به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در ارتباط بااظهارات اخیر روحانی، واقعیت احیا یا عدمامکان احیای دریاچه ارومیه و مسائلی حول این ماجرا ابتدا با پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان و پدر علم بیابانشناسی ایران گفتوگوی نسبتا مفصلی انجام دادیم.
هیچ دولتی نمیتواند ادعا کند دریاچهای را احیا کرده است
او در ارتباط با اصل احیای دریاچههایی نظیر دریاچه ارومیه به «فرهیختگان» گفت: «در تمام دنیا دولتها هیچ کاری برای احیای دریاچهها نکردهاند. گرم شدن کرهزمین باعث شد این دریاچهها احیا شوند به این صورت که گرم شدن کرهزمین به دو علت باعث بینظمی شد و منطقهای که سابقه بارندگی نداشت امسال شاهد بارش بود که دریاچهها پر شد. افغانستان آنقدر بارندگی داشت که هامون سیستان هم که 30 سال بود آب نداشت، آبدار شد. بنابراین هیچ دولت و وزارتخانهای نمیتواند ادعا کند من این کار را کردم. بارندگی بود و برای گرمشدن کره زمین است. حتی تغییر اقلیم هم نیست، حتی ترسالی یا خشکسالی هم نیست. تصادفی بود. ممکن است سال آینده نباشد. متاسفانه وضع آب بد است. سطح چاهها پایین رفته است. از این بارندگیها درست استفاده نشده و فقط کاری که کردند این بود که این بارندگیها منجر به سیل نشود. اگر سیل میشد آدم میکشت، برای همین همه تلاششان را کردند که این اتفاق نیفتد. برای مثال وزارت نیرو کاری کرد که سر سدها خالی بماند. 40-30 درصد سدها را خالی نگه داشت و لایروبی رودها را انجام داد، همانند پلدختر که لایروبی انجام شد. بنابراین این برای گرم شدن کره زمین، بینظمی و بارندگیهایی است که انجام شد. منطقهای همانند یزد که 60 میلیمتر بارندگی دارد، ظرف 24 ساعت 150 میلیمتر بارندگی داشت. همه اینها برای گرمشدن کرهزمین است.»
چاههای اطراف دریاچه ارومیه آب این دریاچه را کشیدند و خشک کردند
کردوانی با اشاره به سخنان رئیسجمهور در روزهای ابتدایی تصدی مقام ریاستجمهوری گفت: «رئیسجمهور زمانی که به ارومیه رفت قول داد اول دریاچه احیا شود. قاضیپور، نماینده ارومیه، از ما بعدها خواهش کرد فکری برای دریاچه کنیم. همواره میگفتند آبهایی را در دریاچه بریزیم، منتها سد ساختند، آبی هم که به سد میرود برای دریاچه بوده است. من فکر کردم و گفتم سد را باز کنید که وزیر نیرو موافقت نکرد. میگفتند اولویت اول شهر، بعد صنعت و بعد کشاورزی است و برای تالابها آبی در نظر نگرفتند. از آن طرف محیطزیست میگفت آب سدها برای دریاچه است و اگر باز کنید دریاچه احیا میشود ولی بالاخره قاضیپور دوباره برای من نوشت فکری کنید که چهکار کنیم تا دریاچه احیا شود. گفتم اگر آب دریاچه احیا نمیشود، مساله سطحی نیست بلکه آب زیرزمینی باعث این شده است. اطراف دریاچه ارومیه برای توسعه کشاورزی آنقدر چاه زدند که دریاچه خشک شد، طبق قانون ظروف مرتبط علت اصلی خشکسالی دریاچه ارومیه این است؛ طبق این قانون یعنی دو لیوان بگیریم و آب کنیم و وسط این نی بگذاریم، هرکدام را بالاتر نگه دارید آب در لیوان دیگر پر میشود، بنابراین آب زیرزمینی اطراف دریاچه ارومیه به این دریاچه میریخت که در نتیجه آن مشکلاتی ایجاد شد و دریاچه به این روز افتاد. منبع آبی دریاچه ارومیه سه مورد است؛ یکی آبهای سطحی، دیگری بارندگی که در حدود 300 میلیمتر دارد، دیگری آب زیرزمینی است. چاه زدند و از این مسیر توسعه کشاورزی را دنبال کردند، غافل از اینکه این چاهها باعث خشکسالی دریاچه ارومیه میشود. من عاشق دریاچه ارومیه هستم، این را همه میدانند و من هم میگویم که کسی فکر نکند من مشکلی با آنجا دارم یا هر چیز دیگر. من خودم به ایجاد دانشگاه ارومیه در سال 45 کمک کردم. آنجا رفتم و تا سال 47 اولین دانشکده را بنیان گذاشتم که دانشکده کشاورزی و دامپروری ارومیه بود. بعدها رشتههای دیگر آمد. ضمنا فکر نکنند من مخالف هستم، بعد از سه، چهار سال که آنجا بودم به دانشگاه تهران آمدم. هر میهمانی برای من میآمد سعی میکردم دریاچه ارومیه را ببیند و او را به ارومیه دعوت میکردم. ولی من همان موقع گفتم که این چاهها آب دریاچه را کشیدهاند.»
من مدتها قبل گفتم این دریاچه احیا نمیشود
پدر علم بیابانشناسی ایران در تشریح پروسه و اقداماتی که برای احیای دریاچه ارومیه انجام شد، گفت: «سال 92 رئیسجمهور به ارومیه رفت. قرار شد 10ساله این دریاچه احیا شود. دریاچه 32میلیارد مترمکعب آب داشت. متخصصانی را از خارج آوردند، 300 استاد دانشگاه تهران هم درکنار 50 نفر خارجی بودند که کار میکردند تا کمک کنند دریاچه ارومیه احیا شود. ابتدا قانونی گذاشتند تا اطراف دریاچه ارومیه دو سال کشت و زرع نشود. هیچکسی آب را نگیرد تا آبها بماند. برادر آقای رئیسجمهور (حسین فریدون) به من زنگ زد و گفت آقای کلانتری گفته شما معتقدید دریاچه ارومیه احیا نمیشود. گفتم شنیدم اولین کار این است که کسی در اطراف دریاچه کشاورزی نکند. گفت بله، منتها کشاورزان حاضر نشدند این کار را کنند. خب معلوم بود اگر مردم کشاورزی نکنند، تمام باغها خشک میشود و از کجا زندگی خود را تامین کنند. بعد کارهای دیگری را در دستورکار قرار دادند. خواستند پیشنهاد کنند آب دریای خزر را بیاوریم، منتها باز به این دقت نکردیم که مشکل دریاچه برای آب زیرزمینی بود نه آب سطحی. بعد از این اتفاقات بود که شخصا هفت شهرستان شرقی دریاچه ارومیه را رفتم. وقتی وضعیت را دیدم به هتل ارومیه رفتم و کلی گریه کردم و وقتی تهران آمدم در همایشی برای دانشجویان دانشگاه تهران شرکت کردم که در سالن دانشکده هنرهای زیبا برگزار شد و گفتم این دریاچه احیا نمیشود. میگفتند کشاورزان منطقه 40درصد آبهای کشاورزی را زیادتر مصرف میکنند و ما باید این میزان را به احیای دریاچه اختصاص دهیم. درحدود چندصد هکتار لوله با پلیاتیلن درست کردند که آب کشاورزان را به آنجا بدهند و بقیه را به این دریاچه اختصاص دهند. اما این راهکار هم منتج به نتیجه نشد و درنهایت چند سال پیش اعلام شد میزان آب دریاچه به یکمیلیارد مترمکعب آب رسیده است. رنگ آب دریاچه سرخ شد و همه مایوس شدند. حتی سال 95 اعتباری هم برای پروسه احیا بودجه و اعتباری ندادند، چون عملا مایوس شده بودند.»
