به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، جواد مرزبانراد، استاد دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت ایران در گفتوگو با «فرهیختگان» آنچه موجب ضعف صنعت قطعهسازی و خودروسازی کشور شده را در چند عامل مهم خلاصه میکند و میگوید: «پیش از آسیبشناسی این دو صنعت، ذکر این نکته ضروری است که صنعت خودروسازی بر شانههای صنعت قطعهسازی سوار است، در نتیجه زمانی میتوان شاهد رشد صنعت خودروسازی بود که صنعت قطعهسازی به رشد و بالندگی رسیده باشد. بنابراین دلیل عدم رشد صنعت خودروسازی را باید در صنعت قطعهسازی جستوجو کرد.»
به گفته وی یکی از دلایل مهم ضعف عملکرد قطعهسازی در کشور، مشکلات و چالشهای مالی است. وجود مشکلات مالی، فعالیت شرکت را تضعیف میکند و طبیعتا تحقیق، توسعه و پژوهش نیز تحتالشعاع مسائل مالی قرار میگیرد به این معنا که وقتی یک شرکت قطعهسازی با کمبود نقدینگی و حتی برای پرداخت حقوق کارکنان خود با مشکل مواجه است، نمیتواند هزینهای برای انجام تحقیقات پژوهشی اختصاص دهد. از سوی دیگر، مشکلات مالی قطعهساز را مجبور میکند که برای روشن نگهداشتن خط تولید خود تنها به فکر تولید همان قطعات پیشین باشد چراکه تولید قطعات جدید نیاز به طراحی و نوآوریهای جدید دارد. طراحی جدید نیز نیازمند صرف هزینه و اختصاص منابع مالی است. در این میان بدهکاری مالی شرکتهای خودروسازی به شرکتهای قطعهسازی مزید بر علت شده است.»
مرزبانراد ادامه میدهد: «در دهههای گذشته، صنعت خودروسازی حامی صنعت قطعهسازی بود و همین امر موجب میشد تا تولید خودرو در ایران روند نسبتا رو به رشدی را طی کند اما در 15-10 سال اخیر به دلیل اینکه شرکتهای قطعهسازی همواره از شرکتهای خودروسازی طلبکار هستند لذا به شدت در مضیقه مالی قرار گرفته و نتوانستهاند پیشرفت کنند.»
پافشاری بر روشهای سنتی تولید عامل مهم عدم رشد قطعهسازی
استاد دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت ایران میگوید: «یکی از دلایل مهم دیگر عدم رشد صنعت قطعهسازی، نبود فرهنگ فعالیتهای نوآورانه و پافشاری بر استفاده از روشهای سنتی تولید است. به عبارت دیگر هنوز در بسیاری از شرکتهای قطعهسازی کشور این باور نهادینه نشده که اگر وارد چرخه نوآوری نشوند و نتوانند پایههای علمی و تحقیقاتی و پژوهشی خود را تقویت کنند، از گردونه رقابت خارج میشوند. لذا تا زمانی که اعتقادی به نوآوری و استفاده از ایدههای نو وجود نداشته باشد، هزینهای نیز برای اینگونه فعالیتها صرف نمیشود. مضاف براینکه برخی از شرکتهای قطعهسازی هم که تمایل به ایجاد نوآوری در روند تولید خود دارند، به دلیل وجود مشکلات مالی یا نبود منابع مالی، امکان ایجاد نوآوری را ندارند. اما به طور کلی باید گفت که فرهنگ تولید محصول رقابتپذیر و توجه به فعالیتهای بنیادی و تحقیق و پژوهش در شرکتهای قطعهسازی کشور نهادینه نشده است و شاید این، یکی از دلایلی است که شرکتهای قطعهسازی در ایران آنطور که شایسته است، رشد کافی نداشتهاند.»
