شده است تا ۱۵ فروردین ۱۴۰۰، هرگونه سفر از و به شهرستانهای دارای وضعیت قرمز و نارنجی ممنوع است.»
بعد از اعلام اسامی این شهرها بود که حتی ویروس کرونا هم لبخندی به نحوه مدیریت کرونا در ایران زد! خبری از اسامی شهرستانهای شمالی کشور بهعنوان مقصد اصلی بسیاری از مسافران نوروزی نیست. نه مازندران، نه گیلان و نه گلستان! این رنگبندیها هم برای خودش داستان جالبی دارد که در ادامه به آن میپردازیم ولی از آن جالبتر هم نوع اعلام اخبار ممنوعیتها، زمان آن و نوع نظارت بر اجرای آن است. از همان ابتدای شیوع کرونا تا امروز از اصلیترین مشکلاتی که در مدیریت کرونا وجود داشت مساله اطلاعرسانی و تعیین تکلیف رفتارهای عمومی بود، یا در بیان بهتر با نوعی بحران در حکمرانی برای مواجهه با کرونا مواجه بودهایم. همین مورد سفرهای نوروزی، در جریان تصمیمگیری برای اعلام رنگبندی شهرها، بسیاری از مردم از چند روز پیش و قبل از اینکه تکلیف محدودیتها روشن شود، به شهرهای مختلف خصوصا شهرهای شمالی سفر کردند. بیآنکه کسی مانع آنها باشد! اتفاقی که مشابه آن را در جریان شیوع ویروس انگلیسی در خوزستان و سایر شهرها هم شاهد بودیم و بدون نظارت دقیق و اعمال جدی محدودیت خیلیها بار سفر بستند و از کانونهای اصلی شیوع ویروس به باقی شهرها سفر کردند و این آلودگی توسعه پیدا کرد. زیاده عرضی نیست، فقط برای بهتر روشن شدن مساله و ترسیم وخامت اوضاع، گفتوگویی با یکی از متخصصان داشتیم که شاید مثل همیشه، مردم خودشان (که البته بعید هم هست) پای کار بایستند و از انجام سفرهای نوروزی خودداری کنند.
رنگبندی شهرها، شگفتانه ستاد ملی مقابله با کرونا
سیدعلیرضا ناجی عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا و رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری که در این مدت شیوع کرونا بارها و بارها مخاطرات و چالشهای مواجهه با این ویروس کشنده را از زبان او نقل کردیم، درباره تصمیمگیری و برنامهریزی ستاد ملی مقابله با کرونای کشور در رابطه با سفرهای نوروزی به «فرهیختگان» گفت: «من این اعلام جدید رنگبندیها را شگفتانه ستاد ملی مقابله با کرونا نامگذاری میکنم. درواقع اقدام بسیار عجیبی است؛ یعنی آزاد گذاشتن افراد برای مسافرت کردن و رفتن به شهرها و استانهایی که از قبل هم میدانستیم هدف تمام مردم برای مسافرت است و درحالحاضر هم اصلا وضعیت مناسبی ندارند؛ مثل استانهای شمالی و شهرهای بزرگ دیگری که مسافرپذیر هستند و مردم دوست دارند که نوروز را در آنها سپری کنند یا مثل مشهد، اصفهان و... . با این وضعیت میتوانم به جرات بگویم که ما هیچ برنامهای برای سفرهای نوروزی و کنترل این اپیدمی نداریم و مشکل اصلی را هم من در دو چیز میبینم؛ یکی اینکه ما اصلا رنگبندیهایمان و معیارهایمان برای این رنگبندیها اصلا درست نیست. درحالحاضر معیار ما برای این کار براساس بستری در بیمارستانهاست، درصورتیکه در هیچکجای دنیا بر این اساس تصمیمگیری نشده و سیاستگذاری نمیکنند. این یک مساله تنها یکی از معیارهاست، نه تنها معیار آن! تمام دنیا رنگبندیها را براساس تعداد موارد مثبت روزانه، بروز بیماری، مراجعه به بیمارستانها و سرپاییها و... انجام میدهند که ما هیچکدام از آن معیارها را درنظر نمیگیریم. خیلی وقت هم هست که در وزارتخانه صحبت میکنیم که معیار رنگبندی شهرها باید عوض شود ولی همچنان براساس همان معیار نادرست این رنگبندیها صورت میگیرد. من مطمئن هستم اگر معیارها را عوض کنیم حتما رنگهای استانها و شهرهای ما تغییر خواهد کرد و باید محدودیتها را بیشتر کنیم.»