برای احیای دریاچه به هر راهی رفتند به در بسته خوردند
کردوانی به سخنان و اطلاعات اخیر مسئولان دولتی در ارتباط با پروسه احیای دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: «بارندگیهایی که اخیرا داشتیم، خوب است. در تاریخ 6 خرداد 99 یکی از مقامات وزارت نیرو گفته در سال گذشته از چندین سد به دریاچه آب بستیم که میزان آن هشتبرابر آب سد کرج است. الان هم این دریاچه 5.3 میلیارد مترمکعب آب دارد. بازهم در 15 خرداد 99 آقای اردکانیان بهمناسبت افتتاح سد اشنویه گفت از سال 94 احیای دریاچه ارومیه شروع شده است، درصورتیکه پروسه احیا از سال 92 شروع شده بود. در این مدت هر کاری کردند، نشد و به در بسته خوردند. بههرحال اردکانیان گفت تابهحال یک متر ارتفاع آب بالا آمده است. مقدار آب را هم بیان کرد و اخیرا هم آخرین آبی که قرار است بیاورند از کانی سیب است. آب روستا را خریدند و کانال درست کرده و به سدی منتقل کردند و از آن سد کانالی ساختند که با ماشینهای معمولی نمیشد و از خارج ماشین وارد کردند، چون منطقه صخرهای بود. این آب از منطقه نقده به دریاچه ارومیه میریزد و قرار است امسال این آب را بریزند و گفتند 600میلیون مترمکعب است. اما این هم قابلتوجه نیست. مثلا ببینید دو، سه سال به مقدار زیاد و قابلتوجهی بارندگی در منطقه داشتهایم و از چندین سد به دریاچه آب بستند، چندین فاضلاب شهرها را نیز به دریاچه ریختند (در ارتباط با انتقال فاضلابها من گفتم آنها را خوب تصفیه کنید تا کیفیت نمک اینجا را خراب نکند) تازه چهارمیلیارد روی حجم آب آنجا رفته است. آن 600میلیون مترمکعب هم بیاید خیلی توفیری نمیکند.»
بگذارید از بارندگیها عبور کنیم، حجم آب از 5 میلیارد به 4 یا 3 میلیارد مترمکعب هم میرسد و کمتر میشود
این فعال محیطزیست با اشاره به مخالفتهای وزارت نیرو با بحث انتقال آب سدها به دریاچه ارومیه و سپس رضایت به این کار گفت: «الان وضع آب بد شده است. بهخاطر اینکه سیل نشود و خرابی به بار نیاورد، همهجای ایران سر سدها را خالی نگه داشتند، درحالیکه وزارت نیرو از دادن آب سد به دریاچه ممانعت میکرد ولی الان از ترس سیل هرچه سد اطراف آذربایجانشرقی و غربی بوده در دریاچه باز کردهاند. بازهم با این همه آبی که به دریاچه بستند، تازه گفتند اینجا یکمتر نسبت به سال گذشته آب بالا آمده است. آن همه سال اجازه ندادند چغندرکاری شود، با اینکه مهمترین منطقه چغندرکاری در کشور ارومیه است و پنج کارخانه چغندرقند دارد، حتی در دامنه ارتفاعات با وجود مخالفت محیطزیست باغ درست کردند. رئیس سازمان جهاد کشاورزی آنجا هم همان موقع که دریچهها را میبستند، گفته بود کشاورزان مظلوم واقع شدند و... و آب کشاورزی را به دریاچه اختصاص دادند اما بازهم دریاچه احیا نمیشود. الان هم دو ماشین از خارج آوردهاند و سنگهای صخرهای را میتراشند و میگویند 600میلیون مترمربع آب دیماه به آنجا میرسد. تازه آن هم اگر برسد! چون اگر مناطقی که آب از آنجا میرود مثل مهاباد و... کمبود آب داشته باشند اجازه نمیدهند این آب به دریاچه بریزد. مضاف بر این به فرض اینکه بتوانند این کار را هم کنند و 600میلیون مترمکعب آب را هم برسانند، چند سال طول میکشد تا بتوانند دریاچه را احیا کنند؟ همان زمان هم گفتند اگر این دریاچه را احیا کنیم مثل قبل نمیشود، با این حال میدانیم که اگر 14میلیارد مترمکعب برسد میگوییم دریاچه احیا شده است، یعنی از 32، 14 شود. متاسفانه مرکز پژوهشهای مجلس هم این موضوع را تایید کرده و دریاچه در مسیر احیا نیست. علاوهبر این دو ماه پیش میگفتند آب دریاچه 1.30 متر نسبت به سال گذشته بالا آمده، الان میگویند یک متر است یعنی 30 تا کم شده است. تازه این افت درحالی است که الان بارندگی است. تابستان را صبر کنید، اگر میخواهید بدانید دریاچه ارومیه احیا میشود یا خیر باید پاییز برسد و بعد بررسی شود وضع آب چطور است؛ وقتی بارندگیها قطع میشود، چون مازندران غربی برخلاف تمام ایران بیشتر بارندگیها را در بهار دارد، آن وقت آمار و اطلاع بدهید. با گرمشدن کره زمین و بارندگیهای زیادی که بود و هست، میگویند دریاچه پنجمیلیارد مترمکعب و خردهای آب دارد. همان 600میلیون مترمکعب ادعایی هم که بیاید و فاضلابها را هم که در دریاچه میریزند، وضعیت دریاچه همین است. با این تفاسیر باید صبر کرد و دید آخر پاییز چقدر آب دارد. ممکن است آن زمان به چهاروخردهای یا به سهوخردهای برسد. به این دلیل که طبق قانون ظروف مرتبط از آب زیرزمینی دشتها به دریاچه میرفته و الان از دریاچه به چاهها میرود و مسیر انتقال برعکس شده است. چون دریاچه نشست داشته است، در دو سال گذشته هم نشست کرد از بس اطراف آن چاه زدند. مثل خیلی از دشتهای ایران که به دلیل حفر چاههای زیاد زمینها نشست کرده است. دریاچه تا دو متر نشست کرده است.»
رد این ادعا که دریاچه ارومیه باعث ایجاد گردوغبار میشود
کردوانی ادامه داد: «اگر روزی بگویند این دریاچه احیا میشود من بسیار خوشحال میشوم، فکر میکنم پدرم زنده شده است. حتی من وقتی استاد دانشگاه تهران شدم و از ارومیه آمدم هر خارجیای میآمد، میبردم که دریاچه را تماشا کند، خصوصا در دهه 50، حتی کشتی هم در دریاچه عبور میکرد. آن زمانی که من ارومیه استاد بودم، کشتی نداشت. بنابراین یکی از بهترین دریاچههاست. اینکه کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست و استاندار آذربایجانشرقی درمورد تبریز میگفت این منطقه آنقدر ریزگرد نمک دارد که اگر این وضع ادامه یابد باید این دو شهر از اینجا بروند هم ادعای درستی نیست. اولا جهت باد از غرب به شرق است و ثانیا نمک آن کریستال و همانند شیشه است. اگر شیشه را زمین زدید و شکستید با تیشه هم ریز کنید، از آن گرد بلند نمیشود. ضمنا ریزگرد ندارد، چراکه 9 ماه از سال بارندگی دارد. اگر در ارومیه کسی یک گونی آرد را جلوی در خانه بگذارد 9 ماه از سال که باران میآید، این آرد خمیر میشود. سه ماه هم بارندگی نشود، این خمیر حرکت