خودروسازان تمایلی به طراحی و تولید قطعات جدید ندارند
مرزبانراد خواست مشتری را نیز یکی دیگر از دلایل آسیبهای موجود در صنعت قطعهسازی میداند و در این زمینه توضیح میدهد: «مشتری اصلی قطعهسازان، خودروسازها هستند. براین اساس قطعهسازان آنچه را که خودروسازان برای تولید خودرو سفارش میدهند، تولید میکنند. این بدان معناست که خودروسازها باید قطعهسازان را ملزم به بهبود کیفیت و طراحی و ایجاد نوآوری کنند. این در حالی است که خودروسازان عموما تمایلی به طراحی و تولید قطعات جدید ندارند و حتی در صورتی که طرحی نوآورانه از سوی قطعهسازان هم ارائه شود، رغبتی برای استفاده از آن نشان نمیدهند. این موارد باعث شده تا شرکتهای قطعهسازی کشور رشد کافی را نداشته باشند و از آنجایی که مشکلات مالی این شرکتها نیز افزایش یافته است، اکنون، حتی اگر تصمیم به تغییر و رشد و پیشرفت داشته باشند، امکان مالی ندارند.»
تنها 5 درصد از ظرفیت دانشگاهها در صنعت خودرو استفاده می شود
پیوند صنعت و دانشگاه، موضوع مهم دیگری است که مرزبان با اشاره به آن میگوید: «همیشه این سوال مطرح بوده که چرا برای حل چالشهای صنعت خودروسازی و قطعهسازی کشور، از ظرفیتهای بالقوه دانشگاه استفاده نمیشود. در پاسخ به این سوال باید گفت که ظرفیت علمی دانشگاههای کشور صددرصد است اما متاسفانه تنها از 5درصد این ظرفیت استفاده میشود. اگرچه وظیفه دانشگاه ارتباط با صنعت نیست اما قشر دانشگاهی کشور همواره آمادگی کمک و ارائه راهحل برای رفع مشکلات صنعت بهویژه صنعت خودروسازی و قطعهسازی را دارند. درواقع توان علمی کشور به خوبی جوابگوی نیازهای این دو صنعت است اما با این وجود یا تقاضایی از سوی صنعت به دانشگاه ارائه نمیشود یا توقعات صنعت از دانشگاه به حدی غیرمنطقی است که عملا امکان انجام آن وجود ندارد. جالب است که در مواردی نیز توقعات صنعت قطعهسازی و خودروسازی به حدی پیشپا افتاده و غیرکابردی است که انجام آن از عهده یک تکنیسین ساده نیز بر میآید. لذا بهنظر میرسد صنعت قطعهسازی و خودروسازی کشور هنوز به بالندگی کافی نرسیده تا بتواند نیاز خود را در قالب یک نیاز منطقی به دانشگاه ارائه دهد.»
خودروسازان کشور در فعالیتهای پژوهشی صبوری لازم را ندارند
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «متاسفانه یکی از توقعات صنعت از دانشگاه دستیابی به یک نوآوری و دستاورد جدید در یک بازه زمانی بسیار کوتاه است در حالی که در کشورهای صاحبنام صنعت خودروسازی، پژوهشگران سالها زمان خود را صرف تحقیق و پژوهش برای رسیدن به یک دستاورد جدید میکنند تا برای مثال یک قطعهای مانند برفپاکن را طراحی و تولید کنند. شاید در نگاه اول تولید و طراحی برفپاکن ساده و آسان باشد، اما طراح همین قطعه در یک کشور صاحب صنعت، ممکن است در عرض 6 ماه تا یک سال میلیونها دلار برای طراحی برفپاکن، از خودروساز دریافت کند در حالی که صنعت خودروسازی در ایران انتظار دارد که یک یا دو دانشجو با حداقل هزینه و در مدت زمان کوتاهی بتوانند یک برفپاکن طراحی و تولید کنند. معتقدم شرکتهای قطعهسازی و خودروسازی ایران صبوری لازم را برای انجام فعالیتهای علمی و پژوهشی ندارند. همین امر موجب قطع ارتباط صنعت و دانشگاه و تضعیف یک صنعتی مانند قطعهسازی و خودروسازی میشود.»
گزارش کامل «فرهیختگان» از چالشهای موجود در پیوند دانشگاه و صنعت خودرو کشور را از «اینجا» بخوانید.
اخبار مرتبط: