به گزارش «فرهیختگان»، سیدجلال ساداتیان، دیپلمات و سفیر اسبق ایران در لندن در گفتوگو با «فرهیختگان» تنشهای اخیر میان ایران و ایالات متحده را بررسی و تلاش آمریکا برای بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت از مسیر فعالسازی مکانیسم ماشه را تحلیل کرد. مشروح این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد.
ساعت 4 بامداد یکشنبه بازه یک ماهه ایالات متحده درخصوص اطلاعیه فعالسازی مکانیسم ماشه به پایان میرسد. ارزیابی شما از این وضعیت و اتفاقات پیش رو چیست؟ با توجه به اینکه کشورهای اروپایی هم در این خصوص بیانیه قابل تاملی صادر کردهاند؟
ترامپ کماکان بر موضع شخصی خود بهعنوان فرمانروای دنیا تکیه میکند. ایشان از موضع و جایگاه حقوقی صحبت نمیکند. در این خصوص گوترش، دبیرکل سازمان ملل پاسخ داد و گفت که ما هیچ اقدام خاصی را انجام نمیدهیم و نباید هم انجام دهیم و این به این معناست که حرف ایالات متحده در این باره وارد نیست. اروپاییها هم در دفاع از حیثیت بینالمللی خود آن بیانیه را صادر کردند و حتی بریتانیا که بخش عمدهای از مسیر جدا شدن از اتحادیه اروپا را پیموده، در این ماجرا در سطح اروپاییها قرار میگیرد و بیانیه را امضا میکند و این هم دلیل دیگری است که میگوید هیچ محمل و پایگاهی برای اثبات مشروعیت و مقبولیت نظر آمریکا وجود ندارند. در نتیجه ترامپ تنها میتواند با تکیه بر همان قلدری و زورگویی که تا الان تحریمها را علیه ایران برقرار کرده از این به بعد هم با تکیه بر همانها ادامه دهد.
فرمان اجرایی ترامپ امروز یا فردا صادر میشود.
ترامپ این فرمان اجرایی را بارها صادر کرده است و دیگر تاثیری ندارد آن هم در چنین شرایطی که کشورهای مختلف مخالف نظر آمریکا هستند.
آمریکا از دید خود این تحریمها را بازمیگرداند و برخی کشورها میگویند برنگشته است. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟ آنها تحریمها را افزون میکنند و آیا این تغییری در وضعیت ما ایجاد میکند؟
اتفاق جدیدی رخ نمیدهد. کشورها و شرکتهایی که با آمریکا روابط خاصی دارند تمکین میکنند ولی آن شرکتها و کشورهایی که با آمریکا مراودات زیادی ندارند این امور را نمیپذیرند. برای مثال روسیه، چین، ترکیه و عراق نپذیرفتند و با ایران کار خود را ادامه میدهند. بقیه هم به همین شکل است.
میتوانیم امیدوار باشیم که این تکروی و یکجانبهگرایی آمریکا در کوتاهمدت یا میانمدت اثری واقعی برای ما داشته باشد، مثلا ساختار تحریم را متزلزل کند؟
خیر، اینکه در کوتاهمدت یعنی تا زمان انتخابات اتفاقی رخ دهد، منتفی است و تغییری ایجاد نمیشود. هرچند چند سناتور جمهوریخواه نامهای را نوشتند که چند بانک ایران همچنان تحریم نیستند و باید اینها را هم تحریم کرد. ممکن است این موارد شرایط ایران را سختتر کند.
از طرفی اینکه با قلدری آمریکا چطور کنار بیاییم، تسلیم شویم یا به مقاومت ادامه دهیم بحث دیگری است. با توجه به اینکه آمریکاییها با تحرکات اخیر در منطقه با عنوان صلح ابراهیمی بین امارات و بحرین و آوردن نیروهای صهیونیست به پایگاه اینها اقداماتی داشتند و حتی انگلیسیها نیروهایی را در بحرین مستقر کردند و اینکه آیا قصد دارند تعرض نظامی جدیدی علیه ایران را ساماندهی کنند یا خیر، باید بحث کرد و تصمیم درخوری گرفت. خلاصه کلام اینکه صدور فرمان اجرایی آمریکا در قالب چارچوبهای قلدرمآبانه این کشور است، ما هم شاید وسیله زیادی برای برخورد با آن نداشته باشیم چراکه برای مثال ابزار دیپلماسی داشتیم و وزیر خارجه قرار بود در سفری به اروپا، گفتوگوهایی را داشته باشد که میتوانست از طریق تبلیغات عمومی و دیپلماسی عمومی انعکاس مناسب و موثری باشد ولی با کجسلیقگی مسالهای ایجاد شد و آن سفر هم تحت تاثیر قرار گرفت.
چند هفته تا انتخابات ایالات متحده زمان باقیمانده است. وضعیت روابط و چالشها در این مدت بین ایران و آمریکا را چطور ارزیابی میکنید؟
البته این سوال جهتدار بود. من پاسخ شما را اینطور میدهم در روندی که جلو میرویم آیا بایدن یا ترامپ برنده میشود؟ من بیان میکنم اگر امروز رایگیری شود بایدن برنده است اما در این مدت چه اتفاقاتی میافتد، ماجرا دیگری است، چون ممکن است هزار و یک اتفاق مانند همین ماجرای صلح ابراهیمی رخ دهد. اما درباره اینکه از الان تا انتخابات چه شود، ترامپ جرزنی میکند و میگوید در رایگیری میتواند تقلب صورت پذیرد و این یعنی اگر ببازم اعتراض میکنم و اوضاع را بههم میریزم. از طرفی با توجه به تنشی که الان بر سر اعتراض بهخاطر نژادپرستی ترامپ وجود دارد و ایالات مختلف هنوز آرام نشده است، ممکن است او تلاش کند ادامه تنشها را به انتخابات بکشاند و بگوید اینها تقلب کردند. جامعه آمریکا چقدر کشش چنین کاری دارد را نمیدانیم و هنوز معلوم نیست اثر این رفتار بر مسائلی چون موضوع جدایی و استقلال کالیفرنیا از ایالات متحده آمریکا چیست. همه اینها تحلیلها و مسائلی است که مطرح میشود.
از طرفی با وجود این تنشهای داخلی، ترامپ و وزیر خارجه او میخواهند ایران را به زانو دربیاورند تا بتوانند امتیازات خاص خود را بگیرند و برتری و تسلط خود را در دنیا به اثبات برسانند ولی خب در همین چارچوب هم با چالشهای زیادی روبهرو هستند. چالش با روسیه یکسوی ماجراست و چالش با چین بهخصوص بهعنوان ابرقدرت جدید دنیا داستان دیگری دارد. در نتیجه آمریکایی که ترامپ راهبری میکند اینگونه نیست که بهراحتی این دوران را پشتسر بگذارد و تسلط خوبی داشته باشد تا در منطقه یک درگیری نظامی بزن و دررویی ایجاد کند و ایران هم تسلیم این وضعیت شود. این ترسیم و شرایط را نمیتوان با خیال راحت پذیرفت.
اخبار مرتبط: