به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، انتخابات هیاترئیسه مجلس یازدهم بالاخره با فرازوفرودهایی که در این چند روز پشتسر گذاشت، به پایان رسید و همانطور که پیشبینی میشد، محمدباقر قالیباف بر کرسی ریاست تکیه زد. در جریان این انتخابات البته اتفاقاتی رخ داد که میطلبد حتما بهصورت دقیق و موشکافانه فرآیند تعیین هیاترئیسه بررسی و در کنار آن حدودوثغور جریانهای سیاسی و عملکرد آنها بررسی شوند.
گام اول امیدوارکننده برداشته شد
قبل از هر نکتهای باید به این اشاره کنیم که مهمترین رویداد انتخابات هیاترئیسه دوره یازدهم، این بود که صرفنظر از رقابتهای درونفراکسیونی یا حاشیه صحن، در جریان رقابت، پیام انسجام و عدم وجود درگیری و چالش درونی از مجلس یازدهم به افکار عمومی منتقل شد. این اتفاق را حتما باید به فالنیک گرفت و امیدوار بود این انسجام در دیگر رویدادهای آتی نیز مشاهده شود؛ مساله مهمی که در سالهای اخیر کمتر از میان کنشهای سیاسیون، مدیران و مسئولان مختلف به جامعه منتقل شده بود.
سرمایهگذاری ناموفق روی انشقاق و اختلاف
نکته دوم، ادامه همین داستان انسجام است. اگر اخبار و تحلیلهای مربوط به مجلس طی هفتههای گذشته را دنبال کرده باشید، حتما عکسها، تیترها و تحلیل رسانههای اصلاحطلب بهخوبی به چشمتان آمده است. این رسانهها در این ایام و پس از شکست در انتخابات اسفند، تمام توان و تلاش خود را بهکار گرفتند تا برای مجلس یازدهم حاشیهسازی کنند، به این معنا که تمام سرمایهگذاری خود را معطوف به ایجاد انشقاق درمیان جریان غالب حاضر در دوره یازدهم کردند.
اصلاحطلبان که میدانستند احتمال پیروزی محمدباقر قالیباف (رقیب حسن روحانی در انتخابات گذشته) بسیار زیاد است و با شروع مجلس درصدر هیاترئیسه خواهد نشست، در تلاش بودند تا برای شهردار سابق تهران رقیبتراشی کنند. رجوع به تیترها و عکسهای جلد رسانههایی چون شرق و سازندگی طی این دو هفته گویای همین نکته است. آنها روی مصطفی میرسلیم حساب ویژهای باز کردند و میخواستند از وی یک نامزد قوی با حامیان متکثر در مجلس بسازند؛ تلاشی که البته نافرجام ماند و کاندیدای حزب موتلفه در فراکسیون ۵ و در صحن تنها ۱۲ رای کسب کرد.
از طرف دیگر مدیران و مسئولان دولتهای نهم و دهم امید دیگر اصلاحطلبان برای ریزش آرای محمدباقر قالیباف بودند. آنها هم البته بهگونهای رفتار کردند که با نتیجه مطلوب اصلاحطلبان فاصله زیادی داشت. کسب تنها ۱۷ رای ازسوی فریدون عباسی مشخص کرد که سازندگی و دیگر رسانههای اصلاحطلب تلاش و امید نافرجامی داشتند.
تحلیل آرا و کنش جریانهای سیاسی
برای اینکه تخمین نسبتا صحیحی از مناسبات سیاسی درون مجلس داشته باشیم، باید تعداد کرسیهای متعلق به هر جریان را شناسایی و سپس به تحلیل رفتارشان بپردازیم. برای این کار باید قبل از رجوع به آرای انتخابات هیاترئیسه، نتایج آرای درون فراکسیونی و همچنین آمارهای کلانتر نمایندگان مجلس ارزیابی شود.
از تعداد ۲۹۰ کرسی مجلس تعیینتکلیف ۱۱ کرسی به دور دوم انتخابات موکول شد. منتخبان مردم تهران و آستانهاشرفیه یعنی فاطمه رهبر و محمدعلی رمضانی بهدلیل ابتلا به کرونا فوت کردند و یک نفر بهدلیل عدم اعتبار مدرک تحصیلی از راهیابی به مجلس بازماند. بدین ترتیب ۲۷۶ نفر هماکنون در مجلس هستند و در جریان برگزاری جلسه افتتاحیه و جلسه دوم که مربوط به انتخابات بود، در صحن علنی حضور داشتند.
از این تعداد حاضران در جلسه فراکسیون اکثریت که عصر روز چهارشنبه برگزار شد ۲۴۰ نفر بودند که نشان میدهد ۳۶ نفر از منتخبان مجلس یازدهم ازجمله اصلاحطلبان و مستقلینی هستند که بههیچ عنوان حاضر نیستند زیر پرچم اصولگرایی قرار گیرند. از این تعداد حدود ۱۶ نفر از اصلاحطلبان هستند و مابقی که جمعی 20 نفره بهحساب میآیند، از مستقلین. البته به این معنا نیست که آن ۲۴۰ نفری که در جلسه فراکسیون نیروهای انقلاب شرکت کردند الزاما همگی از اصولگرایان نشانهدار هستند، بلکه افرادی چون علیرضا منادیسفیدان که قبلا اخباری درباره تلاش وی برای تشکیل فراکسیون مستقلین منتشر شده بود، ازجمله افرادی هستند که از مرکزیت فراکسیون نیروهای انقلاب فاصله قابلتوجهی دارند.
فراکسیون اکثریت تحلیل آرای انتخابات درون فراکسیون، گویای این است که:
اول؛ از 166 رای محمدباقر قالیباف بخشی بهصورت شخصی متعلق به خود اوست و بخشی دیگر متعلق به حامیان علیرضا زاکانی، نماینده منتخب مردم قم در مجلس؛ کسی که ابتدا کاندیدای انتخابات ریاست مجلس بود و بعدا به نفع محمدباقر قالیباف کنار کشید. (درمورد تعداد آرای علیرضا زاکانی در ادامه توضیحاتی داده خواهد شد.)
دوم؛ حمیدرضا حاجیبابایی، نماینده مردم همدان و از وزرای دولت دهم در جریان انتخابات درونی فراکسیون اکثریت ۵۷ رای را بهدست آورد. این تعداد را میتوان رای خالص جمع نمایندگان نزدیک به جریان پایداری بهاضافه مدیران و مسئولان دولتهای نهم و دهم دانست؛ آرایی که احتمالا میان این دو گروه حدودا نصف خواهد شد.
محمدباقر قالیباف
سرلیست اصولگرایان در تهران درحالی با ۲۳۰ رای به ریاست مجلس رسید که در فراکسیون ۱۶۶ رای کسب کرده بود. برای تحلیل آرای قالیباف میتوان دو فرض را درنظر گرفت؛ اول اینکه کف رای قطعی و البته شخصی وی چیزی حدود ۱۲۸ رای است؛ معادل همان رایی که محسن پیرهادی نزدیکترین چهره به وی در جریان انتخاب ناظران (کارپردازان) کسب کرد. این ۱۲۸ رای فاصله ۳۸تایی با آرای قالیباف در فراکسیون دارد که احتمالا مربوط به حامیان علیرضا زاکانی است. بهطور خلاصه حداقل و حداکثر رای شخصی و قطعی رئیس مجلس هماکنون ۱۲۸ تا ۱۶۶ رای است.
نکته مهم در این میان این است که از ۱۶۶ تا ۲۳۰ رایی که قالیباف در صحن علنی مجلس به دست آورد ۶۴ نفر فاصله است که باید تحلیل شود.
اولا اینکه نمیتوان حتما گفت که اصلاحطلبان و مستقلین به قالیباف رای ندادهاند، چراکه افرادی چون احمد دنیامالی باوجود اینکه در جمع اصلاحطلبان دستهبندی میشود، از نزدیکان جدی محمدباقر قالیباف به حساب میآید و ممکن است به توصیه او، برخی از اصلاحطلبان یا مستقلین هم به قالیباف رای داده باشند.
ثانیا، در انتخابات ریاست مجلس ۲۶۷ نفر رای دادند؛ 230 نفر به قالیباف و 46 نفر به دیگران (۹ نفر اساسا در انتخابات شرکت نکردند که جمع آنها با آرای عباسی17، میرسلیم12 و آرای باطله8، دقیقا 46 خواهد شد). این رای منفی 46نفره باتوجه به اینکه اولا، حتما قریببهاتفاق اصلاحطلبان و مستقلین (جمع 36 نفرهای که در فراکسیون مشارکت نکرده) به قالیباف رای ندادهاند و درثانی اعضای فراکسیون اعلام کردند بر ریاست قالیباف وحدت کردهاند، نشان میدهد که تعدادی از اعضای جبهه پایداری و بخشی از نمایندگان دارای سابقه عضویت در دولتهای نهم و دهم روی محمدباقر قالیباف اجماع کرده و به وی رای دادهاند.
حمیدرضا حاجیبابایی (نامزد انصرافی)
باوجود اینکه حمیدرضا حاجیبابایی در میانه جلسه انتخاب هیاترئیسه از کاندیداتوری برای کسب کرسی ریاست انصراف داد، اما آرای فراکسیونی او قابلتحلیل است و میتوان با آن علت انصراف وی را حدس زد.
منتخب مردم همدان در جلسه عصر روز چهارشنبه، ۵۷ رای بهدست آورد؛ رایی که نشاندهنده جمع حامیان وی از جبهه پایداری، مدیران دولتهای نهم و دهم و چندتن از مستقلهای متمایل به اصولگرایان است.
این ۵۷ رای اگر در خوشبینانهترین حالت (برای حمیدرضا حاجیبابایی) بهاضافه 36 رای کسانی شود که حاضر نشدند عضو فراکسیون اصولگرایان باشند، نشان میدهد اگر وی در صحن علنی تا آخر میایستاد و به رقابت میپرداخت، نهایتا 96 رای کسب میکرد و بازهم شانسی برای پیروزی مقابل قالیباف نداشت.