نمیکند. دریاچه ریزگرد ندارد. ریزگرد نمکی برای قرقهایی است که اطراف آنجا ایجاد کردهاند. برای مبارزه با ریزگرد مراتع را قرق و جنگلکاری میکنیم. در دریاچه که جنگلکاری نمیکنند، ریزگرد هم ندارد ولی پیشنهاد میکنم چه این دریاچه احیا شود و چه نشود به چند دلیل اول باید نمک آن برداشت شود. یکی از استانداران پیشین آذربایجانغربی به نماینده سازمان ملل در ایران گفته بود از خارج 50 استاد دعوت کردیم و برخی اینجا خوردند و گشتند و رفتند و هیچ چیزی نگفتند، چراکه اینها میگویند طرح احیا بدهید. طرف هم دیده دریاچه ارومیه احیا نمیشود کمااینکه آلمانی گفته اینجا نمیشود و برای انرژی خورشید استفاده کنید و برق تمام آذربایجانشرقی و غربی را تامین کنید. پس تاکید میکنم متاسفانه دریاچه ارومیه احیا نمیشود. دریاچههای داخلی هم احیا نمیشوند، فقط به یک شرط که آنقدر بارندگی زیاد شود که تمام این پهنه را پر کند. درطول سال اجازه نمیدهند آبی به این دریاچه برسد. اگر آبی بود، چه سطحی و چه زیرزمینی، ابتدا به شهر داده شود، بعد سد و بعد به کشاورزی بدهند. برای تالابها هم آبی در نظر نگرفتند و نمیخواستند بدهند. هیچجایی هم آبی ندادند. البته این بارندگیهایی که شده است به وضعیت آب کشور کمک کرد. منتها وخامت اوضاع بالاست، الان صدای قزوین هم درآمده و در دشتها آب تمام شده است. اگر کسی یک چاه بزند زندانیاش میکنند، درمقابل اما روستاها را تبدیل به شهر میکنند. اگر تا دیروز میخواستند چاهی بزنند و به این خاطر کسی را زندانی میکردند، امروز شورای شهر تصویب میکند سهحلقه چاه بزنند و وزارت نیرو چیزی نمیگوید. این تناقضها مملکت را خراب کرده است.»
دریاچه ارومیه بیمار و از زیر سوراخ شده است
پدر علم بیابانشناسی ایران در پایان با جمعبندی اظهاراتش خاطرنشان کرد: «دریاچه ارومیه بهدلیل اینکه بیمار شده است، احیا نمیشود. این دریاچه از زیر سوراخ شده است و دریاچههای داخلی هم احیا نمیشوند، مگر سالهایی که بارندگی زیاد شود و همهجا را آب نابود کند و کشاورزی و شهر نباشد و وزارت نیرو آبها را باز کند تا تالابها پرآب شود. هامون سیستان هم 30 سال آب نداشت. قانون را رعایت نکردند، درنتیجه باید سالی 28میلیون مترمکعب آب میدادند و بعد در خشکسالی هم هشتمیلیون مترمکعب باید آب میدادند که ندادند ولی امسال بارندگی زیاد شد و درنهایت دریاچه هم آبدار شد، متاسفانه سه نفر هم در آن فوت کردند. حیات ما در شرق که مشهد، سیستان و... است به افغانستان بستگی دارد. سیاست هم طوری شده که آب به ما نمیدهند. خوشبختانه نمیتوانند جلوی آب را هم بگیرند و مقدار آبی که قرار است به ما بدهند بر اثر سیل میآید که چاه نیمهها را آبدار کنیم. امسال به حدی زیاد شد که هامون هم آبدار شد، هرسال نمیخواهند آب بدهند ولی سیل از دست آنها در میرود و چاه نیمهها که منابع آب آشامیدنی سیستانوبلوچستان است، پر میشوند. آن میزان آبی که سهم ماست میگیریم ولی سهم تالاب ما را نمیدهند.»
اخبار مرتبط: