به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، فیلم پوست به کارگردانی بهمن و بهرام ارک در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، فیلمی که به زبان ترکی ساخته شده است و به گفته کارگردانهای فیلم، مخاطبان شاهد اولین فیلم ترکی سینمای ایران خواهند بود؛ فیلمی که به قول خودشان ژانر وحشت نیست و میخواهد به کسانی که گرفتار خرافات شدهاند، آگاهی دهد. گفتوگویی داشتیم با بهرام ارک، یکی از کارگردانهای این فیلم سینمایی تا برایمان از اتفاقهای این فیلم بگوید.
فیلم شما قرار است چه محتوایی را برای مخاطب داشته باشد؟
نمیتوان درباره داستان فیلم توضیح داد ولی درخصوص محتوا میتوان صحبت کرد. داستان فیلم درباره مردی است که مادرش جادوگر است و درگیر خرافات، طلسم و جادو میشود و باید از یکسری سحر و جادو عبور کند تا به دختری که عشق گذشتهاش بوده برسد.
ژانر این فیلم تقریبا ژانر وحشت است؟
ژانر خیالگونه است منتها مود وحشت دارد. اینطور نیست که در ژانر وحشت قرار گیرد.
ژانر فیلم بهگونهای رئالیسم جادویی است؟
فیلم خیالگونه، فانتزیگونه و به رئالیسم جادویی نزدیک میشود. مولتیژانر است و نمیتوان گفت ژانر خاصی دارد. گاهی اوقات موزیکال، گاهی اوقات ملودرام و گاهی اوقات ژانر وحشت میشود.
تلفیقی از چند ژانر است؟
بله. در یک قالب نمیتوان درباره آن صحبت کرد چون سر ژانرهای خود را خیلی رعایت نکرده است.
در بحث رئالیسم جادویی اینطور مطرح است که وقتی ما یک چیزی را میشنویم، مثلا درباره جن و جادو، برای ما که از بیرون نگاه میکنیم ممکن است خرافه بهنظر برسد و آن را قبول نداشته باشیم ولی برای مردم همان محیط یک باور و واقعیت است. چقدر فیلمی که ساختید واقعی است و چقدر به باور مردم ترکزبان نزدیک است؟
هر جامعه عقبهای دارد و همینطور یکسری متن جمعشده دارد و اینها فرهنگ را تشکیل میدهند. این فرهنگی را که با آن در ارتباط هستیم و با آن زندگی میکنیم شاید در برخی موارد قبول نداشته باشیم و در برخی موارد قبول داشته باشیم ولی به هر حال اینها اگر باور هم نداشته باشید، در فرهنگ شما وجود دارد. آن متنها جمع شده و به یک ادبیات شفاهی فولکلور رسیده است. من بهعنوان یک فیلمساز فقط میتوانم این فرهنگ را ارائه دهم و نمیتوانم بگویم این را اعتقاد دارم یا خیر. من افسانه و داستان طرح میکنم و تمام سعی خود را کردهام که از فرهنگ و چیزی که در اینجاست، استفاده کنم و برخی با آن خیلی ارتباط نزدیکی بگیرند؛ چون خیلی اعتقادهای عجیبی به این مسائل دارند و برخی باید از این فاصله بگیرند، منتها کسانی که از این فاصله میگیرند بهعنوان افسانه و قصه میتوانند قبول داشته باشند.
این فیلم زبان ترکی دارد و به این دلیل شاید مخاطبان خاصی هم داشته باشد که به این زبان آشنا باشند و مفهومها را درک کنند. شما با توجه به این نکته برای فروش فیلم چه چشماندازی را در نظر گرفتید؟
اینطور نیست که فقط مخاطب خاص داشته باشد. هرکسی این را دید با آن ارتباط برقرار کرد. مردم بهدنبال موضوعات جدید هستند. خیلی به اینکه حتما باید زبان فیلم فارسی باشد اهمیت نمیدهم و فکر نمیکنم در میزان فروش تعیینکننده باشد.
چرا اسم فیلم پوست شده است؟
به یک نوع پوستاندازی اشاره میکند.
پوستاندازی چه چیزی است؟
پوست شیری است که به کمک امامحسین(ع) آمده است. در فیلم ما مسائل، آیینی هستند نه لزوما مذهبی. به همین دلیل من از آن ماجرا به معنی خیر و شر استفاده کردم و آن پوستاندازی در قالب آن است.