برقراری سفرها نشان میدهد سناریوی ما همچنان ایمنی تودهای است
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به ادامه داشتن سناریوی ایمنی جمعی برای کنترل کووید در ایران خاطرنشان کرد: «دومین چیزی که میتوانم به آن اشاره بکنم و من بارها آن را گفتهام این است که ما تفکرمان، برمبنای ایمنی جمعی حاصل از عفونت طبیعی جلو میرود. با توجه به اینکه سرعت واکسیناسیونمان خیلی زیاد نیست، جدای از آن عدهای همچنان اصرار بر این دارند که حتما با عفونت طبیعی بتوانند ایمنی ایجاد کنند و ایمنی جمعی حاصل شود. الان در صفحات توئیتری و صحبتهایی که برخی میکنند، این موضوع عنوان شده است که براساس آمارهایی که وجود دارد حدود 50 میلیون نفر در ایران به کرونا مبتلا شده و با آن درگیر بودهاند و ما به ایمنی جمعی رسیدهایم و حالا وقت آن شده است که مقداری مردم را آزاد بگذاریم که همین مسیر طی شود. آزاد گذاشتن هم یعنی گردش بیشتر ویروس و درگیری بیشتر مردم با این بیماری. یکسری از افراد از همان ابتدا نظرشان بر ایجاد ایمنی جمعی بود و بر همین مدار سیاستگذاری کردند و کار را جلو بردند و همچنان هم بر همین ایده استوارند و آن را پیش میبرند. این دو محوری که گفتم، محورهای اصلی هستند و همچنان هم ما برخلاف گفتههایمان بر مدار ایمنی جمعی پیش میرویم. من متاسفم، میدانیم ایمنی جمعی نمیتواند خصوصا با ورود واریانتها و جهشهای جدید پایدار باشد و نمیتواند این اپیدمی را بشکند و آن را کنترل کند. ما در همین چند هفته اخیر افزایش موارد مثبت را داشتهایم و به اثبات رسیده است که دچار گردش شدیدتر ویروس انگلیسی هستیم و اگر جلوی این را نگیریم و با این سیاق به جنگ با کرونا برویم و مردم را به مسافرت رفتن دعوت کنیم که این کار را هم کردهایم، مخصوصا در استانهای شمالی وضعیت بدتر میشود. چندبار باید یک استان وضعیت قرمز را تجربه کند؟ مردم باید ویروس را به این استان بیاورند و وضعیت را قرمز کنند و بروند و بعد شهر خودشان را قرمز کنند؟! این تصمیم براساس چه تجربهای است؟ کدام عقل و منطقی این را میگوید که ما از یک سوراخ چندبار گزیده بشویم؟ الان با توجه به واریانت انگلیسی و گردش آن و پیک چهارمی که وقوع آن را محتمل میدانیم، این کارها یعنی دعوت مردم به مسافرت رفتن و عدم ایجاد محدودیت برای سفرهای نوروزی نشان میدهد که ما دوست داریم به استقبال پیک چهارم برویم و این یعنی سیاست مقابلهای ایران در مواجهه با کرونا براساس ایمنی جمعی با عفونت طبیعی است.»
اظهارات مسئولان را بخوانید تا بفهمید چه کسانی مخالف محدودیتها هستند
ناجی با اشاره به اختیارات و مسئولیتهای وزارت بهداشت برای کنترل کرونا در ایران افزود: «من دفعات گذشته هم گفتم، ما مسئولیت کنترل کرونا را نمیتوانیم بهعهده نظام بهداشت و درمان بگذاریم؛ چراکه نظام بهداشت و درمان ما دارد کارش را انجام میدهد و توصیههایش را میکند اما تصمیمگیرنده نیست. وقتی مسئولیتی به نهادی هم داده میشود و مثلا به وزارت بهداشت گفته میشود که تعیینکننده اصلی است، باید قدرت اجرایی هم به آن داده شود و یا اینکه قدرتی داشته باشد که بتواند باقی دستگاهها را سرخط کند و حرفش را به کرسی بنشاند. مشخص است که وزارت بهداشت مسئولیت و قدرتی برای اجرای مطالبات و توصیههایش را ندارد. چون کنترل کووید یک مساله بسیار فراوزارت بهداشتی است و خیلی از دستگاههای دیگر باید هم گوش شنوای توصیهها و درخواستها را داشته باشند و هم کنترل بکنند. همین مثالهایی را که با هم صحبت کردیم، همین سفرهای نوروزی، وزارت بهداشت مخالف آن است، آیا جلوگیری شد؟ یا مثال خوزستان، وزارت بهداشت چه توصیهای داشت؟ آیا به آن عمل شد؟ خیر! چه کسی باید محدودیتها را اعمال کند؟ وزارت بهداشت قسمتی برای مدیریت کروناست. البته قصوری دارد، در تصمیمگیریها و... ولی الان شخص وزیر و باقی افراد مستقیما میگویند حضرت عباسی سفر نروید، این خودش نوعی اعتراض به وضع موجود است دیگر. این مسافرتها، فروش بلیتها و مسافرتها را چه شخص، نهاد و ارگانی باید انجام دهد؟ مطمئنا وزارت بهداشت چنین قدرتی ندارد و به آن هم ندادهاند. مسئولیت مراقبت و کنترل کووید در قسمت اجرائیات با وزارت بهداشت نیست و شخص رئیسجمهور و دولت و ارگانها و وزارتخانههای دیگر است. صحبتهای این چند وقت اخیر این افراد و نهادها را مرور کنید، ببینید اینها در چه فضاهایی هستند و چه فکری میکنند و واقعیت چیست!»
تابآوری کادر درمان بسیار پایین آمده است
رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری با اشاره به فشاری که روی کادر درمان قرار دارد و با ورود به پیک چهارم تابآوری کادر درمان افت شدیدی خواهد کرد، گفت: «کادر درمان تا الان با شهامت پای کار ایستاده و منبعد هم ایستادگی میکند. فرسودگی و بیانگیزگی آنها در ارتباط با مطالباتی که داشتند، محتمل است. یکی از مشکلاتی که وزارت بهداشت دارد عقبافتادگی مطالبات بسیاری از اعضای کادر درمان و بهداشت است. ما بیشترین مشکل را نهتنها در معاونت درمان و مطالبات آنها داریم، بلکه مطالبات بخش بهداشت را هم داریم و ظلم بیشتری به اینها شده است. موضوع فقط بحث مالی نیست، ولی باید بههرحال کاری شود. این افراد هم شهامت به خرج دادند و هم تلفات زیادی دادند. هم شهادت و هم ابتلا و وضعیت سخت و وخیمی را گذراندهاند و باید به اینها رسیدگی شود. همین الان به گوش میرسد با فشار نصفهونیمهای که به خوزستان آمده است، کمبود پزشک و پرستار دارند. اگر وارد پیک چهارم شویم این مشکل را در تمام کشور خواهیم داشت، کمااینکه در پیکهای قبلی هم داشتیم و هزینههای زیادی دادیم. من اینجا باز هم به سیاست زشت ایمنی جمعی حاصل از عفونت طبیعی اشاره میکنم که بار زیادی را به کادر درمان تحمیل میکند ولی ما همواره به استقبال آن رفتهایم! من نمیدانم اینجا یک معادله عجیب وجود دارد و قابلتوجیه و تفسیر نیست. تابآوری کادر درمان بسیار پایین آمده است و در خیلی از بخشهای درمان نهتنها کادر درمان خستهاند بلکه دلچرکین و گلهمند هستند. این مدل حکمرانی برای مقابله با کرونا را در هیچ کشوری ندیدهام. ما جزء کشورهای مهم دنیا هستیم، من جایی ندیدهام که اینطور با تصمیمگیریها یک مساله نادرست را پیش میبریم. من اکراه داشتم از گفتن لغت ایمنی گلهای ولی باید گفت، ایمنی گلهای شایسته انسان نیست، اما این تفکر کار را به اینجا رسانده و ادامه پیدا کرده است. این موضوع متاسفانه بین افراد علمی هم طرفدارهایی دارد و متاسفانه آنها اصلا دید سلامتگرا ندارند و به آن قسمی هم که خوردهاند، پایبندی ندارند.»