علیرضا زاکانی
رئیس احتمالی مرکز پژوهشها نقش مهمی در پیروزی محمدباقر قالیباف داشت. او دارای بدنه رای اختصاصی در مجلس است، هرچند پیش از این و بهخاطر وحدت بدنه رای خود را در اختیار جریان غالب در مجلس قرار داد. چنانکه گفتیم از میان نمایندگان مجلس حدودا ۳۸ نفر بهطور ویژه به علیرضا زاکانی نزدیک هستند؛ کسانی که احتمالا قریببه اتفاقشان از اعضای جمعیت رهپویان و ایثارگران انقلاب اسلامی هستند.
جبهه پایداری
یکی از چالشهایی که در جریان انتخابات وجود داشت و بعد از آن هم از میان نرفت، چالشی بود که جبهه پایداری با شخص محمدباقر قالیباف داشت، تاجاییکه حتی یکی از حاشیههای مربوط به جلسات وفاق (جلساتی که به دعوت نصرالله پژمانفر برگزار میشد)، این بود که جلسات نباید برای «نه به قالیباف» تشکیل شوند. البته نباید ازنظر گذراند که چند نفر از اعضای جبهه پایداری طی گفتوگوهایی این موضوع را تکذیب و آن را از اساس نادرست خواندند. کنار این مساله باید در نظر داشت که اعضای جبهه پایداری در هفتههای اخیر بههیچ عنوان از نامزدی محمدباقر قالیباف برای ریاست حمایت نکردند و ترجیح دادند در این زمینه حداقل در سطح رسانه سکوت اختیار کنند؛ سکوتی که البته باعث شد بیم و امیدها باقی بماند و حالا هم بهدلیل مخفی بودن آرا روشن نشود که دست آخر آنها به محمدباقر قالیباف رای دادهاند یا خیر. از اینرو ناچارا باید دوباره براساس تخمین و تحلیل آرا به ارزیابی کنش جبهه پایداری بپردازیم.
چنانکه پیشتر ذکر شد، اگر فرض این باشد که ۵۷ رای حمیدرضا حاجیبابایی در جلسه فراکسیون اکثریت، تقریبا متعلق به اعضای جبهه پایداری و اعضای دولتهای نهم و دهم باشد، در بهترین حالت این جریان چیزی حدود ۳۰ کرسی از ۲۹۰ کرسی مجلس را در اختیار دارد.
از طرفی باتوجه به اینکه جمع رای منفی قالیباف در صحن، دقیقا 46 رای بود (جمع 17 رای عباسی، 12 رای میرسلیم، 8 رای باطله و 9 نفری که در انتخابات شرکت نکردند) و با مدنظر داشتن اینکه جمع 57 رای حاجیبابایی به اضافه 36 رای کسانی که در فراکسیون اکثریت مشارکت ندارند معادل 93 رای است، میتوانیم اینگونه نتیجهگیری کنیم که احتمالا بخشی از اعضای جبهه پایداری در جریان انتخابات رای خود را به نام محمدباقر قالیباف به صندوق انداختهاند، ولو اینکه تعداد این افراد چندان زیاد نباشد. علاوهبر این، خوشوبش صمیمانه قالیباف با مرتضی آقاتهرانی بلافاصله پس از اعلام نتایج رایگیری، اذهان را به این سمت برد که احتمالا بخشی از رای 230تایی قالیباف متعلق به آقاتهرانی و دوستانش است.
در این میان نکته مهم این است که با فرض صحت چنین تخمینی یا حتی خطا بودن آن، همین که نمود بیرونی فرآیند انتخابات هیاترئیسه نشاندهنده وحدت و انسجام نمایندگان بود و هیچ نشانهای از چالش و درگیری دیده نشد، مشخص شد رفتار منتخبان با اتکا به برخی ملزومات فعالیت جمعی بوده که بسیار مهم و ارزشمند است.
اعضای دولتهای نهم و دهم
برخی اظهارنظرها درخصوص کموکیف حضور مدیران دولتهای نهم و دهم در مجلس یازدهم حکایت از انسجام جمعی ۵۰ یا ۶۰ نفره در مجلس داشت؛ جمعی که گمان آن میرفت حامی کاندیداتوری اشخاصی چون حمیدرضا حاجیبابایی، علی نیکزاد یا سید شمسالدین حسینی برای ریاست مجلس باشند.
هفتههای اخیر درخصوص این حضور و کنشهای سیاسی و تخصصی این جمعیت در مجلس اظهارنظرهای زیادی شده بود، ازجمله اینکه شمسالدین حسینی و احمد علیرضابیگی گفته بودند بهزودی یک فراکسیون قوی و متحد تشکیل خواهد شد. حالا اما شرکت آنها در جلسه فراکسیون اصولگرایان، همینطور در نظرسنجی درون فراکسیونی و نهایتا جمع رایهایی که در صحن علنی داده شد، نشان میدهد که یا تعداد این جمع ۵۰ یا ۶۰ نفر نیست یا تعلقات سیاسی تمام آنها دارای ویژگی و مختصاتی که ادعا میشود، نبوده است.
* نویسنده : علی جمشیدی و مریم عاقلی،گروه سیاسی