به گزارش «فرهیختگان»، ساعاتی پیش رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی وارد تهران شد تا با مقامات کشورمان در مورد مسائل و موضوعات فیمابین به گفتوگو بنشیند. گفتوگوهایی که البته مشخص است ماهیت آنها به چالش عجیب و غریب ماههای اخیر میان تهران و آژانس درخصوص درخواست بازدید از چند نقطه جدید در ایران بازمیگردد، مکانهایی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی است فعالیتهای گزارش نشده و آثاری از ذرات اورانیوم در آنها وجود دارد. درباره این درخواست اما و اگرهای زیادی وجود دارد و به همین علت هم ایران تاکنون درخواست آژانس را اجابت نکرده و مجوز صورت گرفتن بازرسیهای جدید را صادر نکرده است.
فرامتن ماجرا، PMD برخلاف خواست رژیمصهیونیستی بسته شد
در سال ۲۰۱۵ و در جریان مذاکرات ایران با گروه 1+5 که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم بهنوعی در آن دخیل بود یا حداقل در بخشهایی به ایفای نقش میپرداخت، توافقی صورت گرفت که ذیل آن پرونده PMD یا همان ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران، بهطور کلی با گزارش نهایی یوکیا آمانو، مدیرکل وقت آژانس بسته و رسما اعلام شد که ایران پس از سال ۲۰۰۹ میلادی هیچگونه تلاش و اقدامی برای فعالیتهای نظامی در جریان صنعت هستهای خود نداشته است. در آن زمان آمانو شخصا به تهران آمد و حتی در جریان بازدید از سایت پارچین و نمونهگیریهای انجام شده از آن منطقه نیز حضور داشت و بهصورت رسمی اعلام کرد PMD خاتمه یافته است، پروندهای که سالها براساس چند ادعای واهی و تعدادی فعالیتهای جاسوسی بنا نهاده شده بود. بسته شدن PMD بهمعنای بسته شدن تمامی مسیرها برای ادعاهای بیاساس و کذب غربیها به اضافه منافقین بود، یعنی تا پیش از بسته شدن این پرونده، در ادوار مختلف موساد، سیا، منافقین و دیگر گروهها و مجموعههای معاند با ایران، تلاش میکردند با ادعاهایی واهی و کذب فعالیتهای علمی ایران را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی نشان دهند و با استفاده از نفوذ خود در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کمک گرفتن از فعالیتهای سیاسی آژانس بهجای فعالیتهای فنی، مبنایی برای قرار گرفتن نام ایران بهعنوان موضوع شورای امنیت سازمان ملل فراهم کنند.
از وقتی PMDبسته شد این مسیر هم برای آنها مسدود شد و لذا تلاش گستردهای را برای بازگشایی دوباره پرونده از همان روز امضای برجام آغاز کردند، نهایتا در اردیبهشتماه ۹۷ و دقیقا ۱۰ روز قبل از خروج ترامپ از برجام، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس با راه انداختن یک شوی تبلیغاتی مدعی شد طی عملیاتی جاسوسی در ایران، یکی از انبارهای اسناد فعالیتهای هستهای را مورد سرقت قرار داده و قریب 50 هزار سند از فعالیتهای هستهای ایران مربوط به سالهای پیش از ۲۰۰۳ بهدست آورده و آنها را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داده است. چندی بعد از این نمایش مضحک بود که دور جدیدی از مواجهه آژانس با ایران آغاز شد، به این معنا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحت فشارهای آمریکا و ایالات متحده و دقیقا مغایر تمامی قوانین و عرف موجود، با استناد به سندهایی که معلوم نیست کجا ساخته و تهیه شدهاند، از ایران خواست اجازه بازرسیهای جدیدی را صادر کرده و توضیحات مبسوطی به سوالات آنها ارائه کند. ناگفته نماند همه اینها در شرایطی صورت میگرفت که اولا در جریان خاتمه PMD ذکر شده بود ایران هیچ فعالیت نظامی هستهای نداشته است و ثانیا شدیدترین و گستردهترین بازرسیهای تاریخ آژانس پس از برجام در ایران آغاز شده بود و عملا امکانی برای چنین فعالیتهایی وجود نداشت. این توضیح مربوط به بخشی از فرامتن ماجرای درگیری ایران با آژانس بود که از سال ۹۷ آغاز شده و تاکنون نیز ادامه دارد، اما اینکه چرا این چالش اینقدر جدی شده و باوجود رفتوآمدهای مکرر بازرسان و نمایندگان آژانس، مشکل هنوز مرتفع نشده است مربوط به بخش دیگری از این فرامتن است.
3 ضلعی آمریکا، آژانس، رژیمصهیونیستی
بخش مهمی از چالشهای میان ایران و آژانس مربوط به فشارهای شدید ایالات متحده طی دوسالونیم گذشته برای باز کردن مجدد پرونده PMDایران است، ترامپ و همکارانش در کاخ سفید بهویژه بعد از آنکه فشار حداکثری در ماههای متمادی به نتیجه نرسید، بهخوبی دریافتند مواجهه با ایران به آن سادگی که گمان میکردند، نیست و برای از بینبردن برجام الزاما به ابزارهای گسترده و پرفشارتری نیاز دارند؛ از این رو تلاش کردند با تحت فشار گذاشتن آژانس، فرآیند حقوقی و فنی این نهاد را متوقف و فاز سیاسی را کلید بزنند، این تغییر فاز زمانی جدی شد که یوکیا آمانو، دبیرکل سابق آژانس درگذشت و ایالات متحده با فشار سنگین و لابی گسترده، رافائل گروسی از نیروهای نزدیک به خود را جایگزین آمانو کرد. از این طریق از پاییز گذشته آژانس نقش فعالتری در فشار حداکثری ایفا کرد و بهعنوان ابزاری در دست ایالات متحده برای نابودی برجام و فشار به ایران استفاده شد. نهایتا اینکه نتیجه آن تلاشها تصویب قطعنامه ضدایرانی شورای حکام در نشست قبلی بود که البته با مخالفت صریح کشورهایی چون چین و روسیه مواجه شد.
چالش اصلی، فقدان وجاهت قانونی و حقوقی درخواست آژانس است
برای توضیح صریح و خلاصه اینکه جزئیات این درخواست و مخالفت ایران چیست، باید به این سوال پاسخ داد که چرا ایران تاکنون زیر بار صدور مجوز جدید برای بازرسیهای آژانس نرفته است؟
پاسخ به این سوال چند بخش دارد:
اول رویههای حقوقی و عرفی حاکم بر سازمانهای ناظر جهانی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی این است که این نهادها الزاما باید براساس اسناد حقوقی و اطلاعاتی که از منابع مشخص به دست آمده، تصمیمگیری کنند و هیچکس نمیتواند با استناد به اسنادی که بهصراحت اعلام شده در جریان یک عملیات جاسوسی حاصل شده حکمی صادر کند یا مطالبههای دیگری داشته باشد، چراکه اولا اعتباری درباره صحتوسقم اسناد و ساختگی نبودن آنها وجود ندارد و ثانیا تکیه بر چنین فرآیندی میتواند ابزاری برای راستیآزمایی فعالیتهای جاسوسی در جهان تلقی شود، این همان چیزی است که اعضای آژانس در سمپوزیوم سال ۲۰۱۴ بهصراحت مورد اشاره قرار دادند.
دوم رژیمصهیونیستی ادعا میکند بیش از ۵۰ هزار سند را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داده و لذا اگر بنا باشد ایران به تمامی این اسناد ادعایی پاسخ دهد باید مادامالعمر و برای سالها گرفتار رویههای سیاسی در آژانس شود و هر روز آماده پاسخگویی به یک خواسته جدید.
سوم اگر قرار بود به چنین ادعاهایی پاسخ داده شود پس آن همه مذاکره و توافق در جریان بسته شدن PMD و تاکید کارشناسان و مدیرکل وقت آژانس مبنیبر عدمصحت ادعاها برای چه بود؟ بهعبارت دیگر تن دادن به چنین مسائلی میتواند سستکننده هرگونه مذاکره و توافقی در سطح جهان باشد.
چهارم چندسالی است که پروتکل الحاقی نظارتهای فراتر از آن به دقت در ایران اجرا میشود بهصورتی که گفته میشود ۷۰ تا ۸۰ درصد فعالیتهای آژانس مربوط به بازرسی از صنعت هستهای در ایران است، از این رو اگر قرار باشد هر بار این بازرسیها به بهانهای گستردهتر شود اساسا نقض غرض صورت گرفته و البته که زیادهخواهی میتواند تا بینهایت ادامه داشته باشد.
سفر مدیرکل و بیم و امید حل یک چالش سیاسی
بعد از حدود دو سال رفتوآمد، مذاکره و گفتوگوی طرفین، اکنون و به دعوت ایران، مدیرکل جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای اولینبار عازم تهران شده و محور اصلی گفتوگوهای خود با مقامات ایرانی را درخواست بازدید از دو محل جدید قرار داده است، آنطور که بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفته یکی از این محلها منطقهای در نزدیکی شهر شهرضا در اصفهان است و دیگری نقطهای در اطراف تهران؛ که البته بعید نیست این محل دوم همان محل ادعایی در تورقوزآباد باشد. از آنجایی که سفرهای مدیران کل آژانس به تهران همیشه با اتفاقات مهمی همراه بوده بهعلاوه اینکه برخی از رسانهها هم در این چند روز گزارشهایی درباره مباحث این سفر منتشر کردهاند بعید نیست این سفر فرصتی برای حلوفصل ماجرای اسناد ادعایی درنظر گرفته شده باشد، چالشی که البته حالا در بازدید از دو محل جدید خلاصه شده است. از آنجایی که چند روز پیش محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در برنامه نگاه یک تاکید کرد که ایران چیزی برای پنهان کردن ندارد و بنای همکاریهای خود با آژانس را حفظ کرده و تغییر نداده است، میتوان پیشبینی کرد که احتمالا ایران بنا دارد اجازه بازدید از دو محل یادشده را به بازرسان آژانس بدهد، روایتی که البته تا این لحظه و زمان نگارش این گزارش ازسوی هیچ یک از مقامات رسمی تایید نشده است، اما خب بعید نیست در راستای توسعه و تداوم همکاریهای ایران و آژانس این گمانهزنی صحت داشته باشد. با فرض صحت این روایت باید چند نکته درباره اعتماد به آژانس را هماکنون و پیش از هر اتفاق دیگری یادآوری کرد، مخصوصا در زمانی که این نهاد بهظاهر بیطرف و البته بهظاهر فنی و تخصصی همکاری گستردهتری را با آمریکا و رژیمصهیونیستی آغاز کرده و هدف اصلی خود را واکاوی آن چیزی قرار داده که سالهاست پرونده آن بسته شده است و قبلا نیز همین نهاد و مدیرکل وقت درباره آن نظر داده بودند.
رجوع به تاریخ همکاریهای ایران با آژانس نشان میدهد که به دفعات و در ایامی که ایران صادقانه همکاریهای خود با این نهاد بینالمللی را گسترش داده و اجازه بازرسی و دسترسیهای گستردهای به آنها داده، نهتنها سوالات و درخواستهای مطرحشده پایان نیافته که موضوعات جدیدی هم اضافه شده و بدقولیها و بدعهدیها تداوم یافته است. بهعنوان نمونه روایتهای منتشرشده در کتاب خاطرات حسن روحانی یعنی «امنیت ملی و دیپلماسی» گواهی میدهد که همکاریهای گسترده ایران با آژانس در ابتدای دهه ۱۳۸۰ چطور با نقض عهدهای متعدد پاسخ گرفت و سالها برای ایران چالشآفرین شد، البته هرکسی که پرونده مطالعات ادعایی را مطالعه کرده باشد بهسادگی درمییابد که چه عزم بزرگی برای بسته نشدن آن طی سالها وجود داشته و تلاش شد ایران از حقوق مسلم خود محروم بماند. بهعلاوه اینکه دوری از فعالیتهای فنی و حقوقی و تکیه رویکردهای سیاسی اکنون بسیار بیشتر از گذشته بهچشم میآید و بهویژه در دو ماه منتهی به انتخابات ایالات متحده، چقدر میتواند بهعنوان ابزاری برای کمک به رقابتهای درونی آمریکا مورد استفاده قرار گیرد. از این رو با توجه به همین دغدغهها هم هست که خیلیها میگویند مسئولان دیپلماسی و مدیران سازمان انرژی اتمی نباید مجددا به آژانس اعتماد کرده و مسیری را باز کنند که انتهایی بر آن نیست و نهایتا اینکه اگر بناست مجوزی برای بازدیدهای جدید صادر شود باید با اخذ تضمینهای محکم و غیرقابل انکار صورت پذیرد.
فواد ایزدی در گفتوگو با «فرهیختگان»:
هیچ تضمینی برای کوتاه آمدن آژانس پس از بازدیدهای گروسی وجود ندارد (لینک)
حسن بهشتیپور در گفتوگو با «فرهیختگان»:
سوءتفاهم ایران و آژانس با سفر گروسی به تهران قابلحل است (لینک)
* نویسنده: علی جمشیدی و مریم عاقلی،گروه سیاسی