قبلا چندین فیلم ویدئویی به زبان ترکی تولید شده است. فکر میکنید با توجه به اینکه بیشتر سینمای ایران را با فیلمهایی به زبان فارسی میشناسند، شما نخستین اثر بلند خود را با زاویه دید دیگری ساختید که غیر از زبان فارسی است. هدف شما از این زاویه دید چه بود؟
این برخورد تهیهکننده است. اگر تهیهکنندهای داشته باشیم که نگاه تجاری داشته باشد حتما زبان به فارسی کشیده میشود ولی وقتی تهیهکننده مدل دیگری است و آزادتر میشود، کارگردان میتواند در فیلم زوایای دیگری را تجربه کند. خوشبختانه در موقعیتی قرار گرفتیم که این اتفاق برای ما افتاد تا بتوانیم کار خود را انجام دهیم.
فکر میکنید تهیهکنندهها بهدلیل اینکه تجاری نگاه میکنند، با چنین فضاهایی سخت ارتباط برقرار میکنند؟
بله، نگاه تجاری تاثیر دارد. همه آیتمهای فیلم را کارگردان تعیین نمیکند. من از ابتدا دوست داشتم زبان فیلم ترکی باشد. میخواستیم از بازیگر جدید استفاده کنیم منتها تهیهکننده با کسانی صحبت کرده بود و بعدا به این نتیجه رسیدیم و تهیهکننده هم قبول کرد که این را بهصورت مستندگونه بسازیم، یعنی از بازیگران فعلی که هستند استفاده نکنیم. به سمت این برویم که کسی، دیگری را نشناسد و این فرمول باورپذیری اثر را بالا ببرد. وقتی تهیهکننده به زبان سینمای ایران حرف میزند، به زبانهای متفاوتی میتواند کارش را ارائه دهد. منتها این محافظهکاری در سینمای ما هست که فقط یک نقطه را تقویت میکند چون میداند باید سرمایهاش بازگردد. وقتی نگاه سینماییتر میشود، زبان حاشیه دوم فیلم و شاید حاشیه چندم آن محسوب شود.
در حال حاضر سینمای ایران بیشتر متمرکز بر تهران شده است. بیشتر کارگردانها هم تهرانی هستند یعنی در تهران ساکن هستند و کمتر شاهد هستیم فیلمها در شهرهای دیگر ساخته شده باشند. نظر شما دراینباره چیست؟ چرا کمتر به سینمای شهرستان اهمیت داده میشود؟
پتانسیلها اینجا جمع شده است. استودیوها اینجا هستند، بازیگران و رسانه اینجا هستند ولی وقتی کمی شخصیتر به این نگاه میکنید، حس دیگری خواهید داشت. من وقتی در تبریز فیلمنامه مینویسم با مردم آنجا در ارتباط هستم و دوست دارم فیلم من از آن فرهنگ بیرون بیاید و با آن راحتتر میتوانم حرف بزنم. ولی انتخابهای ما محافظهکارانه شده و کارگردانها میگویند آن روش، یعنی فیلم ساختن به زبان فارسی، در تهران، با بازیگران مشهور، جواب داده و ما باید هم سمت آن برویم. خیلیها نمیتوانند فکر کنند چیز دیگری هم در این سمت هست که جواب میدهد. سینمای ایران تکبعدی نیست. من این را بیان نمیکنم ولی محافظهکار شده است.
بهنظر شما راهکار برای بهبود شرایط چیست؟
این چیزی است که دولت باید روی آن کار کند. سینماگر دوست دارد فیلمش بفروشد. الان دولت سهم کمی از این مساله دارد و اگر حمایت از سینماگران مستقل بیشتر باشد، این نگرانی که مربوط به فروش و بازگشت سرمایه است، دیگر ایجاد نمیشود و سینما از حالت محافظهکاری یا زردی خارج میشود. این اتفاقها در سینمای آلمان، فرانسه و... میافتد و همه به راهکاری رسیدند که سینمای خود را داشته باشند و سینمای بدنه خود را حمایت کنند منتها در ایران خیلی نتوانستیم این را هدایت کنیم و این به رویکرد دولت به سینما بازمیگردد.
* نویسنده: یگانه عرب، روزنامهنگار